محمد فروتن*
کنترل ذهن شما به دست کیست
شیراز (پانا) - تفسیر شما از سلامت روان چیست؟ داشتن روح و روانی پاکیزه و به دور از هر نوع آلایندگی؛ بله این تفسیری کاملا درست است، اما من کمی در آن تغییر ایجاد میکنم و میگویم که سلامت روان داشتن روح و روانی پاکیزه و به دور از هر نوع آلایندگی است که در ناخودآگاه ما نقش بسته باشد.
نمی دانم که آیا منظور من را متوجه شدهاید یا نه اما حتم دارم که میدانید هر انسان ناخودآگاهی دارد و به طور غیر ارادی در تنظیمات زندگی ما نقش بسته است.
شعبده باز مردی را به صورت داوطلب از میان تماشاچیان به روی صحنه میاورد و پس از آوردن و با سعی بر خم کردن میلگردی قطور در روی صحنه خطاب به مردم میگوید: این میلگرد واقعا بسیار قطور و سنگین وزن است، سپس خطاب به مرد داوطلب میگوید: بیا امتحان کن و ببین که این میلگرد چقدر محکم و تنومند است و پس از امتحان و تائید کردن، با قرار دادن میلگرد در قفسه سینه شعبده باز که در سمت راست و خود فرد که در سمت چپ بود میلگرد را به راحتی خم میکند.
هیپنوتیزم مثالی عینی برای این قضیه است. حتما شما اجرای زنده برخی شعبده بازان را دیدهاید که به اسم هیپنوتیزم، یک فرد هیپنوتیزم شده را وادار به درک سخنان خود میکنند. شعبده بازان قدرتی برای وادار کردن یک فرد به انجام این کارها را ندارند و با ارواح هم در ارتباط نیستند، بلکه با استفاده از یک ترفند بسیار ساده به نام هیپنوتیزم نمایشی را روی یک صحنه میبرند.
شما نیز میتوانید این موضوع را امتحان کنید و برای خود به اثبات برسانید. به انتهای یک نخ به طول ۲۵ سانتی متر شیء کوچکی مانند انگشتر ببندید سپس پنج کارت بازی را که ارقام آنها رو به بالا باشند روی میز بچینید. سپس از انتهای دیگر آن نخ را گرفته و آنرا به طور نوبتی در بالای هر کارت طوری که انگشتر در فاصله دو سانتی متری باشد آویزان کنید. حالا از روی کارت نخست شروع کرده و کمی به آن تاب دهید.در این موقع در خواهید یافت که انگشتر همیشه روی کارتهای سیاه در یک خط مستقیم به جلو و عقب تاب میخورد، ولی بالای کارتهای قرمز رنگ دایره وار میچرخد. این حالت تاب خوردن انگشتر را قبل از شروع آزمایش به خود بقبولانید.
این فقط یک مثال از تلقین به نفس است، مثالی که نشان میدهد که چگونه مغز شما فعالیت فیزیکی شما را کنترل میکند و بعضی اوقات چنان محیلانه این کار را میکند که شاید خودتان نیز متوجه نشوید. بنابراین میبینید که تلقین به نفس میتواند شما را وادار به انجام کارهای خاصی بکند.
این مثال در خصوص یک بازاریاب که خود را به عنوان بازاریاب ۲۵ هزار دلاری معرفی میکند صدق می کند. زیرا او همیشه موفق می شد سالانه ۲۵ هزار دلار درآمد داشته باشد و حتی در کاهش فعالیت نیز این درآمد ۲۵ هزار دلاری ثابت ماند و ذهن او به نحوی توسط خودش سازماندهی شده بود که قادر نبود بیش از ۲۵ هزار دلار درآمد داشته باشد.
امیدوارم با مطرح کردن این مطالب که ناشی از تلقین به نفس است منجر به جریحهدار شدن اعتقادات بعضیها نشده باشم گرچه که دوز و کلکی در کاربوده است اما از تلقین به نفس استفاده شده است. مثال را به طرف شعبده بازان بردم که به شما بگویم ما جز خودمان همه را باور داریم. وقتی یک مرد باور میکند که یک میلگرد به قدری قطور است که نمیتواند آن را خم کند و یا یک بازاریاب که اعتقاد دارد بیشتر از ۲۵ هزار دلار نمیتواند درآمد داشته باشد ذهن ما هم میتواند به صورت ناخودآگاه تحت تاثیر چنین باورهایی قرار گرفته باشد.
هنگامی میگویم هر روزه کرونا قربانی میگیرد در ذهن خود نیز تصور میکنیم که اطرافیان، مردم و مسئولین نیز کرونا گرفتهاند. شاید متوجه این موضوع نشده باشید اما هنگامی که احاطه کرونا بر افکار ما از احاطه سیگار بر ریه ما بیشتر است، کرونا ما را هیبنوتیزم کرده است.
به نظرتان ما هرچه در توان داریم برای شکست این بیماری انجام میدهیم یا تنها فکر میکنیم؟ هر روز در نانوایی، سوپرمارکت، بازار و گفت و گوهای روزانه بحث بر سر کرونا است و به حدی میرسد که کرونا در جنگ نرم تلفات فکری زیادی به بار میآورد. وقتی همه فکر و ذهن ما کرونا است و به جای صحبت در خصوص مسائل امیدبخش، هرکس، هرکجا غایب بود میگوییم کرونا گرفته است، یعنی خود را باختهایم. یعنی میدانیم که قدرت کرونا از ما بیشتر است و باز هم ماسک نمیزنیم و بهانههایی برای خود درست میکنیم.
وقتی ما باور میکنیم که جهان را یک ویروس به اسم کرونا اداره میکند و ذهن خود را با سر فصل این که فلان شخص، فلان مسئول کرونا گرفته است پر میکنیم دیگر رمقی برای شکست این ویروس نداریم. همه دوست داریم که به این مصیبت پایان دهیم و از عهده هر پیش آمدی از جمله بیماری برآییم و از خود هیبنوتیزم به نفع خودمان استفاده کنیم.
ویلیام فاتح هنگامی که بر انگلستان چیره شد با فرمان آتش زدن کشتیها در ساحل به منظور جلوگیری از عقب نشینی سربازان دستی دستی خود را در تنگنا قرار داد. بنابراین چارهای جز پیروزی بر دشمن برایشان باقی نمانده بود دیگر در فکر عقب نشینی نبودند، زیرا راه خلاصی باقی نمانده بود.
ما نیز میتوانیم با جلوگیری از گفتن کلمات پریشان کننده و منفی در مورد کرونا با توجه به اینکه داشتن باور انجام یک کار معادل اجرای آن است این ویروس را شکست دهیم.
* دانشآموز خبرنگار پایه دهم
ارسال دیدگاه