محمد زینالیاُناری*
مقاومت جمعی در برابر کرونا
ملت ایران در برابر دشــمنان خـــارجـــی همیشه از خود مراقبت کـــــرده اســـــت. این تجربهای است که در گذشتههای دور و در برابر حملات خارجی رخ داده و نوع معاصر آن را در هشت سال جنگ تحمیلی مشاهده کردیم.
هر جامعهای همدل و قدرتمند در برابر فشار بیرونی و حمله خارجی بسرعت بسیج میشود و در برابر فشار بیرونی مقاومت میکند. اینک این فشار نه از سوی کشور خارجی که از سوی یک پدیده بسیار مرموزعفونی به نام کرونا رخ داده است. ویروسی که از هر دریچهای بتواند وارد قلب زندگی اجتماعی شده و میتازد. اگرچه در هشت سال دفاع مقدس فرماندهان پیشرو بودند اما این مردم بودند که صحنهآرای میدان شده و قدرتمندی خود را به رخ میکشیدند. اینک در مصاف با کرونا پزشکان و پرستاران نقش پیشرو را بر عهده دارند و اما در واقع نقش اصلی و میدان آرایی مواجهه با عفونت و ویروس را خود مردم بر دوش خواهند داشت.
تنها نیروی واقعی، نیروی مردمی است که در هر مبارزه و نبردی به کار آمده و اینک این مردماند که با همدلی و تقویت همدیگر در برابر ویروس اسرارآمیز مقاومت خواهند کرد. کرونا روزبهروز پیشروی میکند و به پیکر جامعه ضربات سنگینی میزند و ممکن است این پیشروی تدریجی ذهن ما را خسته کرده و خود را عادی بنمایاند. بههمین خاطر، بتدریج مقاومت مردم ضعیف شده و دیگر مانند روزهای اول شیوع کرونا خود پیگیر تعطیلی و کنترل رفتار اجتماعی نباشند. هرچند این موضوع را پزشکان و مدیران ارشد نظام بهداشتی گوشزد میکنند، اما طولانی شدن کرونا آن را به مزمن شدن و روزمره شدن تبدیل کرده و بتدریج حساسیت بالای مردم در برابر خود را وارونه ساخته است.
از سویی ممکن است عاری بودن برخی خانوادهها و سبک بودن بیماری یا درمان و مقاومت بدن افراد، حس بیگانگی با بحران را ایجاد کرده و با استعاره «به من چه» مانع شکلگیری همبستگی اجتماعی در برابر اهریمن شده باشد. اما این بیماری سهمناک ممکن است هر آن تاب برداشته و به هیچ کس و زیر هیچ سایه بان امنی مجال تنفس ندهد. کرونا مانند حاکمان توتالیتر، همه را مسخ میکند و ملت را بهصورت نفر به نفر و خانه به خانه به مسلخ میبرد.لذا جامعه ایرانی برای تقویت مقاومت ملی در برابر این بیماری بشدت به بازیابی و نوسازی حساسیت خود در برابر این ویروس نیازمند است، چرا که کرونا در اثر فلج کردن حساسیت جامعه و عادی شدن در ذهن مردم همه خانوادههای تنهای ایرانی را به یک اندازه تهدید میکند. اما اگر احساس هم خانوادگی و خویشاوندی ملّی تقویت شود، مرگ هر یک از اعضای جامعه ایرانی همچون مرگ عضو اصلی خانواده محسوس خواهد بود.از اینرو اگرچه پروتکلهای رسمی اعلام میشود و دولت گاهی با انعطاف و گاهی به اجبار روند بیماری را مدیریت میکند اما در واقع این خود جامعه است که میتواند بهصورت خودگردان و با رعایت پروتکلها و برنامههای بهداشتی خود را از گزند ویروس و خطرات آن مصون نماید.
*پژوهشگر اجتماعی
منبع: ایران
ارسال دیدگاه