همه شوخی‌های یک سنگر واقعی

تهران (پانا) - طنزنویسی از آن گونه‌های محبوبی است که می‌تواند به هر روایتی جان دوباره داده یا وسیله‌ای شود تا خیلی از حرف‌هایی را که نمی‌توان جدی بیان کرد بازگو کند.

کد مطلب: ۱۲۲۵۳۳۱
لینک کوتاه کپی شد
همه شوخی‌های یک سنگر واقعی

به‌گزارش ایران، این جریان درباره انعکاس رخدادهای کاملاً جدی هم صدق می‌کند. مثلاً جنگ که به خودی خود پر از تلخی و دشواری است، اما طنز می‌تواند به شکلی از آن بگوید که واقعیت‌ها را در فضای داستانی و منعطفی منعکس کند. جریانی که مخاطب را هم با خود همراه می‌کند و بخصوص برای نوجوانان جذبه بیشتری دارد. اکبر صحرایی به تازگی‌ در کتاب «قاطر غنیمتی» از نشر مهرک (بخش کودک و نوجوان انتشارات سوره مهر) سراغ این فضا رفته و داستان‌هایی کوتاه از جنگ را به صورتی که خواندن آن لبخند را روی صورت می‌نشاند، تعریف کرده است. این کتاب در ادامه مجموعه چند جلدی قبلی صحرایی یعنی «دارودسته دارعلی» است که در آن هم از جنگ و داستان‌هایش گفته است. گفت‌و‌گویی با اکبر صحرایی نویسنده طنز پرداز انجام داده‌ایم که حاصل آن پیش رویتان است.

اغلب اولین سؤالی که درباره روایت‌ها و قصه‌های هر کتابی پیش می‌آید، این است که آیا آنها برگرفته از واقعیت‌اند یا نه؟ در مورد «قاطر غنیمتی» این ماجرا به چه شکل است؟
در عمده کارهای من جانمایه‌ای از واقعیت و اتفاقاتی که در این چند دهه رخ داده است وجود دارد.
البته این جریان برای هر داستان حتی تخیلی هم وجود دارد، چراکه در این بخش هم نویسنده بر اساس یک واقعیت یا ذهنیتی که از موضوعی دارد، دست به خلق اتفاقات و قصه‌هایی می‌زند که ریشه آن در همان چیزهایی است که دیده و شنیده است.
«قاطر غنیمتی» هم شامل رخدادهایی است که یا برای خود من اتفاق افتاده یا افراد دیگری آنها را به شکلی پشت سرگذاشته‌اند. در آثار قبلی‎ام نیز به همین ترتیب پیش رفته‌ام، مثلاً در «سنگر علاف‌ها» که نام یکی از کتاب‌هایم است و 55 داستان کوتاه دارد، روایتی را از این فضا ارائه دادم که هر کدام مبنای حقیقی دارند. جالب است بدانید که چنین سنگری با همین عنوان در جبهه وجود داشته و گاهی همه در آن دور هم جمع می‌شدند و با کارهای مختلف از نمایش گرفته تا شوخی و خلاقیت‌های گوناگون، فضای شادی را شکل می‌دادند. زمانی هم که عملیاتی بود از دل همین سنگر، فرماندهان و نیروهای بزرگ و خبره‌ای می‌آمدند و کار را پیش می‌بردند.

پس سرگذشت های جبهه‌ها در شکل‌گیری این کتاب نقش اساسی داشتند؟
بله، تمام داستان‌های این کتاب براساس واقعیاتی هستند که در دفاع مقدس رخ داده و اینجا یا بازآفرینی شده‌اند یا به‌صورت تلفیقی از اتفاقات شکل داستانی گرفته‌اند. این تلفیق هم از آن جهت رخ داده که گاهی تعریف صرف آن اتفاق جذاب نیست و نمی‌شود به تنهایی آن را در قالب یک قصه آورد، از همین رو لازم است تا با ذهنیات و موارد مختلف دیگر ترکیب و ارائه شود.

با دیدن این کتاب یکی از مواردی که در نگاه اول به چشم می‌خورد، عناوینی است که برای نام کتاب و هر کدام از قصه‌ها انتخاب کرده‌اید، مواردی که اغلب مثل خود روایت‌ها بار طنز دارند، کمی هم از این جریان و نگاهی که در این گزینش‌‎ها داشتید، بگویید؟
یکی از مهم‌ترین نکاتی که برای هر اثری مهم است و جایگاه ویژه‌ای دارد، عنوان‌هایی است که علاوه بر نام کتاب برای بخش‌های مختلف به کار برده می‌شود. در واقع این بخش است که می‌تواند به قول شما در همان نگاه اول تا حدی توجه مخاطب را جلب کند. من هم به‌دنبال آن بودم تا اسامی و عناوینی را انتخاب کنم که در وهله اول کلیشه‌ای نباشند، بار طنز داشته باشند و مفهوم و ردی از هر داستان هم در آن به چشم بخورد. در «قاطر غنیمتی» که عنوان یکی از این روایت‌هاست از ماجرایی می‌گوید که 2 رزمنده چطور برای رسیدن به غنیمت بیشتر با هم مسابقه می‌دهند، غنیمتی که البته کار خیر است و رسیدن به آن سختی‌‎های خودش را دارد. این نگاهی است که من در انتخاب عناوین و اسامی داستان‌های کتاب‌هایم دارم؛ جریانی که در اغلب آنها که فضای طنز دارند، به چشم می‌خورد.

اسامی شخصیت‌های «قاطر غنیمتی» با چند اثر قبلی شما یکی است. این کتاب ادامه آن مجموعه‌‎هاست؟
درست است، شخصیت‌ها و تیپ‎ها مدام در چند کتاب آخرم تکرار می‌شوند و حضور دارند؛ «سنگر علاف‌ها»، «دار و دسته دارعلی» و حالا هم این کتاب که به شکلی ادامه و تکمیل کننده همان مجموعه قبلی است. مثلاً ما دارعلی و شاپور را داریم که مدام در قصه‎ها اسم آنها به چشم می‌خورد و اتفاقات مختلفی را رقم می‌زنند.

نکته دیگر هم لحن و بیان طنزآمیزی است که در همه این آثار وجود دارد. اصلاً چرا سراغ چنین فضایی رفتید؟
من روزی که کار نویسندگی را شروع کردم هنوز خیلی طنز نمی‌نوشتم و تنها رگه‌هایی از این ماجرا در کتابی مثل «کانال مهتاب» و «هزار و نه مجموعه داستان» به چشم می‌خورد اما بعد دیدم «خمپاره خواب آلود» که ابتدا برای نوجوانان آن را ننوشته بودم اما با درونمایه طنزی که داشت، در گروه نوجوانان قرار گرفت و مورد استقبال این فضا واقع شد، تصمیم گرفتم تا در این قالب بنویسم. در کل این گروه سنی و حتی بزرگ‌ترها هم به چنین روایت‌هایی علاقه زیادی دارند. از سوی دیگر روایت قصه‌های دفاع مقدس در قالب طنز اتفاقی است که بهتر می‌شود سراغش رفت و آن را منعکس کرد چرا که طنز ابزار مناسبی برای انتقال مفاهیم بخصوص در همین حوزه یعنی دفاع مقدس است. زبان و بیانی که مخاطب را خسته نمی‌کند و او را با فضایی که نویسنده در نظر دارد، بخوبی همراه می‌کند. مجموعه دارعلی هم کاری است که کمتر دیدم کسی به این شکل سراغش رفته باشد. همچنین در این بین گاهی‌ نقدهایی وجود دارد که آنها را هم با این بیان می‌توان به شکل مناسب‌تری مطرح کرد. با این حال به جز مثلاً داوود مرادیان متأسفانه من ندیدم که کسی به این شکل سراغ چنین فضایی برود.

در بین داستان‌های کتاب و در شروع آن ما تصویرگری‌‎هایی را می‌بینیم که به شکلی با موضوع مرتبط است. چه شد که به این تصمیم برای داستان‌ها رسیدید؟
تصویرگری به گونه‌ای مکمل نوشتن است و در این باره من شما را به مجموعه «دار و دسته دارعلی» ارجاع می‌دهم که تصویرگری‌های خوبی هم دارد. زمانی که نوجوان و در کل خواننده کتاب این تصاویر را می‌بیند توجهش به داستان و خواندن ادامه آن هم بیشتر جلب می‌شود. من هم روی طراحی‌ها و تصویرگری که در کارها وجود دارد، خیلی اصرار دارم و با دقت به آن می‌پردازم. شاید این کتاب می‌شد یک سال پیش منتشر شود اما از آنجایی که مدام دنبال طرح‌ها و تکمیل آن بودیم زمان بیشتری صرف آن شد. من همیشه اصرار داشتم که طراح حتی چند بار هم که شده قصه‌ها را بخواند تا بتواند به اصل ماجرا و مفهومی که نویسنده هم در ذهن دارد نزدیک‌تر شود.
از طرفی این مطالعه باعث می‌شود که گاهی طراح نکته‌ای را ببیند که نویسنده خودش هم به آن توجه نکرده و همه اینها دست به دست هم می‌دهند تا طرح نهایی اتفاق خوبی را رقم بزند.

و در آخر اینکه هر اثری با رویکرد و نگاهی نوشته می‌شود، شما در روایت قصه‌های جنگ چه هدفی را دنبال می‌کردید؟
در این مسیر همیشه در ذهنم این بود که علاوه بر ارائه مفاهیم و رخدادهای بخشی از تاریخ کشور به نوجوانان، برای آنها مثل غربی‌ها که قهرمان‌هایی را ساخته‌اند، اسوه‌هایی را معرفی کنیم. از همین رو همان‌طور که می‌بینید در بین شخصیت‌های داستان‌ها پیوستگی وجود دارد که خواننده به شکلی با آن همراه می‌شود و زندگی می‌کند. این جریانی است که می‌تواند در ادامه منجر به معرفی بیشتر اسوه‌هایی شود که هنوز هم برخی از آنها مثل بعضی از شخصیت‌های همین مجموعه زنده هستند و باید آنها را بیشتر بشناسیم.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار