محمود غلامی تازه کندی*
ضرورت آموزش تربیت دینی به فرزندان
مراد از تربیت دینی به معنی الاعم این است که کودک ، نوجوان یا جوان مسلمان به گونهای آموزش ببیند و تربیت شود که بالمآل شخصیت او با اهداف دینی مطرح شده در قرآن شریف و روایات همگونی داشته باشد و نهایتا آنگونه شود که بتوان او را مسلمان به معنای واقعی کلمه دانست. در این اصطلاح، تربیت دینی محدود به مسائل اعتقادی، معنوی و یا اخلاقی نمی شود، بلکه رفتار واندیشه آدمی را در سایر ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و هیجانی نیز در بر میگیرد و در یک کلمه شخصیت انسان را پوشش میدهد.
تربیت دینی به معنی الاخص در بین همه ابعاد تربیتی، بیشتر به رشد معنوی و اعتقادی توجه میکند و بدین وسیله سایر ابعاد تربیتی و حتی ابعادی همچون بعد اخلاقی از بحث خارج میشود. به منظور تمایز این بعد خاص تربیتی، این نوع تربیت دینی را تربیت ایمانی یا معنوی نامیده اند. بر این اساس دیگر نمی توان در تبیین تربیت دینی منابع اخلاقی را اصل قرار داد. آری اخلاق اسلامی چه در تعریف هدف و چه در راه رسیدن به آن از دین نشات و کمک میگیرد، اما سخن این است که میتوان مسائل تربیت دینی را از مسائل تربیت اخلاقی جدا نمود و برای هر کدام باب مستقلی باز کرد. دراین نوع آموزش و پرورش شرائطی برای فرد مورد تربیت ایجاد میشود تا نگرش او نسبت به خود، جهان اطراف و خالق این جهان براساس آنچه خود مییابد و فطرت او اقتضا میکند رشد کند و آنچه را که لازمه پیمودن این مسیر است فرا گیرد. به دیگر سخن، شرائطی برای متربی فراهم می آید تا ایمان او تقویت شود و جایگاه خود را در کل مجموعه هستی باز یابد..
ضرورت و اهمیت تربیت دینى
تربیت دینی، سعادت فرزند را به دنبال دارد و ثواب آن برای والدین غیرقابل محاسبه است. روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از قبرستان بقیع میگذشت؛ به یاران خود فرمود: بشتابید! در برگشت نیز یاران خواستند در آن مکان شتاب کنند، که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آرام حرکت کنید؛ زیرا، در هنگام رفتن مردهای را عذاب میکردند؛ ولی، در وقت بازگشت عذاب را از او برداشته بودند؛ زیرا، او فرزندی به جای گذاشته بود که در همین فرصت نزد معلم رفت و «بسم الله الرحمن الرحیم» را آموخت؛ خداوند، به همین جهت، عذاب را از پدر او برداشت.
تربیت دینی هم حق کودک است و وظیفه والدین، هم آیندهی سعادت او را فراهم میسازد و هم دارای ثوابی است که گاه نجات بخش والدین خواهد بود؛ بنابراین، سخن از اهمیت آن کافی است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به برخی از کودکان نظر افکند و فرمود: وای بر فرزند آخرالزمان، از روش ناپسند پدرانشان! عرض شد: ای رسول خدا! از پدران مشرک آنها؟ فرمود: نه! از پدران مسلمان آنها که هیچ یک از فرائض دینی را به آنها نمیآموزند و به ناچیزی از امور مادی دربارهی آنها بسنده میکنند. من از این مردم بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.
در اهمیت تربیت دینى همین بس که انگیزه بعثت انبیا در اصل بر همین هدف استوار است و قرآن کریم که کتاب هدایت و انسان سازى است در پاره اى از آیات به طور صریح به تربیت دینى فرزندان پرداخته، مى فرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ.
اى کسانى که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسانها و سنگها است نگه دارید.
در آیه اى دیگر مى فرماید:
قُلْ إِنَّ ا لْخاسِرینَ الَّذِینَ خَسِروْا أَنفُسَهمْ وَأَهْلِیهمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.
بگو: زیانکاران واقعى آنان اند که سرمایه وجود خویش و خانواده [بستگانشان ] را در روز قیامت از دست داده اند.
اولیاى گرامى اسلام نیز بر تربیت به طور عام و تربیت دینى فرزندان به طور خاص تأکید و توصیه کرده اند. رسول خدا (ص) مى فرماید:
فرزندانتان را با سه ویژگى تربیت کنید: دوستى پیامبرتان، دوستى اهل بیت او و قرائت قرآن.
همان حضرت مى فرماید:
به کودکان خود در هفت سالگى امر کنید که نماز بگذارند.
امام صادق (ع) نیز از پدر بزرگوارش نقل مى کند که فرمود:
ما اهل بیت فرزندانمان را در پنج سالگى به نماز وامى داریم، ولى شما فرزندانتان را در هفت سالگى به نماز وادار سازید.
در حدیثى دیگر مى فرماید:
پسر بچه هفت سال باید بازى کند، هفت سال نوشتن بیاموزد و هفت سال نیز حلال و حرام را بیاموزد.
کودک، فطرت توحیدی و عواطف اخلاقی و برای پذیرش تربیت آمادگی دارد؛ بنابراین، از همان ابتدای کودکی باید فضای معنوی و توجه به پروردگار در اطراف کودک حاکم باشد تا این حسّ فطری شکوفا گردد.
نخستین اصلی که والدین باید به کودک بیاموزند این است که خالق و رازقی چون خدای یکتا وجود دارد. تکرار نام خدا و این که او ما را آفریده است و او قدرت بیانتها دارد، اندک اندک در ذهن کودک جا میگیرد. این که اهل بیت (علیهم السلام) تأکید میکنند نخستین کلمهای که به کودک میآموزند، کلمه «توحید» باشد، از اهمیت و تقدم آموزش ایمان به خدا را نشان میدهد.
این کار تا آن جا ارزشمند است که عبدالرحمن سلمی به فرزند امام حسین (علیه السلام) سورهی حمد را آموخت؛ زمانی که کودک در حضور پدر سوره حمد را قرائت کرد؛ امام حسین (علیه السلام) علاوه بر پول نقد و پارچهای که به او دادند، دهان او را از دُرّ پر کردند؛ اطرافیان از این کار و این همه بخشش تعجب کردند و از آن حضرت پرسش نمودند؛ امام حسین (علیه السلام) در پاسخ فرمودند: کجا این مال با آنچه که آموزگار به فرزند من آموخته است برابری میکند.
کودکانی که از همان اوان کودکی، با ایمان به خدا تربیت میشوند، ارادهای قوی و نیرومند دارند؛ رشید و با شهامت رشد میکنند و در مشکلات خود را نمیبازند و با نیروی ایمان تمام گردنههای جاده دنیا را به سلامت میپیمایند.
اهمیت تربیت دینی فرزندان:
تربیت فرزندان در اسلام و قرآن میگوید که والدین وظیفه شایسته هدایت نسل آینده را دارند . وظیفه آنها اینست که اطمینان حاصل شود که فرزندانشان آموزش صحیح دینی دارند . به این ترتیب آنها کار پیامبران را انجام می دهند که مردم را هدایت می کردند که نکته ای بسیار مهم در تربیت فرزند از نظر اسلام و قرآن است . و در این باب قرآن کریم می فرماید : " ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتشی که انسان و سنگ را در خود میسوزاند حفظ کنید " . قرآن همواره از وظیفه های والدین در قبال فرزندان یا میکند مطابق با استانداردهای در حال تغییر امروز جهان اصل تربیت کودک همگام با جامعه به نظر می رسد ضروری است مهم و خوب است که با جامعه قدم برداریم ، اما نه به قیمت رها کردن قومیت ملی یا عقاید مذهبی مان ، در حالی که به فرهنگ های خارجی بی اعتنایی نمی کنیم . در این باب امام علی (ع) می فرماید ؛ " گام های خود را بر فرزندان خود تحمیل نکنید زیرا آنها در زمانی متفاوت از شما زندگی میکنند " . نکته گفته شده نباید با مفهوم سقوط از فرهنگ خودتان اشتباه گرفته شود . زندگی کردن با استانداردهای جامعه مدرن با پیروی از شیوه زندگی غربی و وارد کردن آداب و رسوم و چشم اندازهای آنها به زندگی ما متفاوت است .
تربیت فرزند محصول عوامل مختلفی است که خانواده تنها یکی از مهم ترین آنها است اینک بدین عوامل می پردازیم:
۱.وراثت: موجودات زنده ویژگیها خصایصی را از والدینشان به ارث میبرند.
۲. ساختار اجتماعی محیط اجتماعی مجموعههایی نظیر مدرسه ، دانشگاه ، همسالان ، رسانه ها و مطبوعات را در بر میگیرد.
۳.محیط طبیعی: گروهی از دانشمندان قدیم و جدید و تاثیر آب و هوا در تربیت و شخصیت فکری-روحی آدمیان تاکید دارند.
۴.نظام آموزش و پرورش: تربیت را از یک منظر میتوان به ابعاد رسمی و غیره رسمی تقسیم نمود منظور از تربیت رسمی برنامهها و فعالیتهایی است که نهاد آموزش و پرورش آگاهانه درباره فراگیران انجام می دهد که سازمان و تشکیلات قوانین و مقررات برنامه های آموزشی و فعالیت های مکمل و فوق برنامه است.
۵. اراده خودساز شخصیت: یکی از خصایص منحصر به فرد آدمی آزادی و اراده به کارگیری آن در موقعیت های زندگی است در نگاه علامه طباطبایی آزادی ناشی از یک اصل طبیعی وتکوینی به نام اراده است که در نهاد انسان به ودیعه گزارده شده تا انسان ها را به عمل وا دارد.
۶.خانواده و نقش موثر آن: در دوران کودکی خانواده بیش از هر عامل دیگری در تکوین شخصیت کودک اثر گذار است به گونه ای که می توان آن را عاملی بی دلیل نامید.
اهمیت تربیت فرزند در اسلام بسیار زیاد است و احترام به فرزندان در اسلام بسیار یاد شده است و همیشه باعث ایجاد مرزهای اخلاقی برای آنها میشود . در یاددهی باید احترام، اصول اخلاقی و تواضع را به فرزندان خود بیاموزید . از نظر متون تربیت کودک در اسلام فرزندان باید آزاد باشند که صحبت کنند ، نظراتشان را بیان کنند ، رای بدهند و خودشان تصمیم بگیرند . این کار قطعا ذهن آنها را بازخواهد کرد و در عین حال عزت نفس فراوانی برای آنها ایجاد خواهد کرد . سپس مرزها باید مورد احترام قرار بگیرند . آنها باید به یاد داشته باشند که در هر زمان هر کاری که خودشان میخواهند را نمی توانند انجام بدهند
آموزش تربیت فرزندان در اسلام با آموزه های بسیار از پیامبر اکرم همراه است . این آموزه ها نشان میدهد وجدان روشن فرزندان اجازه می دهد تا حقیقت را بیشتر از اکثر بزرگان بپذیرند . پیامبر (ص) به ما یاد می دهد که با حمایت از جوانان ، آنها را به مسیر صلح هدایت کنیم . پس بگذارید اولین قدم برای ایجاد درک بین دو نسل همین باشد و راه را برای یک رابطه صلح آمیز و صمیمانه تر که به نفع افراد سالخورده و جوانان باشد باز کنیم . ما قبلا درباره پیوند میان نسل های قبل و حال حاضر صحبت کرده ایم .
هنگامی که بزرگان با این حقیقت آشنا باشند که جوانان در زمان های متفاوت از آنها زندگی می کنند ، به دیدگاه و درک درست از فرزندان خود می رسند . به همین ترتیب، هنگامی که جوانان این واقعیت را که والدین و پدربزرگ و مادربزرگشان در یک جامعه متفاوت زندگی کرده اند درک کنند ، آنها با رویکرد عقلانی و درک بیشتر روبرو خواهند شد .
در جامعه امروز، تاکید زیادی بر آموزش سکولار گذاشته شده است. یک کودک تحت فشار قرار گرفته است تا برای تعالی در دانشگاه ها تلاش کند . تحصیلات کالج یا دانشگاه ضروری است ، هر دو برای پسران و دختران ، اگرچه آموزش در حقیقت بسیار مهم است ، اما اهمیت آموزش مذهبی برای شخصیت متعادل نباید از یاد برده شود. دنیای امروز تولید نسل را امری مهم معرفی می کند اما در آن ارزش های اخلاقی و معنوی بسیار کم است .
در پایان باید گفت براساس نظر شهید مطهری وقتی می خواهیم به دین عمل کنیم ابتداباید آن را بیاموزیم بنابراین مادران همه برای عمل فردی به دین وهم برای تربیت دینی فرزندان به شناخت دین ومعارف آن نیاز مبرمی دارند اگرخانواده بخصوص مادرتوانایی فکری واعتقادی لام برای آشنا نمودن فرزندان با اندیشه واعتقاد اصیل دینی نداشته باشند چنین فرزندانی دربرخورداری با اندیشه ها وافکارمهاجم بی دفاع می شوند ودرنهایت فرد سقوط می کند .
ارسال دیدگاه