چگونه دخترانی با اصالت تربیت کنیم؟
تهران (پانا) - بهگفته یک روانشناس اگر دختران خود را مبتنی بر اصالت پرورش دهیم، چه در شهر باشند و چه در روستا کمتر تحت تاثیر شعارهای مصرف گرایانه نظام سرمایهداری قرار میگیرند و نیازهای خود را بر اساس خطابههای حاکم اجتماعی شکل نمیدهند.

بهگزارش ایسنا، مجید غفاری گفت: مفاهیمی مانند زیبایی، مد، قدرت، ثروت و... را میتوان به عنوان خطابههای حاکم اجتماعی نام برد. اگر دختران را مبتنی بر اصالت پرورش دهیم کمتر تحت تاثیر این شعارها قرار میگیرند و فاعلانه و همراه با احساس خوشبختی به سمت استقلال و موثر بودن پیش میروند و برای رفع موانع فردی و اجتماعی تلاش میکنند.
این روانشناس ادامه داد: متاسفانه غالبا گسترهی شناختی و رفتاری و البته خلاقیت کودکانمان را محدود به باورهای تحلیلنشدهای در مورد جنسیت میکنیم که در ما نهادینه شده است. به گونهای آنها را مطابق با شعارهای مصرفگرایانه پرورش میدهیم که فکر میکند ارزش انسانی او تا حد زیادی مبتنی بر جذابیت و تکبودنِ ظاهر، بدن و لباس اوست، در موقعیتهای مختلف زندگی، جایگاه مفعول و مطیع برای خود قائل میشود.
وی با تاکید بر اینکه تمامی این مفاهیم بر احساس رضایت درونی زنان و دختران از خودشان و شکل گیری شخصیت تاثیرگذار است، افزود: شخصیت در روانشناسی عبارت است از یک اصطلاح کلی که می گوید فرد چگونه با انواع رویدادهای زندگی مقابله میکند، با آنها سازگار میشود و به آنها واکنش نشان میدهد. اکثر مردم بر اساس تجارب خود متحول میشوند، برای واکنش نشان دادن در مقابل رویدادهای زندگی، افکار و رفتارهای جدید و موثرتری یاد میگیرند و این یادگیریها منجر به سازگاری بیشتر آنها با الزامهای زندگی میشود.
به گفته غفاری، بعضی مردم برای مقابله با چالشهای زندگی، روشی انعطافناپذیر و سختگیرانه پیش میگیرند. روش آنها برای مقابله با رویدادهای زندگی، ثابت و نامنعطف است و به همین خاطر در زندگی خود و دیگران مشکل به وجود میآورند. اکثر افراد، حتی آنهایی که شخصیت سالم دارند، معمولا مخلوطی از ویژگیهای سالم و ناسالم را نشان میدهند.
خودپنداره روشی برای درک شخصیت
این روانشناس افزود: برای درک شخصیت، روشهای مختلفی در روانشناسی وجود دارد چرا که نظریههای حاصل از رویکردهای مختلف در روانشناسی، تلاش کردند شخصیت را در چارچوب فرضیهها و مفاهیم خود، تعریف و مفهومسازی کنند. در این بین، یکی از روشهایی که می توانیم شخصیت را درک کنیم توجه به مفهوم "خود_پنداره" است. خود_پنداره، "تصویر ذهنی" ما از شخصیتی است که داریم. بهعبارتی دیگر، پاسخ خود افراد به سوال "من کیستم؟"، خود_پنداره ما را تشکیل میدهد.
این روانشناس گفت: بعضی از ما انسانها توجه نداریم که سالها است به یکسری پاسخ های ثابت به این سوال چسبیده ایم، بر اساس تجارب و اطلاعات جدیدی که کسب میکنیم، به طور فعال، خود_پنداره خود را مورد ارزیابی و بازنگری قرار نمیدهیم. نمیدانیم که سالهاست خود را بهگونهای تعریف میکنیم که گویی نمی طور دیگری زندگی کرد و به این فکر نکردهایم که پاسخهای خود را بر چه اساسی انتخاب کردهایم؟.
خودپنداره غلط دلیل نارضایتی از خود
وی معتقد است که اهمیت پاسخهای این سوال در آن است که خود_پندارهای که در خود تثبیت کردهایم، سالها است به ما میگوید به چه چیزهایی توجه کنیم، چه چیزهایی را به خاطر بسپاریم، درباره چه چیزهایی فکر کنیم، چه چیزهایی را دوست داشته باشیم، چه باورهایی داشته باشیم و چه قضاوتی در مورد خود داشته باشیم. بنابراین اگر خود-پنداره ما ناصحیح و نامنعطف باشد، واقعا در موضوع "رضایت از خود" دچار مشکل میشویم.
لزوم بازنگری در خودپنداره
غفاری یکی از عوامل اساسی در سطح رضایت از خود، تامل و بازنگری در خود_پنداره دانست و ادامه داد: اگر در خود_پنداره بازنگری انجام ندهیم ممکن است دچار همنوایی یا همرنگی شویم و سالها بدون خود_آگاهی زندگی کنیم. البته همرنگی با همنوایی تفاوت دارد. همرنگ شدن با دیگران، غالبا اقدامی ارادی و هدفمند است. اما همنوایی، گاهی زیرکانه در ما نفوذ میکند. یعنی در اثر همنوایی، بی آنکه بدانیم یا مجبور باشیم، مطابق با ارزشهای دیگران فکر و رفتار می کنیم.
این روانشناس گفت: بر همین اساس، نیازهایی در ما پرورش داده میشود و ما عمری برای ارضای آنها میدویم. تصویری که دیگران از زندگی برایمان ایجاد کردهاند را باور میکنیم و طوری زندگی می کنیم که انگار این تصویر، واقعی است.
بهگفته وی، حتی گاهی انسانها باور میکنند که این تصویرِ خودشان از زندگی است. اما در واقع، در اثر همنوایی، انسانها "مفعولانه" تصویری "جعلی" از زندگی را می آموزند. بر همین اساس، شاید خیلی دیر متوجه شویم که چقدر همه چیز برایمان به قیمت از دست رفتن فرصت زندگی تمام شده است.
تاثیر خود آگاهی مستمر در زندگی
این روانشناس به ارائه راهکارهایی در این زمینه پرداخت و گفت: اگر افراد مسئولیت زنده بودنشان را بپذیرند، باورهای خودشان را تحلیل کنند، معنی خودشان را برای زندگی بسازند و بهنوعی خود ـ آگاهی مستمر در زندگی دست یابند، میتوانند در "صداقت" با خود زندگی کنند و اینگونه به اصالت میرسند.
چگونه به خودـ پنداره صحیح برسیم؟
غفاری معتقد است که احساس اضطراب، احساس گناه، ابهام، دروغ و... منجر به فرمانبرداری افراد از تحمیلات غلط فرهنگی و اجتماعی و منجر به بازیچه دست نظام سرمایهداری شدن آنها میشود و اینگونه است که دختران خودپنداره درستی از خود ندارند و هرچه به آنها تحمیل میشود را میپذیرند و در آن راستا گام برمیدارند و اولین گام برای مقابله با این خودـ پنداره درک و آگاهی از وجود خود، هستی و تعمق در آن است.
وی افزود: انسان باید هوشمندانه با دیگران بهگونهای تبادل داشته باشد که آسیب نبیند و آسیب نرساند و در این مسیر معنای زندگی را بسازد. فرد اصیل در دنیای خودش آزاد است، مسئولیت این آزادی را میپذیرد و از آن لذت میبرد. گاهی واقعبینانه و هوشمندانه بهخاطر حضور در تعاملات اجتماعی، طوری رفتار میکند که نه سیخ بسوزد و نه کباب.
غفاری ادامه داد: فردی که دارای خود ـ پنداره دقیقی از خود است، خود-پیروی (استقلال) دارد اما خودخواه یا لجباز نیست، حتی اگر دیگران را تایید نکند اما پذیرش دارد. اهل مذاکره، مشورت و گفتوگو است. چون می داند اصول خودش چیست و اهداف خودش را میشناسد، با دیگران هم سازگار میشود. بنابراین، فرد اصیل، خودـ پنداره مثبتی دارد و در زندگی خود، "فاعل" است نه "مفعولِ محیط" و به احتمال بیشتری ضمن سازگاری هوشمندانه و واقعبینانه با نواقص و محدودیتهای محیط، در جهت تغییر خود و محیط تلاش می کند.
وی در انتها گفت: مهم ترین گام برای درک خود ـ پنداره مثبت، توجه به خود، شناخت خود، آگاهی از خود و جهان هستی است و اینگونه است که میتوانیم دختران را بر پایه آنچه خودشان درست میپندارند پرورش دهیم و نه بر اساس نظامهای حاکم سرمایه داری و شعارهای مصرف گرایانه امروزی رشد کنند.
ارسال دیدگاه