منصور بیطرف*

ضرورت یک ائتلاف

مجلس یازدهم از روز چهارشنبه به‌طور رسمی کار خود را آغاز کرد و در روز بعد هم همان طور که پیش‌بینی می‌شد، محمد باقر قالیباف، به‌عنوان رئیس مجلس انتخاب شد.

کد مطلب: ۱۰۷۶۴۶۹
لینک کوتاه کپی شد

در واقع آن طور که شاکله مجلس یازدهم نشان می‌دهد، طیف حاکم بر آن طیفی است که در فرهنگ لغتنامه سیاسی ایران بر آن نام «اصولگرایی» نهاده‌اند (اعم از طیف اصولگرایان سنتی و پایداری)، لذا از لحاظ جناح‌بندی سیاسی، افتراقی میان مجلس یازدهم اصولگرا و دولت دوازدهم منتسب به میانه رو، وجود دارد، به همین خاطر نمی‌توان آن همگرایی که در مجلس قبلی با دولت وجود داشت را از این مجلس انتظار داشت. صدای بلند این افتراق را می‌توان از همان روز چهارشنبه که یکی از نمایندگان مجلس جدید اظهار داشت که «ما وکیل الدوله» نیستیم، شنید. این افتراق‌ها میان مجلس و دولت نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا که انتخابات بر آن حاکم است وجود دارد و البته در ایران نسبتاً حادتر. اما می‌توان انتظار از مجلس یازدهم را در قالب دیگر و از زاویه دیگری دید. بهتر است، پنجره ایران را از جهت دیگری غیر از سیاسی، باز کنیم. فی‌الواقع شرایط ایران با توجه به سایه گسترده تحریم و دشمنی‌های امریکا با ایران با شرایط دیگر کشورها بسیار فرق می‌کند و لذا، مجلس جدید با توجه به همین شرایط بهتر است کار خود را آغاز کند. این انتظاری است که نه تنها دولت بلکه مردم از مجلس و ریاست جدید آن انتظار دارند. به هر حال انتخاب محمد باقر قالیباف، به ریاست مجلس یازدهم، نشان می‌دهد که او، عصاره دیدگاه و خواسته‌های نمایندگان مجلس است. در این مجلس هر چند، چهره‌های شناخته شده و شاخصی مانند، مرتضی آقا تهرانی، حاجی بابایی، الیاس نادران، شمس‌الدین حسینی، نیکزاد و... هستند، اما محمد باقر قالیباف من‌حیث‌المجموع، به خاطر سابقه‌ای که دارد با این افراد فرق می‌کند.

نگاهی به کارنامه محمد باقر قالیباف نشان می‌دهد که او به هیچ وجه با مسائل کشور نا آشنا نیست. کاندیدای سه دوره ریاست جمهوری و نیز بیش از ۹ سال شهردار تهران، سمت‌هایی است که او را با مشکلات پیچیده کشور آشنا کرده است. او کاملاً معضلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور را می‌داند و نیز مصایب اجرایی ایران را. او بدون شک می‌داند که در این برهه از زمان، آنچه که ایران را در تنگنا قرار داده است، نه درگیری‌های جناحی - مشابه نیمه اول دهه ۱۳۸۰ - بلکه فشارهای بیرونی تحریم است که ناخودآگاه اختلافات را به داخل هم می‌کشاند. اختلافاتی که نه فقط در عرصه سیاسی بلکه در عرصه اقتصادی هم خود را نمایان می‌سازد. در واقع او خود بهتر از هر فرد دیگری می‌داند که فشارهای اقتصادی که در قالب تحریم خود را عیان می‌سازد - به طوری که به گفته محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، در دوره ترامپ هر ۹ روز یک تحریم بر ایران اعمال شده است - منتج آن در عرصه سیاسی خود را نشان می‌دهد. بنابراین منطقی‌ترین کاری که از قالیباف در سمت تازه انتظار می‌رود این است که اختلافات سیاسی در سایه تحریم را کنار بگذارد و این را نیز در مجلس اعمال کند. این در اصل توصیه همه سیاستمداران در طول تاریخ بوده است که کشوری موفق است که بتواند ائتلافی را در درون شکل دهد تا در مقابل نیروهای متخاصم ایستادگی کند و ضرورت هر ائتلافی هم این است که اختلافات درونی بین اعضا کمتر از اختلافات آن اعضا با دشمن باشد؛ عکس آن بدون شک «تیر به خودی» است. به‌همین خاطر آنچه که در این برهه از زمان مدنظر است نه رقابت‌های سیاسی که حفظ منافع ملی است. فی‌الواقع اگر در دوره‌ای، قالیباف و روحانی، رقیب همدیگر بودند اکنون باید رفیق همدیگر باشند تا بتوانند این کشتی طوفان‌زده را از امواج بلند تحریم به صحت و کامل به ساحل آرامش برسانند. این انتظاری است که کشور از ریاست جدید مجلس و نمایندگان دور یازدهم آن، دارد.

*دبیر گروه اقتصادی

منبع: ایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار