* عاطفه بزرگنیا
جشنواره فیلم فجر 98 و سهم اندک مهر، مدرسه و معصومیت
دوره سیوهشتم جشنواره فیلم فجر هم با سلام و صلوات به آخر رسید در حالی که حاشیههایش پررنگتر از متن شده بود و هریک از فیلمهایش با روایت یک داستان و با تصویرکردن زیباییها و زشتیهای دنیای آدمها سعی در انعکاس بخشی از جامعه و دنیای امروز و مناسبات آن داشتند.
چندسالی است که حضور بچهها، دانشآموزها، معلم و مدرسه در فیلمهای ایرانی کمرنگ شده است. دیگر شاهد تماشای فیلمهایی چون بچههای آسمان (مجید مجیدی)، ای ایران (ناصر تقوایی)، خانه دوست کجاست (کیارستمی)، دونده (امیر نادری) و باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی) در جشنواره فیلم فجر نیستیم.
امسال هم طبق روال یکی دوسال گذشته در مراسمی به نام «تجلی اراده ملی» برخی از دستگاهها و سازمانهای خصوصی و دولتی متناسب با ماموریت خود به تعدادی از فیلمهای حاضر در جشنواره امسال جایزه میدهند که البته وزارت آموزش و پرورش سال گذشته و امسال جزو جایزهدهندگان نبود. سینمای ایران این روزها علاقه وافری به تصویرکشیدن لمپنها و خلافکارها از نوع قدیمی یا جدیدش پیدا کرده تا جایی که در جشنواره سی و هشتم تعداد بالایی از فیلمها در فضای خشونت و عربده کشی و و فقر و اعتیاد اتفاق میافتد.
فیلمهای شنای پروانه، سهکام حبس، خون شد، کشتارگاه، مردن در آب مطهر و دوزیست از فیلمهای جشنواره امسال هستند که ماجرایشان در فضای حاشیهشهری و خشونتها و دردهای حاکم بر آن اتفاق میافتد. علاوه بر اینها تقریبا همه فیلمهای جشنواره امسال - به استثنای یکی دو فیلم - مناسب گروه سنی بالای ۱۸ سال هستند.
فیلم «خورشید» تازهترین ساخته مجید مجیدی تنها فیلم جشنواره امسال است که علیرغم فضای درد و خشونت محلههای حاشیه شهر، تصویرگر معصومیت دنیای کودکانه است. داستان چند نوجوان دانشآموز در مواجهه با رنجها و بیم و امیدهای زندگی که در بستر مدرسهای به نام «خورشید» روایت میشود.
فضای مدرسه، که یکی از لوکیشنهای اصلی فیلم «خورشید» است، بیشتر بستری برای شکلگیری درام محسوب میشود تا سوژه آن، اما مجیدی از نشاندادن بعضی معضلات مرتبط با دستگاه تعلیم و تربیت غافل نشده است که از جمله میتوان به شخصیت مدیر مدرسه اشاره کرد که در پس فیگورهای خیرخواهانه و دغدغهمندی که در نهایت منجر به راهاندازی مدرسهای مخصوص کودکان کار در حاشیه شهر شده است، اهدافی پنهانی چون شرکت در انتخابات شورای شهر را دنبال میکند.
مدرسه «خورشید» یعنی سرپناهی که کودکان کار و رنج و محرومیت را در خود جای داده است و به گفته آقای رفیعی ناظم مدرسه هرسال تعدادی نخبه تحویل جامعه میدهد، یک مِلک قدیمیِ اجارهای است که در نهایت در دعوای میان مالک و مسئولان مدرسه، به دلیل ناتوانی مسئولان در پرداخت اجارهبها قربانی میشود تا آسمان بچههای مدرسه ابری و غمگرفته شود و سقف بالای سرشان ویران شود. صاحبخانه کلاسها را تعطیل میکند، سپس به فروش ساختمان مدرسه دست میزند تا بنای قدیمی را بکوبند و به جایش برج بسازند.
حضور فیلمهای مرتبط با کودک، دانشآموز و مدرسه در دورههای جشنواره فیلم فجر روند نزولی داشت تا سال گذشته که در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر شاهد حضور ۳ فیلم انیمیشن بودیم که مخاطبان اصلیشان کودکان و نوجوانان بودند. همچنین فیلم «۲۳ نفر» را در جشنواره داشتیم که راوی داستان واقعی چند نوجوان رزمنده در زمان جنگ و ایران و عراق بود که این نوجوانان در ادامه ماجرا به اسارت درآمدند و اسارت آنها و دیدارشان با صدام حسین در سطح دنیا خبرساز شد.
سهم کودک و دانشآموز و مدرسه در جشنواره فجر امسال به «خورشید» مجیدی تقلیل یافت و این میتواند به مثابه زنگ خطری در فضای سینمای ایران باشد که دورشدن از فضای مهر و معصومیت و زیبایی را به ما هشدار میدهد.
ارسال دیدگاه