معلم الفبای زندگی

تهران (پانا) - معلم الفبای زندگی را به ما می آموزد و تنها دیدن موفقیت‌های شاگردانش، گرد خستگی را از شانه‌هایش می‌زداید. هنگامی که سخن از دانش‌آموزانی با نیازهای ویژه به میان می‌آید، بی‌تردید معلمانی مطرح می‌شوند که عاشقانه پای در میدان دانایی گذاشته‌اند؛ معلمان بی ادعایی که هر آنچه در توان دارند در طبق اخلاص می گذارند تا به آنان که خاص هستند، آموزش دهند و این بهانه ای شد تا در دبیرستان استثنایی سروش با معلمان عاشقی که بی‌ادعا تمام خود را صرف دانش‌آموزان با نیاز های ویژه می‌کنند، گفت‌و‌گویی شود.

کد مطلب: ۱۳۷۰۰۰۹
لینک کوتاه کپی شد
معلم الفبای زندگی

همواره از حقوق معلمان و فرهنگیان صحبت می شود؛ اما شاید کمتر به سختی کار معلمان مدارس استثنایی پرداخته شده است، آنان که در شیوه تدریس و آموزش باید تمامی تفاوت های ارتباطی، حسی، رفتاری و جسمانی دانش آموزان با نیازهای ویژه را بشناسند و در کنار آن خلاقیت و توانمندی خود را به کار گیرند تا این گروه از دانش آموزان نیز پا به پای همسالان و همکلاسی های خود در مدارس عادی درس بخوانند.

مریم حسام الدین؛ کارشناس ارشد روانشناسی استثنایی با ۲۰ سال سابقه کار از مدرسه عادی به دلیل عشق و علاقه به شغل دبیری، وارد مدرسه استثنایی شده است. غریب بر ۱۰ سال پیش با یک دانش آموز با اختلال یادگیری در کلاس درس مواجه می شود که دیدن توانمندی ها و نحوه برخورد دیگران با این دانش آموز، او را در انتخاب مدارس استثنایی برای تدریس، مصمم می کند.

وی چند ماهی به این دانش آموز دارای اختلال یادگیری، آموزش داده و پس از آن متوجه علاقه خود نسبت به دانش آموزان اسثنایی می شود و با توجه به مخالفت های بسیار، با اراده، کار خود را در دبیرستان استثنایی و با دانش آموزان اوتیسم شروع می کند.

تخته سیاه، نیمکت، دانش آموزان و معلمی که با لبخند وارد کلاس می‌شود؛ خاطره‌هایی روشن از دوران خوب مدرسه

از دیدگاه او تخته سیاه، نیمکت، دانش آموزان و معلمی که با لبخند وارد کلاس می‌شود؛ خاطره‌هایی روشن از دوران خوب مدرسه به شمار می رود، اما در ایام کرونا، همه چیز تغییر کرده و معلمان برای حفظ سلامتی دانش‌آموزان‌ خود کلاس درس را در فضای مجازی برگزار می‌ کردند، در این میان مریم حسام الدین نتوانست طاقت دوری و دلتنگی دانش آموزان خود را تحمل کند و با فداکاری، برای اینکه دانش‌آموزان دچار افت تحصیلی نشوند و ارتباطشان با کتاب قطع نشود، به منازل آن ها رفت، تا تعلیم و تربیت را به صورت حضوری از منزل دانش آموزانش دنبال کند.

این معلم دلسوز کار خود را به عنوان یک آموزگار در مدرسه عادی، بی اهمیت می داند اما آموزش یک حرف از حروف الفبا به دانش آموزی که قادر به حرف زدن نیست، حس دیگری برای او دارد. او دانش آموزان اسثنایی را دارای توانایی خارق العاده و توانمندی بی نظیری می داند که باید توسط معلمان سخت کوش و عاشق استعدادیابی شوند.

بهنام سلیمانی؛ معلم استثنایی دیگری است که با ۱۷ سال کار بی وقفه در دبیرستان استثنایی، همچنان با عشق و علاقه به کار خود برای تعلیم دانش آموزان ادامه می دهد. از آنجایی که خودش دارای معلولیت است و شرایط این قشر از دانش آموزان را درک می کند، این شغل را انتخاب کرده و سختی هایش را تحمل می کند.

از دیدگاه او درست است که کودکان کم توان در برخی از زمینه ها مشکل دارند و دیگران آنها را با نام استثنایی می شناسند، اما آنها در بسیاری از موارد دیگر می توانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند. متاسفانه جامعه، مردم و تمام انسان ها یاد گرفته اند که همیشه از جنبه منفی به ماجرا بنگرند و به همین منظور روی این کودکان نام استثنایی گذاشته شده است. اگر یک کودک را استثنایی می نامیم، استثنایی بودنش فقط باید از جهت مثبت بوده باشد؛ یعنی اینکه آن کودک باید چند قدمی از دیگر کودکان جلوتر باشد. ما حق نداریم یک کودک را صرفاً برای اینکه در برخی از موارد جسمی یا روحی کم توان است، استثنایی بخوانیم.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار