خشایار اعتمادی : من بایکوت بودم
خداحافظی خشایار اعتمادی ؛ خبری که در اعتراضهای اخیر گم شد
تهران (پانا) - خشایار اعتمادی بعد از خداحافظی از عرصه موسیقی، علت دلآزرگی خود را شرح داد. این خواننده از تصمیمهای نادرست مسئولان تا کملطفی همکارانش در فضای موسیقی را علت این کنارهگیری عنوان کرد.
طی روزهای اخیر خبر خداحافظی خشایار اعتمادی از دنیای موسیقی باعث تعجب و البته افسوس طرفداران این خواننده پاپ و بعضی فعالان عرصه موسیقی شد اما اهمیت خبر در هیاهوی آشوبهای اخیر کشور گم شد. این خواننده در یادداشت خداحافظی خود که در روزنامه ایران منتشر شده بود نوشت: « سال پیش با عشق به وطنم، مردم کشورم و با عشق به فضای فرهنگی وارد عرصه موسیقی شدم. زحمات بسیاری هم کشیدم. با بسیاری از پیشکسوتان هنری و مدیران کلان کشور صحبت کردم. حتی چندین بار به قم رفتم تا سوءتفاهمهای موجود نسبت به موسیقی را برطرف کنم. تمام همکارانی که امروز در این عرصه فعالیت میکنند به خاطر زحمات هنرمندانی چون من توانستهاند آزادی عمل فعلی را داشته باشند. اما در این مدت هیچکدامشان سراغی از من نگرفتهاند و نپرسیدهاند علت خداحافظیام از دنیای موسیقی چه بوده است. بگذریم که در نتیجه سیاستهای غلط گاهی یک خواننده رپ در ایران مورد حمایت قرار میگیرد و بعدها کار به جایی میرسد که او تصمیم میگیرد در آن سوی مرز کنسرت برگزار کند. در چنین وضعیتی وقتی در زمینه کاری احساس امنیت نمیکنم تصمیم میگیرم از دنیای خوانندگی خداحافظی کنم. هر آهنگی تا امروز خواندهام بر اساس باورهای شخصیام بوده است. هر تصمیمی هم که گرفتهام نتیجه باور خودم بوده است. بسیار خوشحالم بموقع به عرصه موسیقی پا گذاشتم.»
به لحاظ خبری بایکوت بودهام
اعتمادی بعد از انتشار این یادداشت خداحافظی در مصاحبه ای با ایلنا از بایکوت خبری خود گلایه کرد و درباره فضای پخش آثار موسیقی کشور گفت: «واقعیت این است که نه تنها آلبومهایم برایم سود نداشتهاند، بلکه باعث شدهاند، متضرر شوم. طی این روند، بیش از ضررهای مالی به لحاظ عاطفی ضرر کردهام و ضربه خوردهام. به هر حال کودکی و میانسالی من با عشق به موسیقی سپری شده و همواره به کار و حرفهام متعهد بودهام و نسبت به آن احساس مسئولیت میکردهام. همیشه برای خودم و گوش مخاطبانم ارزش قائل بودهام و زمانی که میدیدم فضای پخش از وضعیت نامناسبی برخوردار است، آسیب دیدهام. گویا همیشه نسبت به من نگاه خاصی وجود داشته و انگار به لحاظ خبری بایکوت بودهام.
طی سالها و دهههای گذشته اگر همکارانم با حمایت تهیهکننده به تولید اثر پرداختهاند، من این کار را نکردهام و آثارم هیچگاه تهیهکننده نداشتهاند و با هزینه خودم تولید شدهاند. ده آلبوم در کارنامه دارم که تهیهکننده همه آنها خودم بودهام. رویه به گونهای بوده که خودم آثارم را ساختهام و سپس آنها را به جریان پخش سپردهام و پخشکنندهها نیز هر طور که خواستهاند با خشایار اعتمادی و آثارش رفتار کردهاند.»
مدیران و مسئولان با انتخابهای غلط، مردم را به سمت شنیدن آثار نازل و سطحی سوق دادهاند
خواننده ترانه «بارون» درباره تاثیر مافیای موسیقی بر تنزل سلیقه موسیقایی مردم گفت: «در حال حاضر، متاسفانه و بیتردید، بخشی از راهبران مدیریت موسیقی، مغرضانه به فکر اقتصاد و سودهای اقتصادی موسیقی هستند. آنها به صورت گزینشی کاسبکهایی را کنار خود دارند و با انتخابهای سلیقهای، جریانی مافیایی ایجاد کردهاند. به وجود چنین رویه و مافیایی هیچ شکی ندارم. بازهم تاکید میکنم که بخشی از مدیران و مسئولان به موسیقی چنین نگاهی دارند. آن افراد به جای احترام به مخاطبان و تقویت شئونات شنوایی مردم، با انتخابهای غلط، سلیقه مخاطبان را تنزل دادهاند و آنها را به سمت شنیدن آثار نازل و سطحی سوق دادهاند. آن افراد در حال حاضر تمام مقولات و بخشها را به صورت انحصاری در اختیار گرفتهاند.»
امروز مخاطب در کنسرت فقط حرکات نمایشی، نور، جیغ، فریاد و صدای بیرون آمده از لپ تاپ را میبینند و میشنود!
اعتمادی از وضعیت این روزهای تلویزیون و مرکز موسیقی صداوسیما اینطور میگوید: «من که در ۲۳ سالگی به صداوسیما رفتم، تهیهکنندگانی را دیدهام که در آن مقطع واقعا نگران برخورد و حرف زدنم با آنها میشدم، بس که شأن و شخصیت بالایی داشتند. آنها با سواد بودند. امروز میبینم فلان تهیهکننده یواشکی به خوانندهای که همزمان با من به برنامهای دعوت شده، میگوید تو را به برنامه احسان علیخانی میفرستم به شرط آنکه تهیه کنسرتهای سال بعدت را به من بسپری! تهیهکننده صداوسیما نباید با چنین شیوههایی خوانندهها را به سمت خود بکشد! آیا این صداوسیما همان صداوسیمای ۲۷ سال پیش است و این تهیهکنندگان همانها هستند؟»
وی سال گذشته در گفتوگویی با مهر درباره کنسرتهای امروز خوانندگان گفت: «وقتی کنسرتهای باکیفیت جای خود را به اجراهایی داده که مخاطب در آن فقط حرکات نمایشی، نور، جیغ، فریاد و صدای بیرون آمده از لپ تاپ را میبینند و میشنود پس دیگر جایی برای من و امثال من وجود ندارد. اینها دردهای بسیار عمیقی است که بعید می دانم کسی به فکر التیام آنها باشد.»
خواننده آزرده در پایان گفت: «امروز شخصی به من گفت نظرت درباره گرانی بنزین چیست؟ من نیز در جوابش گفتم تو بگو نظرت درباره ارزان شدن آدمها چیست؟ متاسفانه در مملکت ما به صورت روزمره همه چیز گران میشود اما در این میان قیمت ما چقدر کاهش مییابد و چقدر ارزان میشویم!»
ارسال دیدگاه