غلامرضا ظریفیان*
زیست اخلاقی در بحران
کرونا نه نخستین بیماری مسری و شایع است و نه آخرین آن میتواند باشد؛ آنچنان که در همین چند دهه اخیر دنیا با انواع بیماریهای مسری روبهرو شده و تلفات زیادی را هم داده است.
اما فرق ویروس جدید با سایر موارد قبلی، در سرعت فراگیری و انتشار آن است. این ویروس تنها در چند ماه توانست مرزها را بپیماید و جغرافیای شرق و غرب را دربر بگیرد. در این نوع حوادث که اپیدمی خواهند شد، مراکز بهداشتی تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا نقش پیشگام را ایفا کرده و اول از همه مردم را برای مواجهه با این پدیده آماده سازند و توصیههای لازم را برای عدم ابتلا به این بیماری بکار ببندند.
مهمترین نقشی که این مراکز و از طریق پزشکان ایفا میکنند، این است تا از میزان ترسی که خود سبب گسترش بیشتر بیماری میشود کم کنند و در عینحال به مردمان بیم دهند که اگر بسادگی از کنار این قضیه عبور کنند و توصیهها را در نظر نگیرند چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود.
در ایران هرچند برخلاف سایر کشورهای درگیر، با تأخیر در مسیر مبارزه با این ویروس قرار گرفتیم اما باز هم فرصت را از دست نداده و تا به امروز همه توانها را برای مقابله با ویروس کرونا بسیج کردهایم.
حال اگر از وجه تخصصی قضیه بگذریم و آن را برعهده پزشکان، کادر درمانی و مسئولان امر بگذاریم، وجوه فردی و اجتماعی هم هستند که در زمره وظایف ما مردم تعریف شدهاند. هر انسانی در مورد شخص خود به شکل فردی مسئول است.
همانطور که خداوند حقوقی را همچون حق حیات، کار و حق دوست داشتن برای انسان قائل شده، تکالیفی را هم برای او در نظر گرفته است. مهمترین این وظایف آن است که هر فردی تکلیف دارد سلامت خود را در بهترین شکل حفظ کند. تکلیف در عین داشتن حق، از موارد مورد توجه زندگی بشر است. انسانها نسبت به یکدیگر هم حقوقی دارند. در اندیشه دینی و ادبیات حقوق بشری هرکسی به میزانی که خود را دوست دارد بقیه را هم دوست خواهد داشت و به هر میزانی که به شکل بی مبالاتی و شلختگی و تسامح و تقدیری فکر کند، چارچوب قواعد سالم زیستن را رعایت نکرده و به حقوق دیگران تعدی کرده است.
همان طور که از تعرض به جان و مال خود ناراحت میشویم، از عدم توجه به حقوق دیگران هم باید ابراز نارضایتی کنیم. این موارد با شیوع ویروس کرونا و قدرت انتقال سریع آن باید آویزه گوش همه ما شود. تصاویری که از سایر کشورهای دنیا نشان داده میشود، کاملاً مشخص میسازد که با بی توجهی به هشدارها چه سختیهایی برای خود و دیگران و حقوق افراد ایجاد میکنیم و این را هم باید بدانیم که در اتفاقاتی که برای او و دیگران میافتد، شریک هستیم.
حقالناس از اموری است که در هر مکان و موقعیتی که قرار گرفتهایم، تکلیف به رعایت آن داریم. بحث مهم دیگر در ارتباط با این بیماری، اخلاق است. اگر در زندگی سنتی درسهای اخلاق دینی و اجتماعی را فرا گرفتهایم که معطوف به زندگی فردی ما بوده و تأکید داشته که دروغ نگوییم، حسادت نورزیم، زندگی مدرن در عین مواهب زیادی که دارد به ما درس اخلاق در بحران را میدهد.
این روزها باید به این پرسش پاسخ دهیم که چگونه باید در بحران اخلاقی زیست؟ هنگامیکه در چنین شرایطی گرفتار آمدهایم، تنها به فکر خودمان نباشیم. وقتی احساس کمبود مایحتاج، دارو، مواد شوینده وجود دارد خود را مقدم بر دیگران ندانیم. این بحران به هر حال سپری میشود و این روزها امتحان خوبی برای انسانهای عادی است که بفهمند چگونه باید با پدیده بحران روبهرو شوند.
اگر میبینیم که از چیزی برخورداریم که میتوانیم آن را در اختیار دیگران قرار دهیم، چه زیباست که این کار را انجام دهیم. خودمان کمتر بخواهیم و برای دیگران هم بخواهیم. در زندگی شهری فرصت ملاقات با خیلی از دوستان و نزدیکان نداریم. پس الان به اجبار این وضعیت فرصت خوبی فراهم کرده که نسبت به آنان وفادارتر باشیم. پس دفترچه تلفن خود را بیرون آورده و با کسانی که سالیان دراز دوست ما بودند، تماس گرفته، حالشان را بپرسیم و زندگی را شیرین کنیم.
بسیاری در اطراف ما هستند که در شرایط کنونی بهدلیل تعطیلی فعالیتها دچار مشکل اقتصادی شدهاند. ما میتوانیم به آنها کمک کنیم و رنج سخت زیستن دیگران را کاهش دهیم. ما باید تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کنیم. تمرین کنیم که چگونه با خود مهربانتر باشیم. کنترل این بیماری تا ریشهکن شدن آن، نیازمند تزریق بیم و امید به جامعه است. با نزدیک شدن به ایام تعطیلات نوروزی باید مردم را با درجهای از بیم، به خود مراقبتی و دوری از ارتباط برقرار کردن با دیگران و کاهش رفت و آمدها سوق داد و با امیدوار کردن مردم به شکست این ویروس جامعه را از رخوت دور کرد.
*استاد دانشگاه
منبع: ایران
ارسال دیدگاه