باندی که مدیون اسکوچیچ بودند اما از پشت به او خنجر زدند
تهران (پانا) - برخی از بازیکنانی که علیه اسکوچیچ بیانهای را امضاء کردند در دوره او به بازیکن ثابت تیم ملی تبدیل شدند و برخی دیگر از آنها حتی در تیمهای خود بازیکن ثابت نبودند اما به تیم ملی دعوت شدند اما آنها بیانیهای را امضاء کردند که تصورش برای فوتبالدوستانی که از نزدیک اتفاقات تیم ملی را رصد میکردند سخت بود.
شاید دراگان اسکوچیچ مانند بسیاری از فوتبالدوستان از اینکه برخی از بازیکنان تیم ملی پشتش را خالی کردند شگفت زده شده باشد. اصلا نیازی به گفتن نیست که صفکشی بازیکنان تیم ملی به سود و زیان دراگان اسکوچیچ تا چه اندازه کار زشت و زیانباری بوده است؛ یک مداخله آشکار، فراتر از حد و حدود بازیکنان که به هیچوجه قابل هضم نیست. از این اصل مسلم که بگذریم، چند نکته شگفتانگیز هم در خلال این رویارویی وجود دارد؛ چیزهای عجیبی که انتظارش را نداشتیم و در جای خودش قابل بحث هستند.
معمای امیر عابدزاده
اگر قرار بود در کل اردوی تیم ملی فقط یک نفر از دراگان اسکوچیچ حمایت کند، شاید امیر عابدزاده به این منظور مناسبتر از سایرین بهنظر میرسید. شاید هیچکس حتی تصورش را هم نمیکرد زمانی در مسابقات مهم انتخابی جامجهانی دروازهبانی مثل علیرضا بیرانوند نیمکتنشین شود و فرصت بازی به امیر عابدزاده برسد. دراگان اسکوچیچ اما این کار را کرد. او به واسطه نیمکتنشینیهای علیرضا بیرانوند در تیم باشگاهیاش و نیز شرایط خوبی که عابدزاده در لیگ اسپانیا داشت به فرزند اسطوره فوتبال ایران میدان داد و بابت این اعتماد، فشار بسیار زیادی را هم تحمل کرد. عابدزاده چند بازی درون دروازه تیم ملی قرار گرفت و نهایتا در مسابقه با کرهجنوبی در سئول، با اشتباه بزرگش موجب شکست تیم ملی شد. در آن میدان سخت و در شرایطی که تیم کشورمان کلی غایب داشت، بازی بدون گل پیش میرفت که اشتباه امیر در دفع یک توپ منجر به گل اول شد و بعد هم گل دوم از راه رسید. در چنین شرایطی شاید انتظار میرفت مثلا امیر به مردی که به او اعتماد کرده وفادار باقی بماند اما این دروازهبان علیه اسکوچیچ استوری گذاشت، درست برعکس علیرضا بیرانوند که با وجود نیمکتنشینی به پشتیبانی
از مربی کروات پرداخت.
ناکامان باشگاهی، علیه اسکوچیچ
بین کسانی که علیه وضع موجود، یعنی بهطور روشن سرمربی فعلی تیم ملی استوری گذاشتند یک نکته بسیار جالب به چشم میخورد؛ اینکه به غیراز مهدی طارمی و امیر عابدزاده، تقریبا تمام آنها در رده باشگاهی وضعیت نامناسب و بعضا ناامیدکنندهای دارند. مرتضی پورعلیگنجی بیش از یک سال است بازی نکرده، مجید حسینی در لیگ ترکیه وضعیت نامشخصی دارد، میلاد محمدی کجدار و مریز در آ ا ک یونان به بازی گرفته میشود، اما ۲ همتیمی او که از قضا آنها هم از کیروش حمایت کردهاند یعنی احسان حاجصفی و کریم انصاریفرد وضع بسیار بدی دارند و در فهرست مازاد قرار گرفتهاند. سامان قدوس در برنتفورد نیمکتنشین است، سعید عزتاللهی هم طی سالهای اخیر بدترین سوابق ممکن را در عرصه باشگاهی داشته و حضور غیرمؤثرش در الغرافه نیز با موجی از انتقادات همراه شد. در حقیقت بسیاری از این بازیکنان وضع باشگاهی باثباتی ندارند، اما لابد توقع دارند در تیم ملی به آنها فرصت مطلوب بازی برسد.
شما چرا آقای جهانبخش؟
گفتیم که موضعگیری هر دو گروه، به سود و زیان دراگان اسکوچیچ غلط و غیرحرفهای بود. با این حال مثلا انتظارها از علیرضا جهانبخش بیش از اینهاست؛ کسی که گفته میشود کنار مهدی طارمی راهی نهاد ریاستجمهوری شده و جرقه وضع موجود را زده است. او در حالی علیه کادرفنی تیم ملی موضع گرفته که همه از شخصیت مثبت و آرامش به نیکی یاد میکنند. خود علیرضا هم همیشه ژست حرفهایگری دارد و بارها مخصوصا در دوران نیمکتنشینیهای طولانی در انگلستان و هلند این موضوع را نشان داده است. به علاوه او در تیم اسکوچیچ بخشی از بهترین دوران فوتبال ملیاش را به نمایش گذاشت و در همین مسابقات انتخابی جامجهانی هم ۵گل به ثمر رساند. آلوده شدن علی جهان به این درگیریها بیش از همه باعث تعجب است.
منبع: همشهری
ارسال دیدگاه