شمس اردکانی *
بهای آب و منابع طبیعی در خدمت اقتصاد ملی
۱- آب شیرینکنهای بندرعباس به کار افتادند تا سالانه حدود ۳ میلیارد متر مکعب آب صنعتی از دریا استحصال شود و به فلات مرکزی ایران انتقال یابد.
۲- این آب شیرینکنها روش حرارتی و تبخیر آب دریا را بهکار نمیبرند و بهطور مستقیم هیچ کاستی و کژی نه در محیطزیست دریایی و نه در ماوراء دریا بهوجود نمیآورند.
۳- این آبشیرینکنها روش اسموس دارونه را بهکار گرفتهاند و بجز غشاهای اسموسی همه کار این پروژه ایرانی و ملی است.
۴- بهای تمام شده این آب در محلهای مصرف در استانهای کرمان و یزد، چهار یورو در هر متر مکعب است.
۵- شادی من از این پروژه دو چندان است، چون حدود ۳۰ سال پیش که مأمور آبادانی جزیره قشم شدم راهاندازی یک آب دریا شیرینکن با ظرفیت روزانه بیست هزار متر مکعب کار آسانی بود ولی اجرای آن برای مردم محلی به معجزه میمانست.
۶- البته در ایران مرکزی پسماند این آب پس از مصرف در صنعت در سفرههای زیرزمینی فرو میرود و پس از سالها تراز منفی بر سفرههای آب میافزاید.
۷- این پروژه نشان میدهد که آب خام موجود در سفره ارزشی معادل چهار یورو دارد و عصر حراج منابع آبی کشور به سرآمده است.
۸- در فرهنگ ایرانی و اسلامی آب پیشاز مصرف بهمثابه مایه ثروت قیمت داشته است و در فلات مرکزی معیار اندازهگیری «جرعه» بوده و هست و این فرهنگ درست با مبانی علم اقتصاد تطبیق دارد.
۹- اساس اینکار اصل The Value ot Natural Endoument in place است (ارزش منابع طبیعی در محل ذخیره)
۱۰- در زمان استخراج نفت براساس امتیازنامه استعماری دارسی، شرکت نفت انگلیسی، طی یک برنامه حساب شده قیمت ذخیره نفتی Oil in Place را در هزینه تمام شده نفت استخراج منظور نمیکرد برای اینکه بتواند ارزش ذاتی نفت ایران را تاراج کند.
۱۱- متأسفانه این میراث شوم در تعیین قیمت نفت برای مصارف داخلی حساب نمیآید و همگان در خوردن سرمایه آیندگان مسابقه میدهیم.
۱۲- شگفتا که این انحراف نفتی در تعبیر ارزش منابع ملی را دولتها به آب و هوا تعمیم دادهاند و بویژه ۷۰ سال است بر کمیابترین منبع حیات یعنی، آب، جذب حراج هدر مصرفی زدهاند.
۱۳- در قانون معادن براساس نظر فقهای عظام، قیمت ماده معدنی برای تعیین حقوق دولتی تصویب شده و اکنون وقت این است که اصل ارزش ذاتی منابع طبیعی به آب و هوا تعمیم داده شود و از رانتخواری در این موارد هم اجتناب شود.
۱۴- در مورد آب، بهای خام آن مساوی قیمت تمام شده آب شیرین از آب دریا درکنار ساحل است که مصرف کننده باید هزینههای انتقال آن را نیز به تناسب مسافت بپردازد.
سخن آخر و استنتاجی اینکه این نوع فرآیندها را، مانند استحصال آب شیرین از آب شور دریا، باید در یک سیستم اقتصادی جامع برنامهریزی کرد.
چون برق مورد نیاز برای تولید هر متر مکعب آب اسموس حدود چهار کیلو وات ساعت است. برای تولید سه میلیارد متر مکعب آب شیرین سالانه به دوازده میلیارد کیلووات ساعت برق نیاز است که بویژه در فصول گرم سال در جنوب کشور و حداقل در حوزه بندرعباس، این نیاز جدید شبکه سراسری برق کشور را ناپایدارتر میکند. راه کار در یک سیستم جامع Integrated System این بود که این مقدار برق را شرکت تولیدکننده آب تولید میکرد نه اینکه به سیستم تولیدی شبکه برق کشور آویزان شود. چون متأسفانه بهای برق را دولت برای آب شیرین کردن، نرخ اشتباه برق کشاورزی منظور میکند.
راهکار این بود که نصف برق مورد نیاز را با توربین حرارتی در کنار آب شیرینکنها تولید میکردیم و از آب خنک کننده توربین آب شیرین استحصال میکردیم. در این سیستم که تولید هم زمان برق و آب نامیده میشود (MED) یکسوم حجم آب گردشی که از دریا گرفته میشود تبدیل به آب شیرین میشود و به محصول پروژه به مقدار چشمگیری میافزاید.
در همین شیوه با ظرفیت نصف دیگر نیاز برق را با پلهای خورشیدی با بهرهوری بالا در ارتفاعات یزد و کرمان میباید تولید و با تزریق آن به شبکه کشور پایداری میافزودیم.
از آنجا که برق خورشیدی را وزارت نیرو ۹۶۰ تومان برای هر کیلو وات ساعت میخرد و چون برای تولید هر متر مکعب آب اسموسی چهار کیلوات برق لازم است با احتساب نرخ برق مصرفی ۱۶۰ تومان، شرکت تولیدی آب برای هر متر مکعب آب ۳۲۰۰ تومان صرفهجویی میکند. اگر نصف آب تولیدی در طی سال بهنگام روز باشد، صرفهجویی سالانه در تولید آب برابر چهار هزار و هشتصد میلیارد تومان میشود. چون سیاستگذاری در آب برق در یک وزارتخانه متمرکز است از جناب دکتر اردکانیان وزیر محترم نیرو و همکارانشان انتظار میرود که مدل جامع نگری Integrated را برای تولید توأم آب و برق در نظر میگرفتند و برافتخارات ملی دریا پروژه شایان افتخار میافزودند.
*کارشناس اقتصادی
منبع: ایران
ارسال دیدگاه