عماد مطالبی*

توسعه «فضای سبز»؛ ضرورتی انکارناپذیر در شهرهای کشور

پهنه شهری بخشی تغییر یافته از محیط زیست طبیعی است که به واسطه حضور گسترده ساختارهای مصنوعی و نفوذناپذیر، پوشش گیاهی و جریان تغییر یافته مواد و انرژی به طور بارزی مشخص می‌شود. از لحاظ اکولوژیکی حفظ لکه‌های بزرگ سبز و ایجاد ارتباط بین آن‌ها، موجب پایداری زیستی شهر شده و از هم گسیختگی پهنه شهری جلوگیری می‌کند و نقش کلیدی در ارتقای کیفیت محیط زیست دارند.

کد مطلب: ۱۱۲۵۶۲۰
لینک کوتاه کپی شد
توسعه «فضای سبز»؛ ضرورتی انکارناپذیر در شهرهای کشور

افزایش جمعیت شهری و به تبع آن گسترش فیزیکی شهر موجب تغییر و تخریب فضاهای سبز شده است. فضاهای سبز، بازمانده طبیعت در محیط شهرها هستند و نقش کلیدی در ارتقا کیفیت محیط زیست و شکل گیری پایداری شهر ایفا می‌کنند. بنابراین شناخت پویایی مکانی و زمانی فضاهای سبز به طور کمی، پیش‌نیاز است و براساس اصول کلی برنامه ریزی شهری و ایجاد شرایط مناسب در روند تغییرات فضای سبز شهر، همگام با طرح های توسعه شهری است. اثرات شهرنشینی و توسعه شهری بر روی فضاهای سبز باید مورد مطالعه قرار گیرد. امروزه در کلانشهرها شاهد آن هستیم که، فضاهای سبز طبیعی کاهش یافته و فضای سبز مصنوعی از افزایش مناسبی برخوردارند. لازم به ذکر است عمده تغییر کاربری‌ها و کاهش سطوح در نحوه تخصیص و عرضه زمین یکی از بارزترین اثرات را در مدیریت شهری می‌گذارد به گونه‌ای که شرایطی را برای برنامه‌ریزی کاربری زمین همسو با تغییرات فضای سبز در قالب توسعه شهری و طرح‌های شهری به عنوان یکی از مولفه‌های شهری مورد تحلیل باید قرار داد.

با رشد جمعیت در دهه اخیر نیاز بیشتری به کاربری فضای سبز در شهرها به‌ویژه کلانشهرها داریم. با توجه به کاربری زمین و روند تغییرات آن همگام با طرح‌های توسعه شهری است باید الگویی را ارایه دهیم که در آن حفاظت و حمایت از فضاهای سبز و باز موجود از اولویت و تقدم بیشتری برخوردار باشد. ایجاد فضاهای سبز در نواحی که از کیفیت محیط زیستی پایین‌تری و تراکم سطح ساخت بالاتری برخوردارند از اهمیت بیشتری برخوردار است. باید برنامه‌ریزی برای کاربری زمین در راستای آزادسازی زمین شهری و نحوه تخصیص زمین در سیاست‌های شهری در اولویت افزایش سرانه فضای سبز صورت بپذیرد. امروزه مفهوم شهر بدون وجود فضای سبز مؤثر در اشکال گوناگون آن، قابل تصوّر نیست فضای سبز شهری بخش جاندار ساخت کالبدی شهر است. با توجّه به اینکه بخش قابل توجّهی از فضای سبز شهری در قالب پارک‌ها و بوستان‌ها ایجاد می‌شود، ضرورت و اهمیّت فضای سبز مصنوع یا اقلیم پرورشی شهری اثبات می‌شود. پارک‌ها و بوستان‌ها در کاهش مشکلات زیستی شهرها نقش مهمی را ایفا می‌کنند. علاوه بر زیبایی‌هایی که از منظر شهرسازی دارند، در راستای ساختار اکولوژیکی گام برمی‌دارند. طراحی محیطی به عنوان یک رویکرد سیاست فضایی، توسعه شهری را پویا می‌کند. فضاهای سبز شهری در جهت دهی شهروند مسئول و مشارکت‌پذیر جایگاه بالایی در بالابردن فضاهای عمومی جهت افزایش تعاملات شهروندی که از عوامل اجتماعی در مبانی برنامه‌ریزی شهری است ایفا می‌کنند.

از مهمترین اثرات کالبدی رشد شهرنشینی می‌توان به تخریب و تغییر کاربری‌های فضاهای سبز و باز اشاره کرد. فضاهای سبز و باز شهری، بازماندگان طبیعت در شهر محسوب می‌شوند که در نتیجه توسعه بی‌رویه شهری، دچار تغییرات کمی و کیفی شده‌اند و این تحولات، اثرات اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی زیادی را به همراه داشته، تغییرات کمی فضای سبز شامل کاهش سطح فضای سبز شده و در نتیجه سبب تغییر کاربری و تکه تکه شدن سطوح بزرگ آن است. همچنین براساس طرح‌های توسعه شهری عوامل کالبدی در برنامه‌ریزی کاربری زمین به گونه‌ای جهت می‌گیرد که کاربری فضای سبز و روند تغییرات در آن در راستای دسترس‌پذیر بودن شهروندان و در مرکز هندسی باشد. به گونه‌ای که اهداف عموم را در جهت استفاده مطلوب از این فضاها فراهم سازد و اصلاح هندسی در سطح کاربری، فضای سبز حالتی را داشته باشد که اقشار مختلف جامعه بتوانند از این فضای مطلوب بهره‌مند شوند مانند کاربری فضای سبز پارک‌های اصلی کلانشهرها که اغلب سعی شده که معابر آن دسترس‌پذیر و انعطاف مناسبی با اهداف توسعه شهری پایدار داشته باشند و فضای مناسب برای پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری باید داشته باشند و روند تغییرات آن با رشد چشمگیری در سال‌های اخیر صورت پذیرفته است.

از طرفی باید در مدیریت شهری روند تغییرات کاربری فضای سبز مورد تحلیل قرار گرفته و به برقراری نوعی توازن و تعادل بین کاربری زمین و فضای سبز و سیاست‌های مدیریت شهری (تشویقی و سرمایه گذاری) صورت گیرد و براساس استانداردها عدم تعادل‌ها را کاهش دهد و کمترین تخریب را به این محیط طبیعی و فضای سبز وارد سازد. با استفاده‌های پایدار و مستمر از منابع و امکانات شهری (زمین، سرمایه، شهروندان، مدیریت) و همچنین با به کارگیری گروه‌ها و ذینفعان شهری در فرآیند برنامه‌ریزی کاربری زمین یک مدیریت منطقی و کارآمد را برای فضاهای سبز و طبیعی شهری با توجه به طرح‌های توسعه شهری (طرح جامع) ایجاد کند و در تحلیل روند تغییرات کاربری فضای سبز اصول برنامه‌ریزی شهری و کالبدی زمین را در یک دوره مد نظر قرار دهد و نوعی اولویت‌گذاری جهت میل به اهداف طرح‌های شهری و انتخاب بهترین تصمیم برای اجرا و نوعی آینده نگری جهت بهره‌گیری از امکانات و بازگشت طبیعت محوری به کلانشهرها باشیم و باغ شهرها را دوباره احیا سازیم. به دنبال آن می‌توان از کارکردهای محیط زیستی (تلطیف هوا) و کارکردهای اجتماعی و فرهنگی (تعاملات و پیوندهای اجتماعی ) کارکردهای زیباشناختی(منظر و نما تماشا و لذت بردن )کارکردهای روان‌شناختی (آسایش و آرامش) کارکردهای اقتصادی (جذب گردشگر، افزایش قیمت زمین و درآمد) بهره جست.

این الگوی فضای سبز شهری به‌ویژه در کلانشهرها، فرآیندها و فعالیت‌های اساسی ساختار سیستم فضای سبز شهری را تحت تاثیر قرار داده است و می‌توان با شناسایی این فرایندها و الگوهای مربوط به آن، روند تحولات آینده را پیش بینی و تصور کرد. در این صورت با تغییر و تعدیل این فرایندها از تخریب فضای سبز شهری جلوگیری می شود بازگشت دوباره طبیعت به شهرها تضمین می گردد

امروزه شهرها به عنوان سیستم پویا و پیچیده‌ای مطرح شده‌اند مناسبات جدید فضا و شکل‌های نوین بر میزان پیچیدگی آن افزوده است و برای سامان بخشیدن آن طرح‌های توسعه شهری از جمله طرح جامع و تفضیلی و توسعه ایی را می‌توان اشاره کرد. مهمترین مسایل مطرح شده در این طرح‌ها نحوه استفاده از زمین شهری و تفکیک اراضی شهری به عنوان موثرترین عامل در اجرای ضوابط منطقه‌بندی است. باید به چگونگی تقسیم کاربری فضای سبز و تصویری گویا از منظر و سیمای سبز شهری و تخصیص فضای شهری به کاربری‌های فضای سبز مصنوع و طبیعی و باز پرداخت. فضای سبز به عنوان جز ضروری در پیکره شهری محسوب می‌شود. در زمینه برنامه‌ریزی شهری و کاربری زمین و فضای سبز و تخصیص فضا بر اساس اصول کلی و رویکرد برنامه‌ریزی کاربری زمین باید شروع به اقدامات در عرصه برنامه‌ریزی شهری و نقش اساسی کاربری زمین پرداخت تا فضاهای کلانشهرهای ما طبیعا محور(بیوفیلیک) شوند. همچنین تاکید به کاربری های فضاهای سبز شهری به عنوان عامل پایداری و استمرار محیط زیست شهری باید صورت پذیرد.

پیشنهادات اجرایی:

۱ - افزایش کاربری فضای سبز به منظور بالا بردن مطلوبیت و کیفیت محیط زیست شهری

۲- حفاظت از فضاهای سبز و باز، موجود و ایجاد فضاهای سبز مصنوع در جهت الگوی مناسبی ، در راستای تعاملات اجتماعی و شهروندی

۳- افزایش سرانه فضای سبز در نواحی پرتراکم شهری

۴- طراحی محیطی فضاهای سبز (پارک‌ها) و افزایش تعداد فضاهای متنوع و چند عملکردی به جهت تحقق اهداف سیاست‌های فضایی

۵- با رشد شاخص‌های کمی (جمعیت) تخصیص بهینه زمین صورت گیرد

در پایان باید این نکته را یادآور شد که با شناسایی نواحی شهری با کیفیت پایین محیط زیستی بر اساس ساختارهای اکولوژیکی موجود و تخریب یافته شامل کاربری فضاهای سبز طبیعی و مصنوعی و پتانسیل ها و واقعیت های موجود می باشد. روند تغییرات فضای سبز را بر اساس مولفه های برنامه ریزی شهری (تراکم، سرانه فضای سبز، جمعیت، کاربری زمین) تطبیق داد، تا کاربری فضای سبز را همسو با طرح‌های توسعه شهری سازد. کاربری فضاهای سبز مصنوع و میزان دست اندازی‌ها را در فضاهای طبیعی شهر تشخیص داده و با بررسی این گونه مناطق، منجر به ارایه راهکارهای عملی جهت کاهش تخریب ها و تهدیدها و افزایش کیفیت محیط زیست شهری شود و زمینه‌های لازم برای دفاع و حفاظت از این پهنه‌های سبز را در برقراری توازن و تعادل بین کاربری زمین و فضاهای سبز فراهم شود. بازگشت شهرها در قالب باغ شهرها صورت گیرد و طبیعت محوری به عنوان کلیدی مناسب در راستای دستیابی به توسعه پایدار و مدیریت خردمندانه فضا و تخصیص بهینه زمین صورت می‌گیرد.

کارشناس برنامه ریزی و محیط زیست شهری

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار