در گفت‌و‌گو با پانا:

محمدامین سعدی: «منگی» بازتاب درگیری انسان معاصر با خویشتن است

تهران (پانا) - محمدامین سعدی، نویسنده و کارگردان نمایش «منگی»، از تجربه نگارش و اجرای این اثر متفاوت گفت و به اهمیت پیوند دغدغه‌های فردی و اجتماعی در آثار هنری تأکید کرد. او معتقد است ایجاد تعادل میان عاطفه و منطق در این نمایش ضرورتی نداشته و هدفش ایجاد یک غلیان درونی در مخاطب بوده است.

کد مطلب: ۱۵۶۳۵۰۲
لینک کوتاه کپی شد
محمدامین سعدی: «منگی» بازتاب درگیری انسان معاصر با خویشتن است

فرآیند نگارش و تمرین نمایش «منگی» چگونه طی شد؟

 ابتدا متن اجرا نوشته شد و حدود سه ماه بعد از پایان نگارش، تمرینات شروع شد. البته تغییرات کمی در حین تمرینات روی متن اعمال شد. اما به طور کلی، زمانی که نویسنده و کارگردان یک نفر باشد، طبیعی است که در طول تمرینات، تغییراتی هرچند اندک در متن به وجود بیاید و نمایش «منگی» نیز از این قاعده مستثنا نبود.

ایده اولیه نمایش «منگی» از کجا شکل گرفت؟

نمایش «منگی» از رمانی با همین نام الهام گرفته شده است؛ اثری نوشته آقای ژوئل اگلوف فرانسوی که ترجمه آقای اصغر نوری است. "منگی" حالتی است که انسان امروزی در آن گرفتار شده و در هر لحظه با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. من هم از این درگیری مستثنا نبودم و این احساس مبنای خلق اثر شد.

با توجه به ساختار مونولوگی نمایش، چه تدابیری برای حفظ ارتباط مخاطب اندیشیدید؟

نوشتن متن به صورت مونولوگ چالش بزرگی داشت. نگه داشتن مخاطب در فضای یک نمایش ۵۰ دقیقه‌ای که تنها مونولوگ می‌شنود، کار دشواری است. بنابراین به عنوان کارگردان، از ابزارهای مختلفی برای جذابیت بیشتر استفاده کردم.

افزایش ریتم یکی از اهدافم بود. همچنین تصویرسازی‌های فراوانی در نمایش به کار بردم که با منطق روایت همسو بودند. بهره‌گیری از رنگ، نور و تکنیک‌های سایه‌سازی نیز به شدت در اجرا به کار گرفته شد. علاوه بر این، القای مفاهیم از طریق طراحی دکور و آکسسوار به ایجاد فضای «منگی» کمک زیادی کرد.

به نظر شما رابطه دغدغه‌های فردی هنرمند با اجتماع چگونه باید باشد؟

اصولاً هنرمند دغدغه‌مند، هنرمندی است که اثرش مغزدار، پخته و از دل جامعه برآمده باشد. دغدغه شخصی یک هنرمند اغلب برگرفته از دغدغه‌های اجتماعی است و اجتماع را نمی‌توان از هنرمند جدا کرد. اگر این پیوند نباشد، اثر هنری بی‌مغز می‌شود و نمی‌تواند ارتباط لازم را با مخاطب برقرار کند.

در کارگردانی «منگی» به چه سبک یا شیوه‌ای تکیه داشتید؟

سال‌هاست که فضای بین‌سبکی را دنبال می‌کنم. در «منگی»، از گوشه‌هایی از تئاتر ابزورد، اکسپرسیونیسم، سایه‌سازی و حتی سوره‌آل استفاده کردم. همه این المان‌ها با تعادل خاصی در کنار هم قرار گرفتند تا فضای کارگردانی نمایش را شکل بدهند، بدون آنکه از مسیر اصلی فاصله بگیرند.

آیا در این اثر تلاشی برای برقراری تعادل میان عاطفه و منطق شده است؟

اتفاقاً هدفم این نبود که تعادلی میان عاطفه و منطق حفظ شود. بیشتر می‌خواستم تماشاگر از درون دچار غلیان شود و آن فضای «منگی» را عمیقاً احساس کند. در شرایطی که فرد دچار «منگی» می‌شود، اصولاً تعادلی بین عاطفه و منطق برقرار نیست، بنابراین تلاشی برای ایجاد این تعادل در نمایش انجام نشد.

سخن پایانی؟

در پایان لازم می‌دانم از زحمات شما و همکاران رسانه‌ای محترم تشکر کنم. همچنین از تیم خوبم، دستیاران کارگردان، بازیگران اصلی، آهنگساز، طراحان نمایش و تمامی اعضای گروه که با تمام وجود برای این اثر زحمت کشیدند، قدردانی می‌کنم. بسیار سپاسگزارم.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار