تاریخ چطور از «دوران کرونا» یاد خواهد کرد؟
برهه همدلی و همبستگی
اشرف بروجردی*
این روزها، ویروس کرونا و شیوع آن به صدر اخبار ایران و جهان بدل شده است و هر یک از جوامع میکوشند تا به نوعی این ویروس فراگیر را مهار و به کنترل درآورند.
۱. از اینرو، تمام بخشهای جامعه اعم از حوزه سلامت، سیاست، اقتصاد، جامعه مدنی و... برای مبارزه با این ویروس بسیج شدهاند. اما فارغ از وضعیتی که این روزها با آن دست به گریبان هستیم، این پرسش به ذهن خطور میکند که تاریخ از این دوران چگونه یاد خواهد؟
بهنظر میرسد همانطور که از دیگر بیماریهای واگیردار مانند طاعون، وبا، تیفوس و... با عنوان عامل مرگ و میر، قحطی و تنگنا در طول تاریخ یاد شده است، در آینده نیز به همین صورت از بحران کرونا خواهند گفت. اما آنچه بحران کرونا را از دیگر بیماریهای واگیرداری که در تاریخ بشر وجود داشته، متمایز میکند، ابعاد سیاسی و اجتماعی این بحران جهانی است.
۲. بهنظر میرسد که در جریان بحران کرونا افراد بیش از گذشته نسبت به نظامها و ساختارهای سیاسی که با آنها سرو کار دارند، شناخت پیدا میکنند؛ شناخت و آگاهیهایی از این سنخ که «حکمرانی مطلوب» واجد چه ویژگیهایی است و هر جامعهای به کدام یک از انواع ساختارهای سیاسی نیاز دارد. بنابراین رسیدن به پارامترهایی درخصوص حکمرانی مطلوب میتواند بهعنوان یکی از دستاوردهای شیوع ویروس کرونا در آینده مطرح باشد. انسان پساکرونا میداند که اگر قرار است در آینده زندگیاش بسامان شود باید بیش از پیش نسبت به پارامترهای حکمرانی و ساختارهای سیاسی حساس باشد. از اینرو، انسانها برای بهدست آوردن آرامش و طمأنینه میکوشند تا در خصوص ساختارهای سیاسی دقت بیشتری به خرج دهند.
۳. نکته دیگری که در جریان ویروس کرونا برجسته شد بحث همدلی بود. همدلی مردم با همدیگر یکی از مهمترین وجوهی است که قطعاً در قضاوت آیندگان محل توجه قرار خواهد گرفت. پشتیبانی و حمایت از یکدیگر، مستقل از دولتها، وجه ممیز این دوره است که به نظر میرسد آیندگان از آن بهعنوان یک نقطه قوت یاد خواهند کرد. سومین نکته مثبتی که در خصوص بحران کرونا وجود دارد و میتواند از سوی آیندگان محل توجه قرار گیرد، این است که بهدنبال شیوع این ویروس، همه به این باور رسیدند که باید به خالق جهان اتکا کنند و خود را وامدار خداوند بدانند نه اینکه نسبت به خداوند بیگانه باشند. این دقیقاً برعکس تلقیهایی است که در قرون اخیر بویژه در جوامع غربی مطرح شده است. به نظر میرسد که امروزه فصل مشترک همه انسانهایی که با این ویروس دست به گریبان هستند، پناه بردن به خداوند است. بنابراین، در آینده هم از وجوه مثبت و هم از وجوه منفی کرونا سخن به میان خواهد آمد؛ وجوه منفی این رخداد و این بحران بیشک مرگ و میر و گستردگی آن در سطح جهان است و ویژگیهای مثبت آن هم «برجسته شدن همدلی»، «بازگشت به خداوند» و «حساسیت نسبت به پارامترهای حکمرانی مطلوب» است.
۴. اما فارغ از قضاوت آیندگان درباره این برهه از تاریخ که ما در آن به سر میبریم، اصطلاحی که این روزها اغلب در میان اهالی فکر بهکار برده میشود «جهان پساکرونا» است. نکتهای که در این میان وجود دارد این است که آیا کرونا به تنهایی میتواند خود به یک نقطه عطف در تاریخ بشریت بدل شود که ما از دوران شیوع آن بهعنوان یک دوره متمایز حرف بزنیم و دنیای پس از آن را جهان دیگری ببینیم؟ به نظر میرسد مادامی میتوان به چنین تلقی قائل بود که این ویروس و این بحران از نظر زمانی تداوم پیدا کند. در واقع بیشتر به دامنه زمانی این بیماری بستگی پیدا میکند؛ اگر این دوره بیماری ادامهدار شود شاید بتوان از جهانی پس از کرونا سخن گفت، اما اگر مقطعی باشد قطعاً آیندگان به آن بهعنوان یک حادثه که به شکل مقطعی در تاریخ بشر بروز کرده است نگاه خواهند کرد همچون سیل، زلزله و دیگر حوادثی که رخ میدهد و بعد هم فراموش میشود.
۵. اما اینکه زندگی بشر پساز شیوع ویروس کرونا به چه سمت و سویی خواهد رفت باید گفت که از آنجا که انسان از جنس «نسیان» است فراموش میکند که در چه شرایطی قرار داشته است. آثار و پیامدها و دستاوردهای ذهنی کرونا بیشتر در معرض فراموشی قرار دارند؛ اما آثار اجتماعی و اقتصادی این بحران ماندگاری بیشتری دارد و میتواند فصل جدیدی از زندگی را برای بشر رقم زند. قطعاً از لحاظ اقتصادی جهان پساکرونا با مسائل تازهتری مواجه خواهد بود. منظور از مسائل اقتصادی سبک زندگی و تأمین نیازهای روزمره است. بنابراین، از رهگذر مسائل اقتصادی شاید بتوان به شیوع پدیده کرونا بهعنوان یک نقطه عطف و یک مسأله جدی در جهان پساکرونا نگریست.
۶. انسان از جنس نسیان است و فراموش میکند که با چه رخدادی مواجه بوده است؛ مگر اینکه تمرین کند و سبک زندگیاش را تغییر دهد و به «انسانی خودبسنده» بدل شود که بیش از گذشته به «طبیعت» و «دیگری» توجه نشان میدهد و مراقب و حمایتکننده آنان است. در جهان پساکرونا مردم سعی میکنند بیشتر از گذشته روی پای خود بایستند؛ چرا که احساس میکنند در ایجاد این شرایط، خود نقش داشتهاند؛ برخی بحث ناراحتی زمین یا به تعبیری انتقام زمین از انسان را مطرح میکنند و برخی این ویروس را یک ویروس آزمایشگاهی و ساختهشده میپندارند. به نظر میرسد افراد در جهان پساکرونا باید به این باور برسند که نباید بهطور کامل متصل به دولتها باشند. در حقیقت در جهان پساکرونا دولتها بیشتر میتوانند مدیریت کنند تا کنترل و حکمرانی. انسانها، یکی از پارامترهای مهم در توسعه به شمار میروند، تغییر نگرش انسانها به محیط اطراف و معنای زندگی قطعاً بر روند توسعه تأثیرگذار خواهد بود؛ یعنی انسانها احساس میکنند که اگر قرار است زندگی توسعهیافتهتری داشته باشند این توسعهیافتگی به معنای زندگی مرفهتر و داشتن شغل بهتر نیست بلکه در همدلی و مراقبت بیشتر از یکدیگر ممکن و حاصل خواهد شد.
*رئیس کتابخانه ملی ایران
منبع: ایران
ارسال دیدگاه