در گفتوگو با پانا:
پیام احمدینیا: «بازی خونی» و «خدای جنگ» دو تجربه متفاوت، اما ریشهدار در تاریخ ما هستند
تهران (پانا) - پیام احمدینیا، بازیگر فیلمهای «بازی خونی» و «خدای جنگ» که هر دو در جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۳ حضور داشتند، از تجربه ایفای نقش در آثاری با ریشههای تاریخی و مستند، سختیهای فرآیند تولید در شرایط دشوار و امیدش به ارتباط عاطفی مخاطب با این آثار میگوید.

پیام احمدینیا از آندست بازیگرانی است که بیحاشیه و پرکار، نقشهایی را انتخاب میکند که یا جسورانهاند یا در بستر واقعیتهایی روایت میشوند که کمتر به تصویر درآمدهاند. حضور او در دو فیلم «بازی خونی» و «خدای جنگ» در جشنواره فیلم فجر سال گذشته، نشان داد که مسیر انتخابهایش، برخاسته از دغدغه و تجربهجویی است. در این گفتوگو از چالشهای بازی در چنین فضاهایی و انتظاری که از مواجهه مخاطب با فیلمها دارد، صحبت کردهایم که میتوانید در مطلب ذیل بخوانید.
در فیلم «بازی خونی» یکی از نقشهای اصلی را ایفا کردید. تجربه کار در این پروژه برایتان چطور بود؟
خیلی تجربه خاصی بود. واقعاً این فیلم را دوست دارم. چون قصهاش واقعی بود و بر اساس یک اتفاق تاریخی شکل گرفته، برای همین حسوحال متفاوتی داشت. نقش من هم چالشهای زیادی داشت که هر روز باهاش مواجه میشدم.
چه چالشهایی برای شما پررنگتر بود؟
اول از همه گریم هرروزه بود که خودش زمانبر و طاقتفرساست. اما بخش سختتر، شرایط آبوهوایی خاص لوکیشن بود. ما بخش زیادی از فیلمبرداری را در جنگل انجام دادیم که واقعاً نفسگیر بود. هوای متغیر، رطوبت، زمین گلآلود... ولی در نهایت همه اینا جزئی از لذت کار بود. بههرحال هر کاری سختی خودش را دارد، اما شیرینیهایی هم دارد که فقط بازیگر میتواند لمسش کند.
علاوه بر «بازی خونی»، با فیلم «خدای جنگ» هم در جشنواره حضور داشتید. حضور در دو فیلم همزمان در جشنواره چه حسی برایتان داشت؟
این دو فیلم از لحاظ موضوعی خیلی با هم متفاوت هستند، ولی هر دوی آنها برای من عزیزند. حس میکنم این دو نقش از نظر تجربه بازیگری مکمل یکدیگر بودند. اینکه هر دو در جشنواره بودند، برای من یک دلگرمی بود. نمیدانم چقدر موفق ظاهر میشوم ولی همیشه سعی میکنم بهترینم را بذارم.
فکر میکنید مخاطب بعد از دیدن «بازی خونی» چه احساسی خواهد داشت؟
امیدوارم مخاطب با فیلم ارتباط بگیرد. این فیلم فقط یه داستان نیست، یه اتفاق واقعی از دل تاریخ ماست. یکی از راههایی که میشود این قصهها را منتقل کرد، همین است: سینما. ما تلاش کردیم با تمام توان، حس آن دوران و آدمهایش را به تصویر بکشیم. اگر تماشاگر بتواد با آن همذاتپنداری کند، یعنی ما به هدفمان رسیدیم.
و حرف پایانی؟
ممنونم از تمام عوامل فیلم که برای ساخت این اثر زحمت کشیدند. بازی در این فیلمها برای من یک افتخار بود و امیدوارم نتیجه کار، تماشاگر را هم تحت تأثیر قرار دهد.
ارسال دیدگاه