شفق صوفی*
عشق کجای این دیار است؟
من، عشق را در حرف به حرف حسین یافتم. عشقی که میان«حاء سین یاء نون» موجهای خروشان میزند.
حسین، یک واژه نیست؛ از حاء تا نون حسین، دستهای بریده شده عباس، گرمای خونِ گلویِ علی اصغر، فریاد ادرکنی یا عماهِ قاسم، بدن بیجانِ علی اکبر، سر بریده حسین را فریاد میزند.
از حاء تا نونِ حسین، برای زینب زندگیست و برای رقیه، معنای واقعیِ پدر.
میان حروف اسمش، صدای لبیکِ حُر ریاحی، شمشیرِ پیر حبیببنمظاهر، جان فشانی مسلمبنعقیل و هانیبنعروه و بویِ خوشِ جُون، به گوش میرسد. نامش، روایتِ حج نیمه است و ندای کربلا، زینب است و طنینِ "مارأیت الی جمیلا"، سجاد است و غصه بیماری.
لابهلای لحنِ حسین، صوتِ بریده شدن دست عبداللهبنالحسن، هیهات من الذلة عم خود را امضا کرد.
لالایی رباب برای گهواره خالی طفلش، حسرت رمله برای بستن حجلهعروسی پسرش، دل سوخته لیلا برای جوان رشیدش، چشمان به افق دوخته سکینه در انتظار عموی علمدارش و اما تلخ تر از همه، کمر خم شده زینب برای همه عزیزانش؛ همه در یالثارات الحسین جمع شده است.
حاء سین یاء نون، تنها دیار عشق در جهان است. یک یا حسین بگو و دیار عشق را، در احلی من العسل معنا کن.
دانش آموز خبرنگار پانا*
ارسال دیدگاه