گذری بر زندگی‌نامه شهید غلامرضا طادی‌بنی؛

از روضه‌های گِل‌زنی شهرستان بِن تا تربت خاک شهادت

شهرکرد (پانا) - چهارمحال و بختیاری از استا‌ن‌هایی است که خاکش همیشه بوی شهدا را می‌دهد و شهید غلامرضا طادی‌بنی، یکی از چند شهید معلم ساکن در شهرستان بن است که عشق به امام حسین(ع) را همیشه سرلوحه خود و سرمشق دانش‌آموزانش می‌دانست.

کد مطلب: ۱۴۹۰۹۸۷
لینک کوتاه کپی شد
از روضه‌های گِل‌زنی شهرستان بِن تا تربت خاک شهادت

شهید غلامرضا طادی‌بنی در سال ١٣۴۴ در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. وی از همان دوران کودکی، فکر و هوش خارق‌العاده‌ای داشت و در مجالس عزاداری امام حسین(ع) شرکت می‌کرد. همزمان با قرار گرفتن در ماه محرم با خانواده این شهید به گفت‌وگو پرداختیم.

خواهر کوچک شهید غلامرضا طادی‌بنی در خصوص ویژگی‌های برادرش گفت: «هنگامی که برادرم به جبهه می‌رفت از او می‌پرسیدند که مشغول چه کاری است و او می‌گفت که کار ویژه‌ای انجام نمی‌دهد اما بعد از شهادتش متوجه شدیم که او فرمانده اطلاعات عملیات کربلای ۵ بوده است.»

وی از عشق برادرش به امام حسین(ع) و ماه محرم گفت و افزود: «برادرم همیشه در تمام مراسم عزاداری امام حسین(ع) شرکت می‌کرد. به خصوص در رسم گِل‌زنی در شهرستان بِن را به شدت و با علاقه وافر حضور داشت و اعتقادش بر این بود که باید برای امام حسین(ع) گریه کرد.»

خواهر شهید طادی‌بنی تصریح کرد: «به خوبی به یاد دارم که غلامرضا در خانه مداحی می‌کرد و با قدرت سینه می‌زد و همیشه جمله «کربلا، کربلا، ما داریم می‌آییم» را زمزمه می‌کرد و ارادت قلبی خالصانه‌ای به امام حسین(ع) داشت.»

طادی‌بنی، برادرش را مردی خوش‌قلب و راستگو بیان کرد و گفت: «برادرم علاقه زیادی به تحصیل داشت و به همین خاطر در ادامه زندگی خود، شغل معلمی را انتخاب کرد و توصیه می‌کرد به این دنیا دل نبندید و به دانش‌آموزان می‌گفت در این شرایط جنگ، اولویت اول خود را جبهه بدانید و درس را اولویت دوم خود قرار دهید.»

وی از شوق نوشتن شعر در برادرش گفت و اظهار کرد: «برادرم در سال ١٣۶۵ به شهادت رسید و هنگامی که کیف برادرم را از جبهه آوردند در آن علاوه بر سروده شدن شعری از زبان حضرت زینب(س) برای کودکان به صورت شعر، پیروزی انقلاب اسلامی را توصیف کرده بود و آثار غلامرضا را چاپ و در موزه دفاع مقدس انتقال دادند.»

وی گفت: «برادرم در تمام نامه‌هایش توصیه می‌کرد که صبر حضرت زینب(س) را پیشه کنیم و شهدای کربلا را الگوی خود قرار دهیم.»

خواهر شهید غلامرضا طادی‌بنی در خصوص وصیت‌نامه برادرش بیان کرد: «غلامرضا در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود «بعد از شهادتم برای من گریه نکنید بلکه برای علی‌اکبر(ع) و امام حسین(ع) گریه کنید» زیرا او گفته بود که برای لبیک گفتن به امام حسین(ع) به جبهه رفته بود.»

وی یکی از ویژگی‌های برادرش را شب‌‌زنده‌داری در شب‌‌های تاسوعا و عاشورا و مناجات با خدا عنوان کرد و گفت: «پیرزنی که همسایه ما بود و شب‌ها خوابش نمی‌برد، وقتی به بیرون می‌رفت تا قدم بزند می‌دید که چراغ اتاق برادرم روشن است و صدای مناجات او با خدا را  شنیده بود.»

شهید غلامرضا طادی‌بنی در وصیت‌نامه خود نوشته بود:  «پدر و مادر عزیزم! در شهادت من برای سیدالشهدا(ع)، علی‌اصغر(ع)، علی‌اکبر(ع)، قاسم(ع)، عبدالله(ع)، جعفر(ع) و اباالفضل(ع) گریه کنید. گریه کردن برای شهید، زنده نگه داشتن نهضت است.»

دانش‌آموز خبرنگار: مرضیه امیرخانی

خبرنگار : مرضیه امیرخانی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار