سعید شریعتی*
افکار عمومی بهشدت جریحهدار شده است
گزارش سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران در مورد چگونگی رخ دادن حادثه وحشتناک و تاثربرانگیز شلیک موشک به هواپیمای مسافربری بویینگ۸۰۰-۷۳۷ در نوع خود بینظیر بود و این برای نخستینبار است که نیروی نظامی ایران بهصراحت اقرار به خطا و اشتباه وحشتناک خود میکند و مسوولیت آن را میپذیرد و از جامعه بابت این ضایعه اسفناک عذرخواهی میکند.
بر این جهت در این اقدام باید تمجید کرد، اما در عینحال همانطور که در موضع وزیر ارشاد آمده است به هیچ عنوان قانعکننده و رافع پرسشهای بیشمار افکار عمومی به شدت جریحهدار شده کشور از این حادثه نیست. در چند و چون واقعه وحشتناکی که رخ داده است از نظر فنی، نظامی، اصول هوانوردی و ناوبری هوایی و مبانی عملیاتی پدافند هوایی ابهامات و سوالات فراوانی مطرح است.
۱) از جمله اینکه سایت عامل چگونه تشخیص پرندهای که تنها ۵ دقیقه روی رادار بوده و در ارتفاع ۸۰۰۰ پایی (کمتر از ۳ کیلومتر) قرار داشته در عینحال شئی دورشونده و ارتفاعگیرنده بوده، بهعنوان «دوست» تشخیص نداده و به آن حمله کرده است. رادارهای پدافند هوایی ما بهگفته خود مسوولان نظامی قدرت تشخیص پرندههای دوست از دشمن، پهپاد و هواپیمای با سرنشین را دارند. چرا چنین خطای فاحشی از طرف عامل انسانی رخ داده است؟
۲) فرمانده نیروی هوافضا اعلام کرده که پیش از دستور آتش به پدافند سراسر کشور خبر داده شده است که موشکهای کروز دشمن در آسمان کشور وارد شدهاند؛ اما روشن نیست این خبر فریب و دروغ از کدام منشا و با چه حدی از مسوولیت و دسترسی و در چه جایگاهی از سلسله مراتب فرماندهی بوده است، اگر این موضوع صحت داشته باشد یکی از اصلیترین عوامل این خطا و خیانت بزرگ عاملی است که این خبر کذب را در شبکه پدافندی نشر داده است.
۳) عدمکنسل کردن پروازهای مسافری و تجاری (سیویل) در کلیه فرودگاههای هدف و تخلیه آنها از ادوات و تجهیزات و ناوگان ارزشمند یکی از مقدمات ناگزیر شرایط جنگی ۳ است. سردار حاجیزاده اعلام کرده که شرایط جنگی ۳ در ساعات اتفاق برقرار بوده است، چرا این مقدمات مهم رعایت نشده است؟
پاسخ این سوالات روشن خواهد کرد که چه میزان این خطای وحشتناک و مصیبتآفرین خطای یک افسر پدافند و چه میزان این خطا ناشی از ضعف فرماندهی، ضعف سازماندهی و مشکلات ناشی از ادوات و تجهیزات بوده است. اما آنچه بیش از روند عملیاتی فاجعهآمیز نظامی افکار عمومی را جریحهدار و هزینههای سرسامآور و غیرقابل جبران به اعتماد، امنیت و رابطه حکومت با مردم، اعتبار بینالمللی مسوولان آن زده است؛ نحوه پنهانکاری، تبلیغات و گزارشهای خلاف واقع به مسوولان عالی و ملت از سوی آگاهان به ابعاد واقعی ماجراست:
۱) به چه علت ۴۸ ساعت فرماندهی کل قوا از اصل واقع بیاطلاع بوده است و از آن مهمتر چرا ستاد کل نیروهای مسلح و دفتر فرماندهی کل با وجود موج خبری موجود یگانهای عملیاتی را مورد تحقیق سریع قرار نداده است.
۲) به چه علت رییسجمهور و رییس شورایعالی امنیت ملی بیش از دو روز از اصل واقعه بیاطلاع بودهاند و متاسفانه ایشان و اعتبار بینالمللیشان در پرترافیکترین روزگاری که با نخستوزیران و روسای جمهور چندین کشور بزرگ جهان درباره این حادثه تماس و گفتوگو داشتهاند و علیالقاعده بر اساس اظهارات اولیه کارشناسان سازمان هواپیمایی کشوری نقص فنی را علت سانحه اعلام کردهاند چنین دستمایه و هزینه پنهانکاری توسط برخی فرماندهی نظامی کشور قرار گرفته است.
۳) تناقض میان اطلاعیه ستاد مشترک نیروهای مسلح در مورد انحراف هواپیما از مسیر و خروج از کریدور امن و شناسایی بهعنوان پرنده متخاصم و اظهارات سردار حاجیزاده که این موضوع را بهصراحت رد کرده و اعلام میکند که هیچ قصوری متوجه سازمان هواپیمایی کشور و خلبان هواپیما نیست، ناشی از چیست؟
بههر حال سوالات بیشماری در ذهن مردم است که لازم است بهصراحت و شفافیت به آنها پاسخ داده شود، عوامل متخلف در همه زمینههای پیش گفته به مردم معرفی و متعاقب آن با تخلفات با آنان مواجه شوند. هر چند همه اینها التیامبخش دلهای سوزناک خانوادهها و بازماندگان ۱۷۴ انسان عزیز و شریفی که در این حادثه پرپر شدند، نخواهد بود.
*فعال سیاسی
منبع: اعتماد
ارسال دیدگاه