گشتی در پارکینگ پروانه و نگرانی کسبه از تعطیلی آن

صدای ما را به گوش مسئولان برسانید؛ «پارکینگ پروانه» محل ارتزاق چند صد کارگر است

هنوز مکان جایگزینی برای پارکینگ پروانه مشخص نشده است

تهران (پانا) - مدتی است زمزمه جمع شدن پارکینگ پروانه، مکانی دنج برای خرید و گردشگری در قلب تهران مطرح شده که سبب ایجاد ترس، دلهره و نگرانی در دل کسبه این بازار پر رونق که هزاران نفر از آن معیشت خود را تامین می‌کنند، شده است.

کد مطلب: ۱۰۲۳۷۶۶
لینک کوتاه کپی شد
صدای ما را به گوش مسئولان برسانید؛ «پارکینگ پروانه» محل ارتزاق چند صد کارگر است

گوشه غرفه کوچکش نشسته و با ابروهای درهم کشیده به روبه‌رو خیره شده است. گه گاه دستش را به سرش می‌کشد و تکان می‌دهد. «دارن جمع می‌کنن اینجا رو. چه کنیم از این به بعد؟ به کارگرام چی بگم شب عید؟» غم عالم به دلش نشسته و هنوز گیجم از صحبت‌هایش که به چه دلیلی پارکینگ پروانه را تعطیل می‌کنند؟!

این فقط یکی از دلهره‌های فروشندگان پارکینگ پروانه است. جمعه بازاری که فقط محل دلخوشی و حال خوب بسیاری از جوانان و پیران نبود، بلکه مردم نوستالوژی‌ها و یک عمر خاطره دیده و نادیده خود را در آن تجربه می‌کردند.

این بار که بعد از چندین سال با شور و هیجان رفتن به پاساژ پروانه وارد پارکینگ می‌شدم، فضا متفاوت‌تر از همیشه بود. شلوغی و موج جمعیت و شوق مردم برای خرید از آنتیک فروشی‌ها و ترکمن‌ها و صنایع‌دستی فروشان مدرن همچنان بالا بود، اما فروشندگان دل و رمق نداشتند. «دیگه دارن تعطیل می‌کنن. خانم ببر، حراجه، دیگه از هفته بعد نیستیم. قراره جمعه بازار جمع شه.» فروشندگان یا بین خودشان صحبت می‌کردند و می‌گفتند: «می‌خوان کرایه غرفه رو زیاد کنن، دارن بازی در میارن. جمع نمی‌شه بابا، نمی‌تونن. شایعه است، پخش شده دیگه». از یکی از فروشندگان می‌پرسم جریان چیست که همه از جمع شدن و تعطیل شدن حرف می‌زنند؟ توضیح می‌دهد: «خانوم، می‌خوان اینجا رو بگیرن پارکینگ پلاسکو کنن. قبلا پلاسکو هم بوده، اینجا هم بوده. من نمی‌فهمم یعنی چی. معلوم نیست می‌خوان با ما چی کار کنن. ما کجا قراره بریم؟» چهره‌ها آشفته و غمگین و بعضا سردرگم است.

فروشنده دیگری که جوراب و جوراب شلواری و مانتوی تولیدی کارگاه خود را می‌فروشد، می‌گوید: «من دستفروش کف خیابون نیستم خانم. من از اینجا برم بیرون کجا می‌خوام کار کنم؟ نزدیک ۱۵ ساله اینجام. یه طیف عظیمی از کارگر و تولیدکننده و فروشنده اینجا نون در میارن. خودم کلی کارگر دارم. از باربرهای اینجا و راننده‌های وانت و نیسان گرفته تا کارگران کارگاه‌های تولید لباس و بافنده و تولیدکننده، همه اینجا شاغلن. بستن پاساژ پروانه یعنی بیکار کردن چند صد کارگر که ممکنه سراغ کارهای دیگه برن».

او در میان کلمات ناراحت کننده‌اش تاکید می‌کند: «از شهرهای مختلف مازندران و اصفهان و گلستان و گرگان گرفته تا گنبد کاووس و بندر ترکمن و سیستان و بلوچستان و کرمان و آذربایجان شرقی، در اینجا مشغول به کارن. کلی هم از هنرمندا از تهران و آنتیک فروش‌ها میان اینجا با قیمت خیلی مناسب‌تر از بیرون به مردم جنس‌های خاص می‌فروشن. چیزهایی که بیرون پیدا نمیشه. یک جمعه است از ۸ صبح تا ۵ بعدازظهر. باقی روزها پارکینگ در اختیار خودشونه دیگه. اگرم می‌خوان پارکینگ پلاسکو کنن یه جمعه رو بدن به ما کار کنیم.»

فروشنده دیگری می‌گوید:«خواهش می‌کنم صدای ما رو به گوش مسئولان مربوطه برسونید. اینجا نزدیک ۲۰ ساله فعاله. کسی تا حالا کاریش نداشته. الان یه دفعه چی شده می‌خوان کسب و کار کلی آدمو بگیرن و هزاران نفری که قیمت‌های اینجا برای خرید هر چیزی به نفعشونه رو از اینجا رونده کنن؟»

دیالوگ‌هایی بین مردمی که در بازارچه در حال تردد هستند در مورد ایمنی بازارچه شنیده می‌شود «اگر بخاطر حفظ ایمنی اینجا بود، چرا چند ماه پیش تعطیل نکردن، بعدش برگردیم به کارمون ادامه بدیم؟ الان شب عید که اوج کار ماست و ۱۱ ماه وامیستیم تا این یک ماه فروش خوبی داشته باشم، باید تعطیلمون کنن؟»

یکی از فروشندگان اهل بلوچستان است. انواع رومیزی و روتختی‌های زیبا و سوزن دوزی‌شده که بسیار پرطرفدار است را از سیستان و بلوچستان و حتی مرز پاکستان به اینجا می‌آورد و حدود ۱۵ سال است در اینجا کسب و کار دارد. لبخند تلخی به لب دارد اما آرام‌تر از بقیه است. شوکه است می‌گوید: «ما کارای خودمونو شروع کردیم. طومار امضا کردیم که نذاریم اینجا رو ببندن. هنوز هم هیچ جا رو برامون جایگزین نکردن. نمی‌دونیم چی می‌خواد بشه.»

در این حین زنان و مردانی را می‌بینی که با فروشندگانی که عمدتا صفحه اینستاگرامی ندارند و فقط کسب و کارشان در پارکینگ پروانه بوده، شماره رد و بدل می‌کنند. کسانی‌که مشتری ثابت و چندین ساله برخی از غرفه‌ها هستند با ناراحتی می‌گویند: «از این به بعد کجا پیدات کنم؟ هر بار میومدم اینجا برام تازگی داشت. هیچ چیز، هیچ وقت تو این سال‌ها برام تکراری نشد. همیشه جنس‌هاتو دوست داشتم. حیفه می‌خوان اینجا رو از مردم دریغ کنن.»

حالا چند ساعتی گذشته و مردم بیشتر به این زمزمه‌ها و گلایه‌ها اضافه می‌کنند و می‌گویند: «اینجا برای ما گردش و تفریح و خرید و یه جور انگیزه است. باورمون نمیشه بخواد تعطیل بشه. کلی دلخوشی اینجاست. پر از رنگ و چیزهای قشنگ» حتی مردم در شبکه‌های اجتماعی نیز ظرف چند روز اخیر واکنش نشان دادند و همه به نحوی از تعطیلی احتمالی آنجا شوکه شده‌اند و اعتراضات خود را نوشتند.

مریم یکی از زنانی است که می‌گوید: «هر وقت دلم می‌گرفت، هر وقت حالم بد بود، هر وقت چیزهای خاص می‌خواستم، هر وقت حوصله‌مون سر می‌رفت، می‌رفتیم جمعه بازار. اونجا دلخوشی ماست. فقط مرکز عرضه هنر نیست. چرا اینو درک نمی‌کنن؟»

یکی دیگر از فروشندگان صدایم می‌کند. « اینجا رو بنیاد مستضعفان از شهرداری خریده. واسه پلاسکوئه. اگه بنیاد خریده باشه، شهرداری دیگه هیچ کاری برای ما نمی‌کنه.»

بنیاد قصد ندارد پارکینگ پروانه را خریداری کند

وقتی زمزمه درباره تملک پارکینگ پروانه به وسیله بنیاد مستضعفان قوت گرفت. صفحه‌ای متعلق به بنیاد مستضعفان که البته رسمی‌بودن آن از سوی این نهاد نه تایید شده و نه تکذیب، در توییتر در پاسخ به یکی از کاربران نوشته:« این بنیاد قصد ندارد پارکینگ پروانه را خریداری کند و جمعه‌بازار را تعطیل کند».

پس از همه این اتفاقات و ولوله‌ای که به دل کسبه پارکینگ پروانه افتاد و صدای اعتراضات و نگرانی‌ها بلند شد، برخی اعضای شورای شهر به صرافت پیگیری این موضوع افتادند. زهرا نژادبهرام از اینکه قرار است پارکینگ پلاسکو شود گفت و حجت نظری هم گفت قرار نیست پاساژ پروانه برای همیشه تعطیل شود.

اما جمعه اخیر، علی اعطا عضو شورای شهر تهران در جریان بازدید خود از پاساژ پروانه با اشاره به سابقه فعالیت این جمعه بازار گفت: جمعه بازار پروانه بیش از دو دهه در حال فعالیت است که در این بازه زمانی به هویتی دست یافته و مردم آن را به بازار صنایع دستی و عتیقه می‌شناسند.

عضو شورای شهر تهران در ادامه گفت: چندی است شهرداری تهران درگیر تأمین پارکینگ ساختمان پلاسکوست و به دلیل آنکه پاساژ پروانه در شعاع ۲۵۰ متری ساختمان پلاسکو است، مورد توجه تأمین پارکینگ ساختمان پلاسکو قرار گرفته و قرار است مقاوم‌سازی و ایمن‌سازی آن انجام شود.

اعطا با تأکید بر این نکته که ایمنی مهم است، گفت: ایمن‌سازی و مقاوم‌سازی پاساژ پروانه باید زودتر مورد توجه مدیریت شهری قرار می‌گرفت، زیرا پس از تجربه ساختمان پلاسکو، شعار کمیته پلاسکو این بود که پلاسکو را فراموش نکنیم.

لازم به ذکر است میزان حضور شهروندان در جمعه بازار پاساژ پروانه، جمعه‌ها بالغ بر ۲۰ هزار نفر می‌شود که این امر ایمن‌سازی آن را بیش از پیش مهم می‌کند، اما نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که باید تصمیمی درست در این زمینه گرفته شود تا در این شرایط اقتصادی به گونه‌ای عمل نشود که ارتزاق هزاران خانوار مشغول به فعالیت در پاساژ پروانه با خطر مواجه شود.

عضو شورای شهر تهران با اشاره به این نکته که پاساژ پروانه دارای ۳ بعد است، گفت: بعد ایمنی، اقتصاد و هویت از ویژگی‌های مهم پاساژ پروانه است و باید بدانیم هویت این پاساژ متعلق به شهر است و هر تصمیم مدیریت شهری باید در مسیر حفظ این ۳ بعد باشد.

پارکینگ پروانه فقط محل خرید و تجمع کالاهی قدیمی و هنری مدرن کنار هم نیست، اینجا نه تنها زنان سرپرست خانوار زیادی با کارهای تولیدی دست خودشان یا لباس‌های تولیدی کارگاه کوچکشان زندگی خود و خانواده‌شان را می‌گذرانند، بلکه نمادی از گردشگری داخلی و خارجی است و برای خود هویتی یافته به پهنای ایران. گردشگران خارجی زیادی نیز در اینجا تردد می‌کنند و با هنر و صنایع دستی و فرهنگ مردم ایران آشنا می‌شوند. هم خرید می‌کنند، هم عکاسی. هم رونق گردشگری و معرفی فرهنگ ایران، هم صرفه اقتصادی.

تا امروز حرف و حدیث‌ها ادامه داشته و چیزی‌که به‌صورت قطعی مشخص شده است، ایمن‌سازی پارکینگ پروانه و تبدیل‌شدن آن به پارکینگ پلاسکو. هنوز هم جایگزین این مرکز برای هزاران نفر از کسبه پارکینگ پروانه مشخص نشده‌ است اما یک نکته واضح است؛ اینکه فضایی در مرکز تهران با موقعیت مناسب برای تردد بسیاری از مردم در جایی دیگر با چنین رونقی وجود نخواهد داشت و در نهایت کسبه پاساژ پروانه هم به سرنوشت کسبه پلاسکو دچار می‌شوند که برخی برای همیشه فروش لباس‌های خود را به‌دلیل نبود صرفه و سودآوری کنار گذاشتند و برخی هم ورشکسته شدند و برای همیشه تعطیل کردند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار