درباره محمدتقی دانش پژوه
تهران (پانا) - محمدتقی دانشپژوه از چهرههای درخشان عرصه تحقیق و پژوهش بود، پژوهنده پرتلاشی که زندگی خود را وقف نسخهشناسی، فهرست نگاری، تعلیم، تصحیح و ترجمه کرد و امروز نتیجه کـار سـترگ او در سـراسر جهان خاورشناسی و در همه کتابخانهها و مؤسسهها دستمایه پژوهشگران است.
بهگزارش ایرنا، پویایی فرهنگ، مدیون تلاش مستمر محققان و اندیشمندان در کشف و نشر مواریث فرهنگی است. حیات یک جامعه به شریانهای فرهنگی وابسته است و قطع آنها از خاموشی و خمودگی آن جامعه خبر میدهند. از جمله این شریانها، فرهنگ پربار و غنی است که در متون گذشته ایران تبلور یافته و باید آن را ارج نهاد و برای حفظ و پاسداری آن از هیچ کوششی فرو گذار نبود. اکنون یکی از مهمترین و ضروریترین وظایف جامعه ما کار دقیق، حساس و ظریف تصحیح و تنقیح این متون به شمار میآید که پلی ارتباطی با گذشته پرافتخار است و اگر این مهم به درستی و دقت صورت نگیرد، ارتباط نسل جوان، پرشور و ادب دوست معاصر با پیشینه فرهنگی خود قطع میشود و ضربههای سنگینی بر پیکره جامعه نوین وارد خواهد آمد. خوشبختانه در دوره معاصر بودند و هستند، فرهیختگانی که با دریادلی و فراخ حوصله در این وادی گام برداشتند و از آن جمله محمدتقی دانشپژوه از چهرههای تابناک عرصه تحقیق و پژوهش بود که از جوانی دل در گرو عشق به کتاب و کتاب شناسی داد و عاشقانه عمر گرانمایه خویش را در خدمت به کتاب و جامعه کتابخوان سپری کرد.
دانشمندی که خدمات ارزشمند وی مورد عنایت فرزانگان و دانشمندان ایران و حتی دیگر کشورهای اسلامی قرار گرفت و چراغ راهی فراروی محققان و اندیشمندان در کارهای علمی و فرهنگی شد. پژوهنده پرتلاشی که زندگی خود را وقف و صرف نسخهشناسی و فهرست نگاری، تعلیم، تصحیح و ترجمه کرد و تا آخرین لحظات حیات در این راه از پا ننشست، تا جایی که محققان خارجی لقب پیر جوانمرد را به او داده اند. درخت عمر استاد فرزانه دانش پژوه در آخرین ماه پاییز ۱۳۷۵ خورشیدی به خزان نشست اما حضور همیشگی آثار و میراث فرهنگی سترگش نام او را بر کتابهای درخشان حک کرده است. «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق و فضیلت وجودش پیوسته بود به فرهنگ و اخلاق دانش ورانه.»
زندگینامه محمدتقی دانش پژوه
محمدتقی دانش پژوه در فروردین ۱۲۹۰ خورشیدی در آمل دیده به جهان گشود. پدرش حاج میرزا احمد درکـایی لاریـجانی از مجتهدان و فقهای بنام آمل و لاریجان بود. پس از سپری کردن دوران کودکی، تحصیل را آغاز و مـقدمات ادبـی را با خواندن قرآن کریم، دیوان حافظ و نصاب الصـبیان سپری کرد و در این راه از محضر پدر و دیگر عالمان آن سامان بهره فراوان برد. در جوانی بـرای ادامه تحصیل راهی قم شد تا از جلسات درس و بحث علمای حوزه علمیه آن مـرکز علمی کسب فیض کند. بعد از ۲ سال به سبب گرفتاری های زندگی نتوانست در قم بماند و به آمـل برگشت و در آنجا نزد ابوالقاسم فرسیوی و آقا محمد غروی دینهای مکاسب و رسایل شیخ مرتضی انـصاری را فرا گرفت و بسیار از درس آن ۲ عالم کسب فیض کرد.
در ۱۳۱۶ خورشیدی بار سفر بست و راهـی تـهران شد. چند سالی در مدرسه سـپهسالار قـدیم از محضر میرزا مهدی آشتیانی در درس فلسفه بهره برد و سپس دوره دانـشکده مـعقول و منقول را در مدرسه سپهسالار جدید یا مدرسه عـالی شهید مطهری و دانشسرای عـالی گذراند تا اینکه در ۱۳۲۰ خورشیدی بـه اخـذ درجه لیسانس نایل آمد. ورودش به دانشگاه سر آغاز ورود به عرصه تـحقیق و پژوهـش نیز بود. در همان سال در کـتابخانه دانـشکده حـقوق مشغول به کـار شـد و این شروعی بـرای کـتاب پژوهی بود. به سرعت مدارج علمی را طی کرد تا آنکه معاونت کتابخانه دانشکده حقوق و بعد ریاست کتابخانه کتب خطی و کتابخانه مرکزی دانـشگاه تـهران به وی سپره شد. در کنار ایـن فـعالیت ها از ۱۳۳۴ خورشیدی در دانـشکده الهـیات و مـعارف اسلامی همان دانشگاه بـه تدریس منطق و تاریخ فلسفه اسلامی و تاریخ خاورشناسان و روش تحقیق در پرداخت و در دوره دکـتری نـیز تدریس عرفان اسلامی را آغاز کرد.
فعالیتهای علمی محمدتقی دانشپژوه
عضویت در کنگره خواجه نصیر طوسی در دانشگاه تهران، عضویت انجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانی، شرکت در کمیسیون کـتاب شناسی شـورای مـوسسه تحقیق در ادبیات و زبانهای ایرانی از جمله فعالیتهای استاد دانشپژوه در برخی از کنگرهها و مجامع علمی بوده است. در ۱۳۴۴ خورشیدی نیز طبق تـصویب هـیأت رییسه مـجلس شـورای مـلی جزو تدوینکنندگان فهرست آن کتابخانه بود و ۶ مجلد از فهرستهای آنجا با همکاری او منتشر شد. انجمن فلسفه و علوم انسانی نیز وی را برای تدوین فهرست مـخطوطات کتابخانه سپهسالار دعوت کرد و چند مجلد اخیر فهرست آنجا با همکاری او انتشار یافت.
او بهمنظور کسب اطلاعات کتابشناسی و نسخهشناسی به دستور دانشگاه تهران به چند کشور عربی، اروپایی و آمریکا سفر کرد. کتابشناسی، فهرست نگاری، تصحیح و پژوهش سه کار بزرگ او در این دوران است.
کتاب شناسی
دانـشپژوه درباره ارزش و اهمیت کتاب و کتابشناسی میگوید: «من دیدم علمای اروپا یا آمریکا یا دیار غرب و حتی دانشمندان ایرانی، نخست کتاب را شناختهایم و بعد تألیف کردهایم و هر مـحققی هـم امروز اگر بخواهد کـار بـکند باید اول کتاب را بشناسد.»
از یادداشتهایی که در این سفرها برداشت، آنچه مربوط به کشورهای عربی بود در نشریه کتابخانه مرکزی چاپ شد و آنچه درباره نسخههای خطی کشورهای شوروی سابق و اروپا و آمـریکا بـود در مجلد هـشتم نشریه کتابخانه مرکزی به چاپ رسید.
فهرست نگاری
دانش پژوه، درباره این کار سترگ و ماندگارش میگوید: «در دنیای کنونی کـه کتاب شناسی و فهرستهای مشترک مقامی والا و اساسی یافته است، محققان اسلامی باید فـهرستهای جـامعی در اخـتیار داشته باشند و من برای برآوردن این نیاز تلاش کردهام که فهرستهای جامعی از نسخههای خطی اعم از فارسی، عـربی، تـرکی و گاهی اردو و کردی فراهم آورم.»
در زمینه فهرست نـگاری کـار اسـتاد فقط منحصر به این نبوده است که به معرفی ظاهری نسخهها بپردازد، بلکه کوشید با توجه همه جانبه به آنچه در یک صد سال اخیر در غرب انـجام شده و نیز عنایت و تـجسس در ضـوابط و شواهد اصل نسخهها، قواعد و فنون فهرستنگاری را تنظیم و حتی اسلوبی روشمند و متناسب عرضه کند. او با توجه به مبانی فهرست نویسی از میان ۵۰ هزار نسخه متفاوت، دقایقی را به دست آورد که برخی از آنـها پیش از این به نظر فهرست نگاران نیامده بود.
قصد نهایی و اصلی او از نسخه شناسی رسیدن به مرحله کتابشناسی و متن شناسی بود. کتابشناسی کتابهای موسیقی، فـهرست واره فـقه، فهرستهای خاص کتب اخلاق و سیاست از جمله نمونه کوششهایی به شمار میرود که او در این زمینهها کرده است.
در اینگونه کتابشناسیها اغلب نظر ارزشیابی نیز مندرج است و شمار نسخهها و مآخذ اساسی معرفی شده و مشخصاتی از مـولف آمـده و در حقیقت فهرستی از درهم آمیخته شدن سرگذشت نامه و کتابشناسی است. وی در مواردی که کیفیت نسخه یا اهمیت موضوع یا هویت مؤلف در مراجع و منابع دیگر نیامده به تفصیل به مـوضوع پرداخـته است. یکی از خدمات علمی و فرهنگی وی در عرصه فهرست نگاری همکاری در طرح فهرست نویسی نسخههای کتابخانههای شهرستانها است که سه جلد از آن مربوط به فهرست کتابخانه عمومی مشهد، رشت و همدان و چند کتابخانه خـصوصی بـوده و در سـلسله انتشارات فرهنگ ایران زمین مـنتشر شـده اسـت. از جمله دیگر کارهای او مشارکت در جلسات تقویم نسخههای خطی از جمله برای کتابخانههای مجلسهای شورا و سنای قدیم و دانشگاههای تهران، همدان، مشهد و چند جای دیگر اسـت.
اسـتاد فـهرستهای کتابخانههای مرکزی دانشگاه تهران و تعدادی از دانشکدههای آن و مدرسه سـپهسالار را کـه البته قسمتی با همکاری علینقی منزوی صورت گرفته در مدت ۱۰ سال به انجام رسانید و پس از آن مدت ۶ سال در فـهرست نـویسی کـتابخانههای ملک، مجلس و کتابخانههای خصوصی وقت صرف کرد. با همین پشـتکار و دلبستگی بود که حدود ۴۰ کتابخانه بزرگ و کوچک را فهرست کرد و فهرستهای آنها را به چاپ رسانید.
از دیگر فعالیتهای او در ایـن زمـینه، تـدوین نشریه نسخههای خطی در ۱۳۳۶ خورشیدی به شمار میرود که کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نـاشر آن اسـت. امروز نتیجه کـار سـترگ او در سـراسر جهان خاورشناسی در همه کتابخانهها و مؤسسهها دستمایه پژوهشگران است.
تصحیح متون و پژوهش
کار دیگر آن استاد فرزانه، تصحیح و طبع متونی است کـه هـر یـک به مناسبتی ضرورت داشته که به چاپ برسد و طبق بصیرت و اشراف او در شناخت نسخههاست کـه بـا پشتوانه جامعیت علمی او موجب شده است، مقداری از متون با ارزش فراموش شـده در دسـترس پژوهـشگران قرار گیرد. خود در اینباره میگوید: «کوشش من همواره بر آن بوده است که نایابها، نـاشناختهها، گـمشدهها و سـرانجام مؤثرها را چاپ کنم. من توفیق یافتم که متونی را که حاوی آراء و عقاید فـیلسوفان، مـتکلمان، اقوال و مقامات صوفیان و عارفان، مسائل و آثار ریاضیدانان و منطقیان، منشآت و مکاتبات مترسلان دبیران، وقایع و حوادث مضبوط تـوسط مـورخان و وقایع نگاران است، به چاپ برسانم».
از دیگر تلاشهای علمیاش، پژوهـشهای مـنفرد اوست که بیشتر در زمینههای منطق، فلسفه، کـلام و بـررسی آرای و عـقاید متفکران اسلامی انتشار یافته است. این پژوهشها در شناساندن کارهای ارسطو، فارابی، ابن سینا، ابن کمونه، ابـن رشـد، غزالی، ناصر خـسرو، خـواجه نصیر، بـابا افـضل کـاشانی، ملاصدرا، ملا محسن فیض و دانـشمندان دیگر بسیار با اهمیت بوده است.
وی گفتارهای معتبری در این زمینهها دارد که در مـقالات و تـحقیقات خاورشناسان استناد بدانها شده است. دانش پژوه، آثار فراوانی اعم از تـصحیح و تـرجمه و تألیف از خود به یادگار گذاشته که از آن جمله میتوان به «فقه و کـلام و حـدیث و ملل و نحل و فلسفه و حکمت، النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی از شیخ طوسی، النجاة از ابن سینا، شرح فارسی شـهاب الاخـبار، جام جـهان نـما یـا ترجمه التحصیل بهمنیار، تبصره ساوی و رسائل متعددی از عدهای از دانشمندان پیشین؛ گـرانتر از هـمه مجموعه سه جلدی المنطقیات از فارابی» اشاره کرد.
در عـلوم و فـنون، پزشکی، اخلاق و سیاست و تاریخ آثار متعددی از او برجای مانده که حاصل تلاش استاد در عمر گران بهایش بوده است. بیش از ۵۰ تحقیق و تألیف و ترجمه، قریب به ۳۵۰ مقاله محققانه که هـر یـک از این مقالات نزد عاشقان علم و فرهنگ اسلامی- ایرانی دارای ارزش و اعتبار خاصی است.
سرانجام محمدتقی دانش پژوه
محمدتقی دانش پژوه این پیرعالم کتاب، پس از عمری پژوهش و تحقیق در آذر ۱۳۷۵ خورشیدی چشم از جهان فروبست و به ابدیت پیوست.
ارسال دیدگاه