مرکز پژوهشهای مجلس با بررسی میانگین کالری مورد نیاز خانوارهای ایرانی پیشنهاد کرد
شاخصهای مطالعات فقر و سبد غذایی اصلاح شود
وزارت بهداشت برای تهیه سبد غذایی مطلوب تفاوتهای فرهنگهای غذایی را در نظر بگیرد مصرف سرانه گوشت و پروتیین بالاتر از مواد غذایی دیگر سبد غذایی مطلوب متناسب با غذای مصرفی دهک بالای جامعه است
تهران (پانا) - در پژوهش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تاکید شده است که تأمین کالری مهمترین و نخستین معیار برآورد خط فقر و نرخ خط فقر مطلق در یک جامعه است. افرادی که در تأمین کالری مورد نیاز خود دچار مشکل هستند، از فقر مطلق رنج میبرند. بنابراین گام نخست مبارزه با خط فقر مطلق طراحی شیوههای حمایتی برای تأمین کالری مورد نیاز افراد است.
به گزارش روزنامه شهروند، این جمله را جمعی از پژوهشگران در پژوهش تازه خود که در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی منتشر شده، میگویند. نتایج محاسبات این پژوهش نشان میدهد که با توجه به تغییرات جمعیتی ایران، نقطه اوج کالری مورد نیاز متعلق به سالهای میانی دهه ٨٠ است که متولدین دهه ١٣٦٠ به سنین نوجوانی رسیده بودند. پس از آن کالری مورد نیاز کاهش پیدا کرده و در سال ١٣٩٧ به کمترین مقدار خود رسیده است.
یکی از رایجترین مطالعاتی که با استفاده از دادههای هزینه-خانوار صورت میگیرد، مطالعات مربوط به فقر بوده که به واسطه آن با استفاده از روشهای مختلفی خط فقر برآورد شده و براساس آن فقرا و خصوصیات آنها شناسایی میشود. تعیین خط فقر، شناسایی خصوصیات فقرا و ویژگیهای آنها قدم اول هر گونه سیاست حمایتی است که در زمینه کاهش فقر و حمایت از گروههای آسیبپذیر در یک کشور صورت میگیرد. مرکز پژوهشهای مجلس از سال ١٣٩٦ مطالعاتی را در این خصوص با استفاده از دادههای هزینه درآمد خانوار آغاز کرده و تاکنون برخی از نتایج آنها منتشر شده است. اصلیترین نتایج این مطالعات خط فقر و نرخ فقر است. این گزارش بهعنوان اولین گزارش از سلسله گزارشهای هزینه درآمد خانوار سال ١٣٩٧، به بررسی تغییرات کالری مورد نیاز خانوارهای ایرانی طی سالهای مختلف میپردازد. روشهای مختلفی برای محاسبه خط فقر وجود دارد (که در میان رایجترین این روشها) یکی از مهمترین مولفهها تعیین کالری مورد نیاز خانوارهاست. در این روشها به طور معمول معیارهای استانداردی برای میزان کالری دریافتی سرانه تعیین میشود که میتواند بسته به سن و جنس افراد متفاوت باشد.
در این گزارش پژوهشی میخوانیم که کاهش کالری مورد نیاز متوسط ایرانیان درحقیقت به نفع نرخ فقر است، به طوری که کمک میکند نیاز به غذا کاهش پیدا کرده و جمعیت بیشتری از زیر خط فقر خارج شوند. باید یادآور شد که با توجه به نقطه اوج دوم جمعیتی که در سالهای اول دهه ١٣٩٠ است، نیاز به کالری در سالهای آینده نیز افزایش خواهد یافت. همچنین مطالعات جهانی نیاز مادران شیرده را به کالری به میزان ٥٠٠ کیلو بیش از سایر زنان در هر سن میدانند که با توجه به اولویتهای کشور در زمینه تشویق به فرزندآوری و تغذیه با شیر مادر باید مورد توجه سیاستگذاران قرار بگیرد.
یکی از نکات مهمی که در این مطالعه به آن پرداخته شده، بررسی سبد غذایی مطلوب وزارت بهداشت به عنوان سبد مورد استفاده در مطالعات فقر و امنیت غذایی است. نتایج بررسیهای این مطالعه نشان میدهد این سبد به دو دلیل بالابودن میزان کالری تعیینشده و در نظرنگرفتن تفاوتهای جغرافیایی نمیتواند معیار مناسبی برای مطالعات فقر باشد.
کالری سبد مورد نیاز و مطلوب وزارت بهداشت به ترتیب متناسب با میزان کالری دریافتی سه دهک بالا و یک دهک بالاست که بسیار بالاتر از کالری گروههای در مرز فقر است. همچنین بررسی منطقهای نشان میدهد که عادات غذایی در مناطق مختلف جغرافیایی چه به لحاظ میزان کالری مصرفی و چه به لحاظ ترکیب سبد غذایی بسیار با یکدیگر متفاوت بوده و نمیتوان تنها از یک سبد مطلوب برای همه آنها استفاده کرد. دادههای هزینه درآمد خانوار یکی از مهمترین دادههایی است که سالیانه مرکز آمار ایران منتشر میکند. این دادهها با نمونهگیری از تعداد زیادی خانوار ایرانی در هر چهار فصل سال گردآوری شده و شامل اطلاعاتی از قبیل تعداد افراد خانوار، وضعیت سرپرست خانوار، ساختار سنی و جنسی، هزینه خانوار بر گروههای مختلف کالایی و... است.
محاسبات مربوط به حداقل کالری مورد نیاز بر اساس دو معیار بانک جهانی و وزارت بهداشت تفاوتی حدود ٢٦٩ کیلوکالری مورد نیاز روزانه را به طور متوسط نشان میدهد. با توجه به آنکه سبد پیشنهادی وزارت بهداشت در بسیاری از مطالعات داخلی در حوزه فقر و تصمیمات سیاستگذاری در خصوص تأمین امنیت غذایی به عنوان سبد غذایی مورد نیاز هر ایرانی در نظر گرفته میشود، این سوال اساسی پیش میآید که آیا این سبد چنین قابلیتی دارد که به عنوان سبد معیار امنیت غذایی استفاده شود؟ برای پاسخ به این سوال، لازم است تا دو موضوع کلی بررسی شود؛ اول اینکه سبد مطلوب تعیینشده وزارت بهداشت تا چه میزان قابلیت استفاده به عنوان سبد خط فقر مطلق غذایی دارد؟
و دوم اینکه آیا با توجه به الگوی مصرفی متفاوت در کشور، میتوان از یک سبد یکسان به عنوان نمونه، سبد وزارت بهداشت برای کل کشور استفاده کرد؟ برای پاسخ به سوال اول لازم است تا سبد غذایی گروههای در مرز خط فقر با سبد غذایی مطلوب مقایسه و برای پاسخ به سوال دوم نیز ترکیب سبد مصرفی در برخی از استانهای مختلف با یکدیگر مقایسه شود.
سبد مطلوب سبدی است که با توجه به همه مؤلفههای تعیینشده برای نیاز سرانه مانند کالری، پروتیین، کلسیم، ویتامین آ و... ساخته شده و بنابراین برای اینکه بتواند تعادلی از بین همه مؤلفهها برآورد کند، در برخی از موارد بیش از میزان مورد نیاز است. این پژوهش میگوید تنها سه دهک بالایی، حداقل کالری مورد نیاز روزانه «از نظر وزارت بهداشت» را مصرف میکنند. همچنین تنها دو دهک بالایی، کالری مطلوب روزانه را تأمین میکنند.
در اینباره در تاریخ سیام خرداد ٩٨ مرتضی رضایی، معاون امور دام وزارت جهاد کشاورزی، در مراسم افتتاح یک واحد تولید دامی در آرادان با اشاره به استانداردهای جهانی مصرف پروتیین گفته بود: «بر اساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی هر فرد باید به ازای هر کیلو وزن، یک گرم پروتیین مصرف کند. یکسوم این میزان پروتیین باید پروتیین حیوانی باشد». رضایی بر این تأکید کرده بود که پروتیین حیوانی به دلیل بالانس اسیدهای آمینه، پروتیین ارزشمندی محسوب میشود. بر این اساس، باید هر فرد بهطور متوسط ۲۷گرم پروتیین حیوانی مصرف کند، اما این میزان در ایران بیش از ٣٤گرم و بیش از متوسطهای جهانی است. او سهم پروتیین حیوانی از سرانه پروتیین ایرانیان را ۲۸گرم خوانده و سهم آبزیان در سفره ایرانیان را هم نیز چیزی بین ۴ تا ۵گرم عنوان کرده بود. «در مجموع سرانه مصرف پروتیین ایرانیها ۳۴.۵گرم است.»
این درحالی است که همه دهکهای درآمدی، حداقل پروتیین مورد نیاز را تأمین میکنند. بر همین اساس به نظر میرسد کالری تعیینشده، هم در مقدار «مورد نیاز» و هم مقدار مطلوب، بسیار بالاتر از الگوی مصرفِ نهتنها فقرا، بلکه کل جامعه است. مقایسه مقدار کالری ٢٣٨١ و ٢٥٧٣ با مقدار کالری مورد نیاز تعیینشده توسط سازمان بهداشت جهانی (حدود ٢١٠٠ کیلوکالری) نیز این ادعا را تأیید میکند.
سرانه مصرف پروتیین در ایران، خوب یا بد به معنای مطلوببودن سبد غذایی خانوارهای ایرانی نیست، آنچنان که در پژوهش انجامشده میخوانیم: «تفاوت الگوی مصرفی در افرادی با یک گروه درآمدی، نشان میدهد که متغیرهای تأثیرگذار دیگری در تعیین ترکیب سبد غذایی خانوار وجود دارد که میتواند متأثر از منطقه جغرافیایی باشد. اهمیت این مطلب در مطالعات فقر آنجا مشخص میشود که در فرآیند تشخیص فقرا، نهایتا فقرای شناساییشده باید ویژگیهای مشترکی به لحاظ سطح استانداردهای زندگی داشته باشند. این درحالی است که وجود الگوهای مصرفی گوناگون در مناطق مختلف سبب میشود برخی مناطق به دلیل عادات غذایی خاص، به اشتباه فقیرتر شناسایی شوند یا برعکس نحوه تأمین کالری در یک منطقه بهگونهای باشد که از منابع غذایی کمارزش صورت گیرد و به دلیل تأمین کالری روزانه، نرخ فقر پایینتری برای آن گزارش شود. همه این موارد لزوم بررسیهای بیشتری را در نحوه شناسایی فقرا و ارایه سبدهای استاندارد متفاوت برای مناطق و گروهای مختلف نشان میدهد.» پیش از این در سال ١٣٩٢ در یک پژوهش به نام سبد غذایی مطلوب جامعه ایرانی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی آمده است: «با درنظرگرفتن دو عامل میزان انرژى مورد نیاز هر زیر گروه جمعیت (به تفکیک سن و جنس) و همچنین درصد هر زیرگروه از کل جمعیت کشور، متوسط انرژى مورد نیاز جمعیت ایران برابر ٢٣٨١کیلوکالرى برآورد شده است».
بر اساس سبد غذایی مطلوب وزارت بهداشت، هر فرد ایرانی باید روزانه ٣٢٠گرم نان، ١٠٠گرم برنج، ٢٠گرم ماکارونی، ٢٦گرم حبوبات، ٧٠گرم سیبزمینی، ٢٨٠گرم سبزی، ٢٦٠گرم میوه، ٤٨گرم گوشت قرمز، ٥٠گرم گوشت سفید، ٢٤گرم تخممرغ، بین ٢٢٥ تا ٢٤٠گرم شیر یا لبنیات، ٣٥ تا ٤٠گرم روغن و ٤٠ تا ٥٠گرم قندوشکر مصرف کند.
وزارت بهداشت مقدار کالری مورد نیاز نوزادان ٦ ماه تا یکساله ٦٧٥گرم، کودکان یک تا دوساله ٩٠٨گرم، کودکان دو تا سهساله ١٠٤٨گرم، کودکان چهار تا پنجساله ١٣٠٢گرم، کودکان ٦ تا ١١ساله ١٨٥٦گرم، نوجوانان ١٢ تا ١٧ساله ٢٧٤٢گرم، افراد ١٨ تا ٢٩ساله ٢٦٦٩گرم و افراد ٣٠ تا ٦٠ ساله ٢٥٥٤گرم و برای سالمندان نیز ٢١٨٢گرم در روز تعریف کره است.
سبد غذایی دهکهای بالای کشوری که به لحاظ وضعیت رفاهی تقریبا درشرایط مشابهی قرار دارند، در استانهای مختلف کشور با یکدیگر تفاوتهای قابل ملاحظهای دارند. این موضوع تفاوت در عادات غذایی مناطق مختلف را نشان داده و بر استفادهنکردن از یک سبد یکسان برای کل کشور تأکید دارد. بنا بر این گزارش، مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد داده است تا استفاده از سبد تعیینشده وزارت بهداشت در مطالعات مربوط به فقر و بررسی امنیت غذایی کنار گذاشته شود. بر همین اساس باید یا از استانداردهای تعریفشده بینالمللی استفاده شود یا وزارت بهداشت سبدی تعدیلشده مخصوص به بحث امنیت غذایی ارایه کند. بهطور مشخص سه اصلاح اساسی در سبد وزارت بهداشت برای استفاده در مطالعات فقر باید صورت گیرد؛ اول اینکه کالری بیشتری برای زنان شیرده درنظر گرفته شود، دوم کالری مورد نیاز روزانه با توجه به مطالعات جهانی و الگوی مصرف ایرانیان تعدیل شود و سوم سبدهای متفاوت برای مناطق مختلف ارایه شود.
ارسال دیدگاه