مسعود تجریشی*
مهار کانونهای گرد و غبار
خوزستان در گذشته منابع آبی زیادی داشت و بر اساس آن، بارگذاری کشاورزی زیادی در این منطقه انجام شد.
این در حالی بود که هیچ اقدام و برنامهای بهعنوان تأمین نیاز زیستمحیطی تالابها در این منطقه، مد نظر نبوده است. در بالادست تالابها یا هورهای اطراف اهواز مثل تالاب شادگان، بهدنبال ساخت سد و برداشت آب، تخریب و در نتیجه هم نخلهای پاییندست و هم تالابها خشک شدهاند و به جایی رسیده ایم که این مناطق به طور بالقوه به کانونهای گرد وغبار تبدیل شدهاند.
موضوع دیگر در جنوب کشور کانونهای گرد وغبار خارج از کشور است که در نیمه دوم سال، حداقل یک یا دو بار فعال میشود. ریزگردهای خارجی همزمان با مشکلات متأثر از کانونهای داخلی به سمت ایران حرکت میکنند و مشکلات بسیار زیادی را برای اهواز ایجاد میکنند. تاکنون اقداماتی چون کاشت گیاهان و درختچهها برای کنترل گرد وغبار در کشور انجام شده است مثل حدود ۷هزار هکتار نهالکاری که در حوضه آبریز مارون و جنوبشرقی اهواز انجام شد اما سیل سال بعد بخشی از نهالها را از بین برد. از طرفی چون دستگاههای اجرایی به آبرسانی سالانه و بموقع نهالها، توجهی نکرده بودند بخش دیگری از نهالها هم خشک شدند.
سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری اعلام کرده که از بین رفتن بخشی از این نهالها طبیعی است اما ما باید در کنار کنترل و نظارت در زمینه نهالکاری، مشارکت مردم را هم داشته باشیم. خوشبختانه در سال آبی ۹۷ و ۹۸ بارشهای خوبی اتفاق افتاد اما تجربه نشان داده است که بهدنبال چنین بارشهایی، پوشش گیاهی مناسبی در منطقه شکل میگیرد و البته رسوبات بسیاری نیز به همراه خود میآورد؛ این رسوبات ظرفیت بالایی برای تبدیل به گرد وغبار در سال بعد دارند.
مدیریت قرق، مهمترین کاری است که باید برای جلوگیری از این اتفاق انجام گیرد، البته این کار در خوزستان هم انجام گرفت اما کافی نبود و نباید اجازه ورود دام به این فضاها داده میشد. نگاه سنتی حاکم بر دولتها با نهالکاری بدون توجه به تغییر اقلیم، نتیجهای نداشته است چون این روش، پایدار نیست. بنابراین نهالکاری ادامه پیدا نکرد و مدیریت چرا، قرق و سرمایهگذاری برای خارجکردن کشاورزان و دامداران از مناطق تالابی مستعد گرد وغبار در دستور کار قرار گرفت. سال اول تمامی اعتباراتی که در رابطه با گرد وغبار از صندوق توسعه ملی دریافت کردیم به علاوه مصوب نمایندگان مجلس برای خوزستان هزینه شد.
سال دوم قسمت اعظم منابع مالی دوباره به خوزستان اختصاص یافت و برای حل مشکل برق خوزستان هم۱۵۰ میلیون دلار از صندوق توسعه ملی دریافتی داشتیم. در سال سوم و چهارم بهدنبال این اقدامات، تعداد روزهایی که گرد وغبار باعث ایجاد مشکل برای مردم میشد، حدود ۳۰ تا ۴۰ روز کاهش یافت. اگر در سالهای آینده بر اقداماتی چون مدیریت حرکت تپههای ماسهای، قرق، رهاسازی آب و جلوگیری از خشکیدن تالابها متمرکز شویم و مشارکت بیشتر مردم را داشته باشیم، میتوانیم ۱۷۰ روز باقیمانده را به تعداد روزهایی که وزش باد عمدتاً از خارج از کشور کانونهای داخلی را فعال میکند، کاهش دهیم.
دستگاههای اجرایی و قانونگذار در خوزستان حتماً باید به سمت مشخصکردن و تأمین نیاز زیستمحیطی تالابها حرکت کنند و همزمان به ایجاد تشکلهای مردمی کمک کنند تا مردم با اقدامات زیستمحیطی همراه شوند. مثلاً اگر گفته میشود در منطقهای اجازه چرا برای ۱۰۰ گوسفند یا شتر داده شده مردم این اصل را رعایت کنند، چون اگر رعایت نکنند دوباره تالاب خشک میشود و وقتی تالاب خشک شود، زمینهای کشاورزی حاشیه هم از دست میرود. در حال حاضر هم مردم و هم اکوسیستم، هر دو طرف آسیب میبینند اما در صورت برنامهریزی برای مشارکت مردم هم کشاورزی خواهیم داشت و هم تالابهایمان را.
*معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست
منبع: ایران
ارسال دیدگاه