گزارش از ۴ ساعت حضور در بهشت رضا (ع) در روزهای کرونایی
ای کاش پایم میشکست و به خانه مادرم نمیرفتم
تهران (پانا) - گرمای آفتاب عرق را بر پیشانی مرد حفار نشانده بود. با هر ضربه کلنگ برای آمادهسازی قبر، صدای فریادها بلندتر میشد. زن میدانست قرار است چند لحظه دیگر پاره تنش برای همیشه از او دور بماند. بلند فریاد می زد: «مادر قربان قد و بالایت برود، این چه مرضی بود که به جان تو افتاد؟».
بهگزارش خراسان، فضا چنان متشنج و دردناک است که اشک با پلک چشمان من هم بازی میکند. جنازه داخل قبر برده شد و پس از قرار گرفتن سنگ لحد، روی آن خاک ریختند. سپس روی خاک، آهک و دوباره روی آهک، خاک ریخته شد. در حین دفن همگی دور ایستاده اند. تنها افراد نزدیک به جنازه، کارکنان زحمتکش بهشت رضا (ع) با لباس محافظ و رعایت پروتکلهای بهداشتی بودند.
این تنها یک روایت از حضور ۴ ساعته در بهشت رضا (ع) و همراهی با غسالان، کارکنان و بازماندگان متوفیان کرونایی بود. در حدود دو ساعتی که در یکی از بلوکهای محل خاک سپاری متوفیان کرونا در بهشت رضا (ع) حضور داشتم، پنج نفر دفن شدند. اما برخلاف همیشه، اینبار سرخاک اموات نه از خیرات خرما و حلوا خبری بود، نه از حضور اقوام و خویشانی که سالهای عمرشان را با آنها سپری کرده بودند. تنها افرادی که حالا در مراسم تدفین متوفیان حضور داشتند، کارکنان بهشت رضا (ع) بودند که همگی با لباس های محافظ سفید یا آبی رنگ و ماسکی بر صورت اقدامات لازم برای تدفین را انجام میدادند و تعدادی انگشت شمار از نزدیکترین افراد خانواده. بهشت رضا (ع) خلوتتر از هر زمانی شده بود که تا به حال دیده بودم.
اینجا بهشت رضا (ع)، بلوک مخصوص دفن بیماران کرونایی
صدای فریادهای سوزناک زینب در بلوک پیچیده بود. به طرف مرد جوانی میروم که او را همراهی میکند. همان طور که چشمان پر اشکش را به نقطهای نامعلوم دوخته، هم کلام ما میشود و خود را همسر زینب معرفی میکند. میگوید: «مادر خانمم کرونا گرفته بود. سرفههایش آن قدر زیاد شده بود که او را در بیمارستان امام رضا (ع) بستری کردیم، اما بعد از سه شب فوت کرد. برای خواندن نماز میت هفت نفر بودیم. با این که فامیل بزرگی بودند و موقع مشکلات همیشه تسلی بخش هم، اما هیچ یک در این لحظه حضور نداشتند.»
کنار زینب ایستادم و سکوت کردم تا آرام بگیرد. با صدای پر حزنش هم صحبت من میشود و میگوید: «مادرم غریبانه رفت. کاش پاهایم میشکست و خانه نمیرفتم. اول همسرم کرونا گرفته بود. بعد از آن من، مادر و خواهرم مبتلا شدیم. حال همگی ما خوب شد، اما مادر مظلومم بعد از سه روز غریبانه از دست رفت». دوباره صدای ضجههایش بلند میشود، سرش را بالا میآورد، صورتش خیس اشک است.
کارکنان دلسوز بهشت رضا (ع)
مردان خدایی
اینجا در بهشت رضا (ع) ، عده ای شبانه روزی به معنای واقعی ایثار میکنند، غسالان، رانندههای آمبولانس، حفار و تلقین خوان، کارکنان خدمات و مسئولان بخشهای مختلف در این روزهای کرونایی هر کدام به اندازه وظیفه و مسئولیتشان در انجام امور مربوط به کفن و دفن متوفیان کرونایی از خود گذشتگی میکنند. با هرکدامشان هم که صحبت میکردیم، هیچ کدام از کاری که انجام میدادند، ترس و واهمهای نداشتند. میگفتند متوفیان کرونایی برای ما با دیگر متوفیان فرقی ندارند، چون به حکم انسانیت و مسلمانی باید خالصانه انجام وظیفه کنیم و به درگاه خدا مسئولیم.
جلیل یکی از غسالهای جوانی است که متوفیان کرونایی را غسل میدهد. او قبلا نجار بوده و ابتدا سه سال بهصورت افتخاری مشغول به کار غسالی شده و حال دو سالی است که جذب سازمان فردوسها شده است. روایتهای او از غسل متوفیان کرونایی شنیدنی است. میگوید: «اوایل جنازه متوفیان کرونایی را در بهشت رضا (ع) تیمم میدادیم. اما از اواخر اسفند با تجهیزات بهداشتی شامل لباسهای ضد آب و ماسک، اقدام به غسل دادن این متوفیان در بهشت رضوان مشهد کردیم. اوایل که تیمم بود، کار ما ۱۰ دقیقه زمان میبرد، اما حالا مانند جنازههای دیگر، شست و شوی آنها ۳۵ دقیقه زمان میبرد». او از حس و حالش در زمان غسل بیماران کرونایی میگوید، این که مواجهه او با متوفیان کرونایی تفاوتی با دیگر متوفیان ندارد: «آنها برای من هیچ فرقی با دیگر متوفیان ندارند، تنها دغدغهام این است که برای خانوادهام ناقل بیماری نباشم. از اسفندماه تا به حال مادرم را دو بار، آن هم از دور به مدت ۱۰ دقیقه دیدهام، تا نگرانیاش رفع شود.»
کار غسالان متوفیان کرونایی واقعا سخت است، از تنگی نفسی که بهخاطر استفاده زیاد از مواد ضدعفونی گریبانگیر آنها میشود بگیرید تا دردسرهای لباسهای محافظی که هنگام غسل آنها را خیس عرق میکند. جلیل آهی میکشد و در اینباره میگوید: «کار ما کلا سخت است و امیدوارم که پیگیری شود تا شغل غسالی در مشاغل سخت ثبت شود. سختی کار ما فقط این نیست، رفتارها هم هست، بعضی از نزدیکان درجه یک برای شناسایی متوفی با ترس جلو آیند، طوری که گاهی طرف از دو متری گردنش را کج میکند و با حرکت سر جنازه را تایید میکند. انگار نه انگار اینها عزیزانی بودند که تا دیروز کنارشان بودند و با آنها خاطره داشتهاند. من قبول دارم که رعایت بهداشت ضروری است، ما هم از آنها نخواستیم به جنازه دست بزنند، اما دردناک است که حتی برای یک شناسایی چنین برخوردی میکنند.»
و چه وداع غریبانه ای...
از بهشت رضا (ع) بیرون میآیم اما صدای گریههای سوزناک زینب هنوز در گوشم میپیچد. هنوز فریادهای غریبانه خانوادههای متوفیان که انگار وسط میدان زورخانه سینه زخمیشان را چاک میدادند، به روحم تلنگر میزند. هنوز پیش چشمانم است.
مدیرعامل سازمان فردوسهای شهرداری مشهد اعلام کرد:
اختصاص ۳ بلوک عمومی برای دفن متوفیان کرونایی
مدیرعامل سازمان فردوسهای شهرداری مشهد گفت: در بهشت رضا (ع) سه بلوک عمومی دو طبقه برای دفن متوفیان کرونایی اختصاص داده شده است. اگر کسی از قبل قبر داشته، طبق همان کلیات پروتکل بهداشتی دفن را انجام میدهیم، اما این که در جایی جدید باشد خیر. زیرا ما بر اساس هماهنگیها در سه بلوک تدفین این افراد را انجام میدهیم. حجت الاسلام والمسلمین مهدوی دامغانی اظهار کرد: به منظور احتیاط و رعایت نکات بهداشتی، تمام متوفیان مشکوک به کرونا، مانند افراد کرونایی با پروتکل یکسانی غسل و تدفین میشوند. وی افزود: شست و شو و غسل متوفیان کرونایی و مشکوک به کرونا در غسالخانه بهشت رضوان، واقع در جاده کلات انجام میشود و برای دفن به بهشت رضا (ع) انتقال داده میشوند. او درباره مدل دفن متوفیان کرونایی و تفاوت آن و متوفیان عادی نیز گفت: جنازه متوفیان عادی در قبرهایی با ارتفاع یک متر و ۱۰ سانتی متر دفن میشود، اما جنازههای متوفیان کرونایی در عمقی بیشتر و داخل قبرهای دو طبقه با ارتفاع تقریبا دو متر، به تنهایی دفن میشود و جنازه دیگری در طبقه بعدی قرار نمیگیرد.
ارسال دیدگاه