روایتی از یک روز حضور در بخش عفونی بیمارستان رازی اهواز و گفتگو با پرستاران درگیر با ویروس کرونا؛
جانفشانی سپیدپوشان روزهای خاکستری
دیدن از خودگذشتگیهای پرستاران، خواندن مجموعه ای از شعرهای ناتمام است
اهواز(پانا) - پرستاری از آن دست شغل هایی است که تنها با عشق می توان در آن ماند و ادامه داد. گرچه ورود به این رشته در دانشگاه و پرستاری خواندن مانند دیگر رشته های تحصیلی است و آنچنان تفاوتی ندارد، اما اشتغال به آن و پرستار ماندن تنها به واسطه عشق و علاقه به این حرفه می تواند ادامه پیدا کند. حکایت این روزهای کشور و حضور پرستاران در خط مقدم درمان مبتلایان به کرونا، باعث توجه بیشتر جامعه و افکار عمومی به این شغل شده است.
مشکلات و کاستی ها در بخش پرستاری بسیار است و کمتر کسی از آنها اطلاع دارد. پرستاری شغلی است که بیشترین شاغلان آن را زنان تشکیل می دهند و به لحاظ سختی و سنگینی کار اساساً با شغلهای دیگر قابل مقایسه نیست. بسیاری از مادران پرستار، بهشدت گرفتار ناهماهنگیهای شغلیشان با رسیدگی به فرزندانشان می شوند. برای مثال وقتی برای آلودگی هوا مدارس تعطیل می شود، یک پرستار مادر مجبور است سرکارش برود و این جدا از سختی های کار شیفتی، آن هم در شیفت شب است.
در همین روزهای کرونایی و سنگینی کار پرستاران بود که با تنی چند از پرستاران بخش عفونی بیمارستان رازی اهواز که ستاد مرکزی استان برای درمان کرونا نیز است، در خصوص این روزها و سختی های کارشان به گفت و گو نشستیم.
اهواز، بیمارستان رازی، یکی از روزهای بهاری فروردین ماه، با وجود فضایی که همواره در جریان تغییر فصلها ایجاد می شود، اما امسال خبری از آن نیست. نه اینکه خبری در کار نباشد، خبر هست، اما اخبار نگران کننده و متفاوت تر از همیشه. خبری که همه چیز را تحت الشعاع خودش قرار داده است . صحبت از ورود و شیوع کرونا ویروس است که این روزها دلها و ذهنهای بیشماری را به خود معطوف کرده و لحظه ای آرام نمی گذارد. این موضوع را به راحتی در گفت وگو با مردم یا با گشتی در شبکههای اجتماعی می توان حس کرد. از آن سو اخبار راست و دروغ با هم آمیخته اند.
اما عده ای هم در فضای حقیقی و هم در فضای مجازی، کمر همت بسته اند تا به مسئولیت تاریخی و اجتماعی و انسانی خود در این روزهای پر تنش، جامه عمل بپوشانند.
گیت ورودی بیمارستان رازی اهواز
ساعت ۱۰ صبح است. دست کم بیست نفر با فاصله جلوی ،در بیمارستان از هم نشسته اند و دورادور با هم حرف می زنند. چند نفری هم زیر سایه درختهای همان حوالی، پکهای عمیقی به سیگار خود می زنند.
ورود همراه به بیمارستان منع شده است، مگر با هماهنگی از پیش تعیین شده باشد. نیروی انتظامی هم در محل مستقر شده است. در اتاق نگهبانی منتظر هماهنگی ایستاده ام. در همین حال نیروهای خدماتی بیمارستان را می بینم که مدام با پمپهای حاوی مواد ضدعفونی کننده، همه چیز حتی مراجعان را ضد عفونی میکنند. ۴۵ دقیقه بعد وارد دفتر مدیریت پرستاری می شوم. پرستاران همگی با روحیه و نشاط هر کدام درگیر و دار کار یا ماموریتی ویژه اند. گویا امروز تولد یکی از پرستاران است و مجموعه کادر درمان میخواهند تولدش را غافلگیرانه برگزار کنند تا هم حفظ روحیه کنند و هم لحظاتی ،فضای سنگین کاری عوض شود.
قرار است از فرایند پذیرش و درمان بیماران مبتلا به کرونا و فعالیتهای کادر درمان گزارشی تهیه شود. لباس مخصوص ایزوله را میپوشم.
فروزان داراب پور، مدیر پرستاری بیمارستان رازی، بسیار جدی، مقتدر و البته مهربان است و این روزها بی نهایت پر مشغله است. تلفنش مدام زنگ میخورد یا با چند نفر همزمان در حال صحبت است. به پرستاران می سپارد که من را کاملا ایمن و توجیه کنند و دو نفر از آنها به من در پوشیدن لباس محافظ و ارایه تذکرات لازم کمک می کنند.
وارد بخش عفونی که می شوم همه چیز شکل تازه ای بهخود میگیرد. ابتدا به اتاق ایزوله راهنمایی می شوم و وارد بخشی می شوم که چند پرستار با لباسهای محافظ، پشت پیشخوان در فاصله ای ۲متری از بیماران دارای علایم حاد تنفسی ناشی از کرونا ویروس مراقبت می کنند.
ورودی بخش ایزوله خط قرمزی کشیده شده که قبل از هماهنگی و رعایت دستور العملهای خاص و توجیه، نباید از آن عبور کرد.
پس از ورود به بخش ایزوله وارد اتاقی میشوم که دو بیمار با علایم حاد در آن بستری هستند و یک پرستار آقا با دلسوزی خاصی در حال مراقبت از آنهاست. فضا کم نور و رنگ اتاق هم پریده است، اما این ویژگیهای منفی محیطی، تاثیری بر روحیه و رفتار پرستاران و کادر درمان این بخش ندارد. توصیف این فضا کار ساده ای نیست. مسئولیت اخلاقی، انسانی و حرفه ای با مرگ دسته و پنجه نرم میکند و پرستاران این بخش از هیچ کوششی برای بهبود و تیمار بیماران فروگذاری نمیکنند.
یکی از پرستاران با لباسی ویژه و دو جفت دستکش لاتکس مخصوص مرا ملبس میکند و مجدد برایم موارد حفاظتی را توضیح میدهد. مهربانی و دقت نظرشان کم نظیر است و انگار نه انگار که در بحران به انجام وظیفه مشغولند. قریب به اتفاقشان مدتهاست از خانه و خانواده بهدورند و تنها از طریق تلفن و شبکه های اجتماعی ارتباط دارند.
به تصمیم و خواست خودشان نوبتهای کاری را بخاطر این شرایط افزایش داده اند. از ۱۲ ساعت تا ۱۶ ساعت سرکارند و گله ای هم ندارند، این را خودشان می گویند.
دکتر سید محمد علوی، فوق تخصص بیماریهای عفونی، حدود ۳۰سال است که در بخش عفونی کار میکند و استاد بسیاری از پزشکان در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بودهاست. از دغدغه این روزهایش می گوید و هیچ اثری از خستگی و نگرانی در چهره اش به چشم نمی خورد و به اتفاق چند پزشک دیگر در حال رسیدگی به وضعیت بیماران بستری در بخش است. با او همراه می شوم و از نزدیک، روحیه دادنها و چکاپ بیماران را مشاهده میکنم. بسیار شوخطبع و با روحیه است. بیماران بستری این هفته بیشتر سالخوردگانی هستند که سابقه بیماریهای زمینه ای نیز دارند.
در حین آموزش با دکتر علوی درباره کرونا و و تبعات آن صحبت می کنیم، اما ظاهرا موضوعی او را این روزها را بهشدت نگران کرده است. آن هم آمار بالای مرگ و میر ناشی از مصرف الکل متانول در استان است که در این شرایط مزید بر علت شده و بخشی از کادر درمان را درگیر خود کرده است.
با علوی به استیشن پرستاری می روم و با پرستارهایی که در حال انجام کارهایشان هستم گفت و گو میکنم.
بودن در این شغل مرا صبور و مقاوم تر کرده است
مونا تارک، پرستاری است که ۸ سال سابقه دارد و در بخش عفونی بیمارستان رازی، اینروزها از بیماران کرونایی پرستاری می کند. خوش برخورد و صبور به نظر می رسد. آثاری از تردید و خستگی و هیجانات منفی ناشی از فضای بیمارستان در او دیده نمیشود.
او در خصوص فرایند پذیرش بیماران مبتلا به بیماریهای اپیدمیک مانند آنفولانزا و عفونت حاد دستگاه تنفسی ناشی از کرونا ویروس می گوید: اولین اقدام ما بعد از پذیرش بیمار، ایزوله کردن، پوشاندن گانهای حفاظت فردی، حضور بالینی و ارایه ماسک و شروع مراقبتهای ویژه است که شامل بررسی علایم مهم مانند کنترل نبض، بررسی فشار خون، ضربان قلب، آزمایشهای تجویزی و نوشتن شرح حال بیمار می شود.
تارک می گوید: ۸ سال است که در بخش عفونی بیمارستان رازی هستم و روزهای سختی را تجربه کردم. از بیماران H.I.V مثبت گرفته تا هاری، سل، زخم بستر و پاهای دیابتی. اما اینها تاثیر منفی روی کارم نگذاشته و به کارم علاقمند هستم، چون این شغل حاصل انتخاب خودم بوده است.
این پرستار بخش عفونی به موضوعی اشاره می کند که ناگهان چهره اش در هم می شود. می گوید برخی افراد چون ما پرستار بخش عفونی هستیم از ما می ترسند و فکر می کنند ما حتما ناقل بیماری هستیم. او همچنین در خصوص برخورد همراهان بعضی از بیماران نیز می گوید: برخیها، گاهی رفتارهای دور از انتظار و توهین آمیز و بهدور از انصاف از خودشان نشان می دهند. اما با این همه هنوز به ادامه کارم مصمم هستم و فکر می کنم بودنم در این شغل مرا صبورتر و مقاوم تر کرده است. در میانه گفت و گو با خانم تارک، یکی دیگر از پرستاران بخش تاکید میکند: این بیماری آنقدرها که می گویند ترسناک نیست. آنا قاسمی در ادامه می گوید: همه ما با هم در تلاشیم که بهترین خدمات را به بیماران ارائه کنیم.
جو اینجا بینظیر است. پرستاران با وجود ساعتهای شیفت خود بهجای دیگر همکاران هم شیفت میایستند و خوشحالند که می توانند در شکست زنجیره انتقال کرونا کاری انجام دهند.
چند ساعتی که در این بخش حضور دارم گفته هایشان را با خود مرور می کنم و چیزی جز واقعیت نیست. کاستیهای شغلی و صنفی هیچ خللی در پیمانشان با مردم و سلامتی آنها ایجاد نکرده و همگی به این موضوع افتخار می کنند.
فرسایش در این شغل زیاد است
زینب عباسی لرکی، یکی دیگر از پرستارانی است که به این جمع اضاف می شود. ۱۵ سال سابقه خدمت و تجربیات ارزنده ای در این شغل دارد. او درگیر انجام کارهای مراقبتی و بررسی پرونده بیماران در چند اتاق بود.
حواسش به بخش روبرویی است که زنی سال خورده و مبتلا به کرونا، در آنجا بستری است. هنگامی که در پرونده اش چیزی یادداشت می کند، با لبخند نگاهش میکند و پیرزن به تایید سری تکان میدهد.
اینروزها، بیمارستان رازی برگی از تاریخ تاب آوری و همبستگی ملی شده است. در مواجهه با بیماران، هیچکس به رده و جایگاهش فکر نمیکند و از پزشک معالج فوق تخصص تا نیروی خدماتی، همگی پای کارند با عشق به هم میهن و انسانیت.
عباسی لرکی از اینکه این شغل در بلندمدت فرسایشی است سخن می گوید و اضافه می کند: فرسایش در این شغل زیاد است. از درد مفاصل تا خستگیهای مزمن، شیفتهای کاری شبانه و پر تکرار، همه بر پرستاران در بلندمدت تاثیرگذارند. اما می گوید روحیههای خوب و جو شاد پرستاران این بخش و صمیمیتی که بین همکاران وجود دارد، همه اینها را خنثی می کند.
با همه خستگی ناشی از شیفت شب و کارهای خانه و رسیدگی به امور خانواده اما از یک موضوع خیلی به وجد می آیند. ترخیص بیماران مبتلا به کرونا. آنها ابراز امیدواری می کنند همیشه همه در تندرسی کامل باشند و این بحران بگذرد و کسی درگیر آن نباشد.
این روزها خواست پرستاران، همراهی مردم در شکست زنجیره انتقال این ویروس است و تاکید می کنند: مردم متوجه سختی و شرایط کار ما باشند. تمام شئونات زندگی ما درگیر شغل ماست و انتظارمان درک این موضوع از سوی مردم است.
استان خوزستان با توجه به آمار بیماران، از کمبود نیرو در کادر درمان بهویژه پرستاران نیز دچار کاستیهایی است که در گفت وگوی سرپرست دانشگاه علوم پزشکی اهواز با رییس جمهوری به این موضوع اشاره شد و دکتر ابول نژادیان خواستار پیگیری رییس جمهور در خصوص رفع این کاستی از طریق تخصیص ردیف استخدام به استان خوزستان شده بود.
داراب پور، مدیر پرستاری بیمارستان رازی از همه سرش شلوغ تر است و تلفنش یک لحظه آزاد نیست. یا در حال مکالمه است یا در حال تبادل نظر با کادر درمان. او می گوید: فعلا نمی تواند گفت و گویی کند باید به بخشها سر بزند و بخشی از امور اداری را انجام دهد، اما قول می دهد کارش که سبکتر شد با ما گفت و گویی داشته باشد.
با خودم در صلح مطلق هستم
از بخش عفونی به سمت دفتر مدیریت پرستاری بیمارستان می روم و در دفتر خانم داراب پور با زینب محمدی علاسوند، پرستاری که ۱۹ سال سابقه خدمت دارد و بحران های زیادی را در این بیمارستان تجربه کرده است منتظر میمانم.
طی سه سال گذشته، استان خوزستان در شرایط بحران مدیریت شده و او از پرستارانی است که این بحرانها را تجربه کردهاست.
او می گوید: بحران آنفولانزا، حادثه تروریستی ۳۱ شهریور ۹۷، ریزگردها و سیل سال ۹۸ از تجربیاتش هستند و اکنون هم با شیوع کرونا، بار دیگر درگیر بحرانی دیگر است.
محمدی علاسوند سرپرستار بخش دیالیز است که این روزها در حال خدمترسانی به بیماران کرونایی هم است.
او در ادامه می افزاید: شیوع کرونا و تعیین بیمارستان رازی بهعنوان بیمارستان معین باعث سرگردانی و بلاتکلیفی بیماران دیالیزی شده است و شاهد بودیم که بخش دیالیز دچار آتش سوزی شد و آسیبهای جدی دیده است.
از نگرانیهایش در این روزها می پرسم. او سری تکلان می دهد و عنوان میکند: هیچ نگرانی ندارم. حس همدردی با بیماران و از خودگذشتن ها در این شغل را دوست دارم و برایم آرامش بخش است. با اعتماد بهنفس خاصی ادامه میدهد: با خودم در صلح مطلق هستم. من و مجموعه همکارانم تا آخر در کنار مردم برای پرستاری و مراقبت از آنها ایستاده ایم و تا هرکجا که لازم باشد ادامه می دهیم.
در حالی که این حرفها را می گوید اشکهایش ناخودآگاه سرازیر می شوند و از دلتنگی این روزهایش می گوید. با صدایی گرفته تاکید میکند: «ده روز است دختر کوچکم را بغل نکرده ام و و مدتی است پدرم را ندیده ام و بخاطر این شرایط از خانواده فاصله گرفته ام. از مردم می خواهم فاصله گذاری اجتماعی را رعایت کنند تا ما بتوانیم کارمان را بهتر انجام دهیم، چرا که پرستارخط مقدم مقابله با بیماری است.»
حضور در ببیمارستان رازی و دیدن از خودگذشتگیهای پرستاران و کادر درمان، خواندن مجموعه ای از شعرهای ناتمام است که هر کسی را تحت تاثیر قرار می دهد.
در حالی که محمدی علاسوند به سرکارش برمی گردد، مژگان معین یکی دیگر از پرستاران بیمارستان رازی با ما گفتگو میکند.
رعایت نکات بهداشتی مایه دلخوشی ماست
او سوپر وازیر کنترل عفونت بیمارستان رازی است و به اهمیت رعایت بهداشت دستها در عفونتهای بیمارستانی اشاره می کند و در ادامه می گوید: بسیاری از عفونتهای بیمارستانی از طریق دستها منتقل می شوند. رعایت بهداشت دستها و شستن و ضدعفونی آنها اهمیت بهسزایی دارد.
معین ۲۰سال سابقه خدمت دارد و این روزها نگران عدم رعایت نکات ایمنی و بهداشتی از سوی مردم است.
او می گوید اگر مردم خود قرنطینگی نکنند و از مسافرتهای غیر ضروری و رفت آمد خودداری نکنند، بار دیگر شاهد موج ابتلا به کرونا ویروس خواهیم بود. آمار مراجعین و بستری ها افزایش پیدا خواهد کرد و کادر درمان توانایی پوشش خدمات تا این اندازه را نخواهد داشت.
این پرستار با سابقه می افزاید: رعایت نکات بهداشتی مایه دلخوشی ماست. اما از دغدغه ها و مطالبات شان هم سخن می گوید.خواسته شان چیز زیادی نیست. رعایت نکات بهداشتی از سوی مردم و درک متقابل از سوی آنها و توجه نهادهای مسئول در خصوص مسایل معیشتی مردم. هرچند این روزها گروههای مختلف از سازمانهای مردم نهاد تا جهادی و هیاتهای مذهبی با اهدا گل و... در تکریم آنها کوشیده اند.
معین می گوید: تمام زندگی اش تحت الشعاع شغلش قرار گرفته و با خوشبینی خاصی ادامه میدهد: خدا را شکر بچه هایم بزرگ هستند و از پس خودشان بر می آیند و همسرم هم نهایت همکاری را با من دارد.
این اظهارات، توصیف وضع کاریاش در این روزها است و در ادامه می گوید: وقتی به منزل می رود کار در جریان است. شیفتهایمان گاهی از ۱۲ساعت هم می گذرد و مدام در خانه از طریق تلفن در حال پاسخگویی و رسیدگی هستم.
داستان و روایت از خودگذشتگی و خدمت در بیمارستان رازی پایانی ندارد. از دوران جنگ که رزمندگان را درمان میکردند تا این روزها که خط مقدم حماسه ای دیگر هستند. کمتر رزمنده ای را می توان یافت که به جبهه جنوب اعزام شده باشد و نامی از بیمارستان رازی یا حضور در آن را به یاد نداشته باشد. یا خودش مجروح شده یا همرزمش را زیر رگبار خمپاره و راکت هواپیما به آنجا رسانده است.
هیچگاه سلامت مردم را به گروگان نگرفته و آن را با مطالبات و کاستیهای صنفی گره نزدهایم
فروزان داراب پور با لبخند وارد دفتر پرستاری می شود. از اینکه منتظر ماندهام عذر خواهی میکند و میگوید: آنقدر سرم شلوغ است که گاهی شرمنده می شوم.
با او در خصوص این روزهای کارش هم صحبت می شوم. بسیار با اقتدار و مسلط به امور به نظر می رسد. نفوذ کلام خوبی بر روی مجموعه مدیریتی خودش دارد و مجموعه پرستاران که با آنها صحبت کردم بسیار قبولش دارند و از او تاسی می کنند. کاریزمای خاصی دارد. با همه راحت و در عین حال جدی است. بدون هیچ تردیدی تذکرات و دستورهایش را می دهد.
او در توصیف این روزهای بیمارستان رازی و پرستارانش می گوید: ۲۴سال سابقه خدمت دارم. ۱۲ سال مدیر پرستاری بودم و از سه سال پیش تاکنون مدیر رازی هستم. به شیوع ناگهانی کرونا ویروس اشاره می کند و می گوید: بهدلیل در صد بالای شیوع و عدم پیدایش راههای شناسایی و کنترل این ویروس، کنترل استرس در این شرایط بسیار حایز اهمیت است.
او می افزاید: در یک مرکز درمانی که ستاد مرکزی برای مقابله با این اپیدمی است، شرایط باید برای مجموعه مدیریت شود. اسم کرونا ویروس و قرنطینه بار روانی منفی بهدنبال دارد.
داراب پور در ادامه توضیح میدهد: بیمارداری و ایجاد رضایتمندی برای بیماران، دهها برابر سختتر از هر کاری در این شرایط است. جامعه پرستاری و تیم درمان، همه خود را متعهد به بیماران می دانند. ما هیچگاه سلامت مردم را به گروگان نگرفته و سلامت آنها را با مطالبات و کاستیهای صنفی گره نزده ایم.
مدیر پرستاری بیمارستان رازی با اشاره به اهمیت کار پرستاران می گوید: شغل پرستاری، شغل پر تنش و پر استرسی است. با صنعت متفاوت است. افکار ما با انسان سر و کار دارد. او تاکید می کند: هنوز در بهداشت و درمان حرف اول و آخر را انسان می زند و بر اساس تحقیق و تجربه سخن می گوید.
داراب پور، به دستاوردهای بحران کرونا اشاره میکند و میافزاید: باید از کرونا درس بگیریم و به اهمیت مشاغل در جامعه توجه کنیم. فرزندانمان را با مشاغل آشنا کنیم و یکدیگر را درگیر بازیهای مختلف نکنیم. بروز کرونا ویروس، باعث تجدید و تقویت سرمایه اجتماعی بسیاری از بخشهای جامعه از جمله پرستاران و کادر درمان شد و باید حواسمان باشد اعتماد زدایی جامعه از مجموعه درمان را کلید نزنیم و صراحتا می گویم دلیل برخی کم لطفی و توهینها را درک نمی کنم.
داراب پور در بخشی دیگری از صحبتهای خود، به نارضایتی و گلایه های بعضی از همراهان بیماران هم اشاره می کند و می گوید: برخی از مراجعین بهمحض ورود به بیمارستان انتظار توجه ویژه دارند. ما و تیم درمان هیچگونه کوتاهی در پذیرش بیماران نخواهیم کرد، اما باید سلسله مراتبی طی شود تا بیمار پذیرش و مورد درمان قرار بگیرد.
کادر درمان در مورد هیجانات منفی مردم باید خویشتندار باشد
او در ادامه می گوید: برخوردهای سطحی و تنشی باعث کرختی رفتاری می شوند و مجموعه برای در امان ماندن از آسیبهای عاطفی و هیجانات منفی مجبور است خود را مدیریت کند و در برابر این ناملایمات و بعضا توهینها خویشتنداری داشته باشد.
این پرستار با تجربه به نکته جالب توجهی اشاره می کند: دارو و بیمارستان بخشی از درمان است و ۵۰ درصد دیگر، انرژی مثبت و توجه پرستاران است. در حالی که با من گفت و گو میکند همچان در حال تذکر دادن در خصوص زدن ماسک است. بسیار درگیر و پر مشغله است و در حین گفت وگو چند بار با تلفنش صحبت میکند و در پایان گفت و گو شارژ باطری تلفنش هم تمام شد. اما فورا عذرخواهی کرد و به بخش رفت تا در دسترس باشد و لحظه ای روند انجام وظیفه اش دستخوش تغییر نشود.
همانند داراب پور، معین، تارک، محمدی علاسوند و قاسمی را این روزها در هر مرکز درمانی میتوان حتی با چشمهای بسته دید.
رابطه میان پرستار و بیمار، به دلیل حساسیت شغل پرستاری در مواجهه با جان انسان، مانند روابط میان کارمند و ارباب رجوع در دیگر مشاغل نیست. وقتی پای درد و دل پرستاران می نشینیم، حرف ها و گلایه هایشان کاملاً منطقی و قابل تأمل به نظر می رسد. سختیهای شغلشان همراه با فشارهای روانی این کار، آنان را نیازمند حمایت های قانونی و برخورداری از امکانات رفاهی بیشتر نسبت به دیگر مشاغل میکند تا بتوانند کار خود را به نحو احسن انجام دهند و فشارهای کمتری را احساس کنند. اما آن روی سکه نیز بیماران و همراهان آنان هستند که در بدترین وضعیت جسمانی به بیمارستان مراجعه میکنند و به دلیل درد و ترس ناشی از بیماری خود یا عزیزانشان، توقع بهترین خدمات و بالاترین سطح دقت را از کادر بیمارستانی دارند که معمولاً این کادر بیمارستانی در پرستاران خلاصه می شود که بیش از دیگر کارکنان به چشم میآیند.
تحمل کبودیهای کش ماسک و عینکهای محافظ روی صورت و گرمای گانها و حضور در اتاق ایزوله و درد مفاصل، این روزها شایع ترین مشخصه پرستاران و کادر درمان در بیمارستانهای سراسر کشور است.
مشکلات این روزهای پرستاران در مواجهه با کرونا
دوری از خانواده و بستگان، بیخوابی، خستگی مزمن، استرس و تنشهای مدام، ترس برخی از شهروندان از آنها که مبادا آنها ناقل بیماری باشند، عدم پذیرش برخی تاکسی ها از ایاب و ذهاب آنها، دستمزدهای کم، تعداد کم آنها نسبت به جمعیت بیماران در مواقع حساس و بحرانی، برشی از زنگی روزمره پرستاران است.
به باور بسیاری از جامعه شناسان و تاریخدانها مردم ایران مردمی تمدنساز و پویا در طول تاریخ بودهاند و توانستهاند از برهههای بسیاری گذر کنند و توانایی تابآوری ویژهای دارند. امروز باز هم شرایط بهگونه ای است که باید بیش از پیش، توانایی، پویایی و همبستگی ملی را به نمایش بگذارند.
کسی نمیداند کرونا ویروس تا چه زمانی با جان و روان مردم بازی خواهد کرد، اما آنچه باید مد نظر قرار گیرد این است که باید خود را برای روزهای پسا کرونا که مناسبات و منشها را دگرگون ساخته آماده کنیم.
پس از کادر درمان و پرستاران، جامعهشناسان، روانشناسان، معلمان و اقتصاددانها هستند که برای دوران پسا کرونا باید میدانداری کنند و برای بازتعریف مفاهیمی همچون عدالت، آزادی،حقوق انسانها، جایگاه فرهنگ در ذهن و عمل، تابآوری و بسیاری از واژگانی که هنوز به آنها نرسیدهایم، باز تعریفی بیندیشند.
گزارش: محمد شاهرخ نسب
ارسال دیدگاه