سلامت روان علاوه بر اینکه یک نیاز فردی است، یکی از نیازهای اجتماعی هم به شمار میرود
دومینوی استرس
تهران (پانا) - آمارهای وزارت بهداشت میگویند ٢٣ تا ٢٥درصد شهروندان دچار نوعی اختلال روانیاند. آمارهایی که در تقسیمبندیها از ١٢,٤درصدی مبتلایان به اختلالات افسردگی روایت میکنند و سهم اختلالات اضطرابی هم ١٤.٦درصد میشود.
گزارشهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی روایتگر این مسألهاند که یکچهارم مردم ایران دچار اختلالات روانیاند. مسألهای که پیش از گذشته جای خالی قانون سلامت روان در نظام سلامت را به رخ میکشد.
سلامت روان و بهداشت روانی مقولههایی که نیاز اصلی جوامع پیشرفته و حتی درحال توسعه هستند. مسائلی که به راحتی نمیتوان از کنار آنها گذشت.
مسألهای اساسی که براساس تجربه و تحقیقات جامعهشناسی قدرت تحتتأثیر قراردادن توسعه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه را دارد.
در گفتن از اهمیت سلامت روان این سوال اساسی مطرح است که کشور تا چه میزان برای سلامت روان برنامهریزی داشته است؟ آیا افزایش آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر آژیر اهمیتدادن به سلامت روان را به صدا درآورده است؟
همهگیری به نام استرس
سازمان بهداشت جهانی، سلامتی را تنها نبودِ بیماری و نقص عضو نمیداند. براساس تعریف این سازمان سلامت یعنی رفاه جسمانی، روانی و اجتماعی.
سلامتی یعنی موضوعی چندبُعدی است که نیازمند توجه همهجانبه است تا سلامت جامعه را ارتقا بدهد، بنابراین باید توجه داشت مشکلات جسمی بر روان فرد، مشکلات روانی بر جسم، هر دوی آنها برجامعه و اختلالات موجود درجامعه بر هر دو بُعد سلامتی تأثیرگذار هستند.
ناصر قاسمزاده، مدیرعامل جمعیت حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه، یکی از فاکتورهای سلامت در بُعد جسم و روان را پاسخگویی به نیازهای اولیه جسم و نیازهای عاطفی میداند. به باور مدیرعامل جمعیت حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رابطه مستقیمی با سلامت فرد در بُعد روان و جسم دارد.بهداشت روان یکی از فاکتورهای اساسی است که سالها مورد توجه جوامع پیشرفته قرار گرفته است. بهداشت روانی یعنی داشتن احساس آرامش، امنیت درون و دوربودن از اضطراب، افسردگی و تعارضهای مزمن روانی؛ بهعبارتی بهداشت روان با بهرهمندی از سلامت ذهن و اندیشه، استقلال، کفایت، شایستگی و خودشکوفایی توانمندیهای بالقوه فکری و هیجانی همراه است.
سلامت روان علاهبر اینکه یک نیاز فردی است، یکی از نیازهای اجتماعی به شمار میرود؛ چراکه عملکرد مطلوب جامعه مستلزم برخورداری از افرادی است که از سلامت و بهداشت روان در وضع مطلوبی برخوردار باشند.
قاسمزاده هم معتقد است بخشی از مسائل روزمرهمان وابسته به داشتن ثبات اقتصادی، عاطفی، هویتی و امنیت اجتماعی است؛ فاکتورهایی که اگر پاسخ درست دریافت نکنند، تعادل سلامت جسم و روان را مختل خواهند کرد.او شرایط این روزهای جامعه و اقتصاد را بیتأثیر نمیداند. او با اشاره به جمعیت ٧٠درصدی حقوقبگیران میگوید: «با شرایط فعلی نرخ ارز و سکه و… روزبهروز سبد معیشتی این بخش از جامعه درحال کوچکشدن است.»
به باور مدیرعامل جمعیت حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه همه این عوامل یک معنا دارد؛ تشدید استرس و اضطراب شهروندان. استرس و اضطرابی که در مردان نمود بیشتری مییابد.
در شرایط کنونی اقتصادی نانآور خانواده زیر بار تورم و گرانی کمر خم کرده و طبیعتا ادامه این رویه زمینهساز تشدید یا بروز اضطراب، تنش، استرس و تنشهای ناشی از اقتصاد بیمار برای مردان خواهد بود. استرسی که ناخودآگاه به محیط خانه کشیده میشود.کانون بعدی بروز این استرس و اضطراب سطح جامعه است. در واقع استرس، افسردگی و اضطراب به شکل دومینو همه افراد جامعه را با خود درگیر میکند. همهگیری که بیشک بازتابهای خوبی نخواهد داشت.
تابآوری شهروندان پایین آمده
آمارهای وزارت بهداشت میگویند ٢٣ تا ٢٥درصد شهروندان دچار نوعی اختلال روانیاند. آمارهایی که در تقسیمبندیها از ١٢,٤درصدی مبتلایان به اختلالات افسردگی روایت میکنند و سهم اختلالات اضطرابی هم ١٤.٦درصد میشود.سمیرا طاووسی معتقد است شهروند امروزی الزامات زندگی پرتنش امروزی را فراموش کرده است. الزاماتی که حذف آنها اضطراب و استرس و درنهایت بهداشت روان آنها را به مخاطره میاندازد.این روانشناس ورزشکردن، سفررفتن، وقتگذراندن با دوستان را از الزامات زندگی پرتنش این روزها میداند، الزاماتی که حریف شرایط اقتصادی نمیشوند تا در اولین انتخاب حذف شوند.
او میگوید: «چهره شهر پُر شده از شهروندانی خشمگین، عصبانی، پرخاشگر، ناامید، بیانگیزه، افسرده و مضطرب.»
آمار بالای دعواهای خیابانی گواه پایینآمدن تابآوری شهروندان است. شهروندانی که جایی برای بروز خشم ندارند و هر بهانه سادهای دلیلی میشود برای بروز آن. «اتفاقات و حوادث اجتماعی و اقتصادی اخیر سلامت روان جامعه را تحتالشعاع قرار دادهاند.»
سمیرا طاووسی معتقد است تابآوری جامعه پایین آمده است. «بخش تلخ ماجرا این است شهروندان به مرحله درماندگی برسند. مرحلهای که شهروندان را به انزوا میکشاند.»
شرایط اقتصادی
و اجتماعی ضریب افسردگی را بالا بردند
«ضریب افسردگی و اضطراب جامعه بالاست.» خبری که معاون آموزشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور از آن داده است.
امین رفیعیپور با اشاره به اینکه زمانی که هر بُعدی از ابعاد سلامت دچار اختلال شود، میتواند در روحیه افراد هم تأثیرگذار باشد، در نتیجه هنگامی که سلامت جسمی ما درگیر شود، ابعاد روانی ما هم درگیر شده و از نظر اجتماعی مشکلاتی برایمان ایجاد میکند، گفته بود: «تمامی عوامل اجتماعی مانند شرایط اقتصادی جامعه و همچنین نداشتن سبک زندگی سالم، نداشتن مهارتهای زندگی و… میتواند روی سلامت روان افراد تأثیرگذار باشد.»
فرید فدایی، متخصص اعصاب و روان و عضو انجمن روانپزشکان ایران هم شرایط اجتماعی را بر اختلالات روانی تأثیرگذار میداند. «تکرار عوامل استرسزا در یک مدت کوتاه احتمال بروز نشانههای بیماری روانی را بالا میبرد.»
اختلال سازگاری وضعیتی در روانپزشکی است؛ که فرد به دلیل تغییرات متعدد زندگیاش مجبور به وفقدادن خود با شرایط جدید است، رویهای که انرژی روانی بالایی از فرد میگیرد. «جامعهای که مرتب شاهد تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است، شهروندانش آسیبپذیر میشوند. نکته مهم اینکه فشارهای روانی بیش از حد میتواند باعث حالتهای تحریکپذیر و پرخاشگری شود.»
این روانپزشک جامعه را مانند آتشفشانی نزدیک به انفجار در معرض خطر میداند: «جامعه ایران به دلیل شرایط طبیعی و فشارهای بیرونی شهروندانش مرتب در معرض استرس و نگرانیاند؛ درچنین شرایطی افزایش جرم و جنایت، پرخاشگری و شیوع افسردگی و اضطراب مزید بر علت میشود، به همین منظور سیاستگذاران کلان باید با این مسأله آشنا باشند و قبل از اینکه مسأله از کنترل خارج نشده، فکری برای این موضوع بکنند.»
خطر زلزله گوشزد میشود بیآنکه کاری اساسی در این زمینه صورت بگیرد، خطر آلودگی هوا که با تعطیلات اجباری و بههمخوردن نظم زندگی همراه است، خطر خشکسالی و بیآبی، خطر جنگ و پایینآمدن ارزش پول و… فشارهای روانی را افزایش داده و تکرار آنها موجب آسیبپذیری جامعه و نمایش اختلالات روانی میشود. «عوامل اجتماعی و حوادثی مانند آنچه در هفتهها و ماههای پیش پشتسر گذاشتیم، سلامت روان جامعه را تحتتأثیر قرار دادهاند.»
ارسال دیدگاه