منوچهر انور: خصلت آدمیزاد است که همیشه باید بدود و هیچ وقت نرسد
تهران (پانا) - منوچهر انور گوینده فیلمهای قدیمی ایران از تجربه همکاری در پروژه «باد صبا» میگوید.
منوچهر انور از جمله فعالان عرصه فرهنگ و هنر این سرزمین است که هم در نزد اهالی فیلم و سینما و تلویزیون و هم خانواده قلم و نشر چهرهای شناخته شده و مورد احترام است. زندگی او ترکیبی از کار گویندگی، تصویر و تجربه نویسندگی است. اهالی قلم او را به عنوان بنیانگذار ویراستاری در ایران و سرویراستار موسسه فرانکلین میشناسند. اما اهالی سینما انور را گویندهای میدانند که صدای گیرایش را بر آنونس فیلمهای سینمایی به یادگار گذاشته است. آنونسهای سینمایی مثل گاو، دلشدگان، دونده، شیر و باد، طالع نحس و مردی برای تمام فصول، که منوچهر انور متن آنها را نوشته و خوانده است، خود جزوی از تاریخ سینمایی ایران به شمار میروند.
او همچنین متن چند فیلم مستند معروف از جمله فیلم «جام حسنلو» ساخته محمدرضا اصلانی، «باد صبا» ساخته آلبر لاموریس و «فانوس خیال» ساخته بهرام ریپور را اجرا کرده است که به همین مناسبت بخشی از مراسم افتتاحیه جشنواره فیلمهای مستند (سینماحقیقت) امسال به بزرگداشت این صدای ماندگار اختصاص یافته است. در همین مراسم تصاویری دیده نشده از فیلم «باد صبا» و نریشن منوچهر انور باحضور این گوینده پیشکسوت برای حاضران پخش شد. «باد صبا» فیلمی درباره ایران است و از تصاویر هوایی برای تصویرگری استفاده شده است.
منوچهر انور در گفتوگو با خبرنگار پانا درباره اهمیت کار گوینده نریشن در یک اثر مستند میگوید: «این موضوع فقط به فیلم مستند اختصاص ندارد. لحن و نحوه خوانش متن همه جا، چه در شعر و متون ادبی، چه در فیلم و آنونس آنقدر پراهمیت است که میتواند فهم مخاطب از اثر را متحول کند. گوینده باید ابزار لازم را داشته باشد و عاشقانه عمل کند.»
انور که ساخت چند فیلم مستند از جمله «نان از آتش»، « نیشدارو » و « چاه سرکش» را در کارنامه دارد درباره سینمای مستند ایران در زمان حاضر گفت: «مدتهاست که فقط با کتاب و کلمات سروکار دارم و فیلمی ندیدهام اما میدانم که سینمای مستند ما در این مسیر طی طریق کرده و آثار خوبی در این حوزه ساخته میشود.این خصلت آدمیزاد است که همیشه باید بدود و هیچ وقت نرسد ولی هرگز نباید متوقف شود.»
شنیدن خبر مرگ آلبر لاموریس بیش از مرگ مادرم من را شوکه کرد
وی درباره فیلم «باد صبا» اثر آلبر لاموریس گفت: «گفتار این فیلم در اصل به زبان فرانسه نوشته شده بود و لاموریس بعدتر آنرا در اختیار من گذاشت و با ترجمه آزاد به زبان انگلیسی برگرداندم و بعد به من اختیار داد که آنرا بهشکلی آزاد به زبان فارسی نیز ترجمه و اجرا کنم. الان که آن فیلم را نگاه میکنم، عیبها و ضعفهایی در گفتار خودم میبینم که باید درست شود. لاموریس با اصرار از من خواست که گفتار متن فرانسوی را نیز بخوانم که نپذیرفتم چون توانایی انجام آنرا نداشتم.»
انور ادامه داد:« لاموریس از من پرسید که تلقیات از فیلم «باد صبا» چیست؟ به او گفتم بسیار فیلم زیباییست اما دل و روده ندارد؛ در واقع باید میگفتم دل و رودهاش کافی نیست. به نظر من باد صبا باید به درون خانههای قدیمی چند صد ساله میرفت که آن زمان هنوز وجود داشتند. در این خانهها چیزهای اعلایی پیدا میشد و رازهای درون این خانهها فراوان بود. او با پیشنهاد من موافقت کرد و قرار شد به ابرقو برویم و کار را شروع کنیم. من در آن زمان مشغول اتمام فیلمی در مورد پتروشیمی بودم و لاموریس هم گفت میرود تا کار فیلمبرداری سد کرج را تمام کند. دو روز بعد خبر درگذشت لاموریس را شنیدم. باید بگویم شنیدن خبر مرگ آلبر لاموریس بیش از مرگ مادرم من را شوکه کرد.»
ارسال دیدگاه