شبکه سازی شیعیان در زمان امام حسن عسکری(ع)

امام حسن عسکری آخرین امامی بودند که در بین مردم حاضر بودند و عمر امامت شان از همه امام‌های قبل از خود کوتاه‌تر، امام یازدهم ۶ سال در بین مردم به عنوان امام و مولا حضور داشتند؛ اما چه حضوری که تمامش را در محاصره پایگاه نظامی طاغوت بودند و تحت نظارت دشمن؛ به همین خاطر است که ایشان را عسکری نامیدند.

سرانجام پس از سختی‌های فراوان، در سن ۲۸ سالگی به دست معتمد ملعون عباسی مسمومانه و مظلومانه به شهادت رسیدند و شمع روشن امامت را به دست فرزند پنهان از دیده‌های خود حضرت مهدی سپردند.

از مظلومیت اماممان همین بس که شیعیان‌شان کمتر از او گفته‌اند و کمتر از او یاد می‌کنند و او را می‌شناسند.

امامی که فرزندشان قرار است مصلح کل جهان شود و ظلم را ریشه کن کند؛ قرار است حکومت الهی تشکیل دهد. ایشان پدر کسی است که وقتی امام علی بر او اشک می‌ریخت می‌گفت دلم می‌خواهد مهدی را ببینم و او را زیارت کنم.

ایشان پدر کسی است که امام صادق برایشان گریه می‌کرد و می‌فرمود:« لو ادرکته لخدمته ایام حیاتی». « اگر دوران اورا درک می‌کردم، همه روز های زندگی‌ام را در خدمت به او می‌گذرانیدم.» 

 ایشان پدر کسی بود که وقتی امام رضا نامشان را شنید به احترامشان دست بر سر نهاد و بلند شد.

حال برآنیم تا از مجموعه اقدامات امام حسن عسکری به چندمورد اشاره کنیم:

امام حسن عسکری یک فرق اساسی با بقیه ائمه داشت ایشان قرار بود فرزند خود را به عنوان آخرین امام که در پرده غیبت به سر خواهد برد، از شر دشمن و خطراتش حفظ کند و پنهان بدارد و از طرفی مردم را آگاه به وجودشان کند تا او را انکار نکنند بودند و هستند انسان‌هایی که وجود مبارک او را انکار کرده‌اند و می‌کنند.

ایشان باید فرزندشان را حفظ می‌کردند تا پرچم بعثت را نگه دارند و آخرین حلقه امامت را در جامعه به دست بگیرند.

پس اقدام اول: آموزش و حفظ امام زمان انتقال ودیعه امامت و آماده کردن حضرت مهدی برای یک عمر طولانی!

اقدام دوم: آماده کردن مردم برای غیبت آخرین امام!

 از زمان رحلت نبی مکرم اسلام و شکل‌گیری شیعه تا زمان امام حسن عسکری مردم لحظه‌ای را بدون حضور فیزیکی امام در میانشان نگذرانده بودند و حال امام حسن عسکری باید مردم را آگاه به این شرایط کنند.

در آن زمان امام حسن باید شیعیان را تقویت می‌کردند که چه کار کنند که حواسشان جمع باشد و منحرف نشوند. غیبت امام چیزی نبود که مردم بتوانند به راحتی درک کنند.

اقدام سوم: ارتباط با وکلا، شبکه سازی. امام در شهرهای مختلف وکیل منصوب می‌کردند و با مشقت‌های بسیار با مردم ارتباط می‌گرفتند.

مثلا احمد بن اسحاق قمی اشعری در قم که قبل از مسجد جمکران، مسجد امام حسن عسکری در قم به دستور امام، توسط او ساخته شده است.

یا ابراهیم بن مهزیار اهوازی از وکلای امام در اهواز و در راس وکلای امام، محمد بن عثمان عمری، که وکلای دیگر به وسیله او با امام در ارتباط بودند. امام از طریق وکلا به سوال‌ها و نامه‌های مردم پاسخ می‌دادند و وجوهات مردم را دریافت می‌کردند.

اقدام چهارم: 

 مبارزه و مقابله با افکار انحرافی! مخصوصا انسان‌های ظاهر‌الصلاح و به ظاهر مذهبی. 

به قول بزرگان افراد عادی منحرف بشوند، یک نفرند؛ اما عالم و افرادی چنین که به ظاهر دین دارند، اگر منحرف شوند، به دنبالش افراد زیادی منحرف می‌شوند.

 اما اقدام پنجم:  معرفی شیعه واقعی!

نقل می‌کنند دزدی ادعا کرد شیعه امام حسن عسکری است؛ او را که نزد امام آوردند, امام او را دروغگو خواندند. ایشان فرمودند: «او از ارادتمندان و محبین ماست.»

حاکم که فرق میان شیعه و محب را جویا شد امام فرمودند: «شیعیان ما کسانی هستند که از آثار ما پیروی می کنند، دستورات ما را به کار می بندند، و از آنچه نهی کرده ایم اجتناب می نمایند، و اما کسانی که در بسیاری از آنچه خداوند بر آنها واجب کرده با ما مخالفت می کنند از شیعیان ما نیستند.»

سخن در مورد امام حسن عسکری بسیار است و زمان کوتاه؛ زبان قاصر. اما به همین مقدار بسنده می‌کنیم و ختم کلام! 

خبرنگار پانا