به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش پانا، نهاد امور تربیتی به عنوان نهادی برای حراست از مرزهای اعتقادی و حفظ دستاوردها و تبیین ارزشهای انقلاب در مدارس در طی هشت سال جنگ تحمیلی با تقدیم ۴۱۱ شهید، بار دیگر نشان داد که رسالتی بزرگ در عرصه آموزش و به ویژه پرورش روح انسانی برعهده دارد. از این رو روز ۸ اسفند به همت والای شهیدان رجایی و با هنر در سال ۵۷ به عنوان نهاد امور تربیتی در وزارت آموزش وپرورش رسمیت یافت و به نام روز امور تربیتی مورد تقدیر قرار می گیرد تا از شهدای این عرصه و نیز فعالان حوزه امور پرورشی و تربیت تقدیر به عمل آید.
روز امور تربیتی فرصت خوبی است برای معرفی شهدای این حوزه فرهنگی که با تقدیم خون خود، دانش آموزان را در عمل و نه در قالب حرف و کلام با آرمان های انقلاب آشنا کردند. در واقع بزرگداشت امروز از شهدای امورتربیتی نشانگر توجه ویژه به مقام شامخ همه ی شهدا به ویژه ۵ هزار شهید آموزش وپرورش وخاصه ۴۱۰ شهید امورتربیتی کشور عزیزمان ایران است.
در همین راستا، خبرگزاری پانا درصدد است با معرفی ابعاد شخصیتی شهدای امور تربیتی، آن ها را بیش از گذشته در قالب الگوهای رفتاری والا به دانش آموزان معرفی کند.
زندگینامه شهید حسن طحانی ساز
شهید طحانی از همان ایام کودکی زندگیش همراه با نگرش و آموزش و تحقیق بود. دوران دبستان و راهنمایی و دبیرستان را در در حالی گذراند که در اوقات فراغت، به کارهای مختلف از جمله شرکت مرتب در جلسات مذهبی تا پیروزی انقلاب شرکت داشت. در آن زمان که دبیرستان هاتف یکی از مراجع و مراکز تجمع برای تظاهرات بود، فصل جدیدی در زندگی برادر شهیدمان گشود. همزمان با ملت قهرمان، به رهبری آن بزرگ ابر مرد تاریخ حضرت امام خمینی(ره)، در تحریک دانش آموزان بر ضد رژیم ستم شاهی نقش بسزایی داشت. آن شهید همراه با سیل خروشان ملت، در راهپیماییها و تظاهرات سال ۵۷، آگاهانه و شجاعانه شرکت میکرد.
وی بیشتر اوقات به روستاهای دورافتاده میرفت و در بالا بردن رشد فرهنگی و سیاسی اهالی آنجا میکوشید. او واقعأ کار را برای رضای خدا انجام میداد. او معتقد بود که یا باید در محل کارم بمانم به این انسانهای مستضعف کمک کنم. بارها به جبهه رفت و هربار که برمیگشت، میگفت چه خطایی کرده که به لیاقت شهادت دست نیافته است. بعد از پایان خدمت به آموزش و پرورش رفت و زمانی که فعالیتهای منافقین به اوج خود رسید، شبها تا دیر وقت در جلساتی برای خنثی کردن توطئهی دشمنان شرکت کرده و حتی برای سرکوبی آنان اقدام کرد. برادر طحانی علاقهی زیادی به شهید مظلوم بهشتی داشت و هنگامی که خبر شهادت وی و یارانش را شنید، چند شبانه روز مدام گریه میکرد و همیشه این را زمزمه میکرد که بهشتی جان انتقام تو را از آنان گرفته و راهت را ادامه خواهبم داد.
وصیتنامه شهید
همه از اوییم و بازگشتمان به سوی اوست. روزی برای مدتی به این دنیای مادی و گذرگاه میآییم تا آزمایش شویم. خدا از راههای مختلف انسانها را مورد امتحان و آزمایش قرار میدهد. ولی خود انسان متوجه نیست که چه بسا بسیاری از ما از امتحان خدا قبول بیرون نیاییم، آنگاه باید به حال جان خود در دنیا و آخرت گریست. پدر و مادر دلسوزم! اکنون که در راه خدا کشته شدهام، برای من گریه نکنید، بلکه باید خوشحال باشید. زیرا فرزندتان در راه خدا و اسلام عزیز که تمام پیامبران و امامان معصوم(ع) و شخصیتهای بزرگ اسلام را در آن راه کشته و شهید شدهاند، رفته است. همانطور که قرآن فرموده آنان در نزد پروردگار خود روزی میخورند. میدانم که زحمات زیاد و طاقت فرسایی کشیدهاید که هرگز نمیتوانم جبران کنم. بلکه شما برای خدا سختیها را قبول کرده و خدا نیز پاداش نیکوی شما را خواهد داد. خاضعانه از شما میخواهم که حلالم کنید که نتوانستم در طول عمرم زحمات شما را جبران کنم. نتوانستم گوشهای از کوشش و تلاشهایتان را جواب دهم. منتظر دعای خیر شما هستم تا شاید از دعای شما، رحمت خدا هم شامل حالم شود.
ارسال دیدگاه