فریدون جیرانی: اواخر دهه ۶۰ سالهای تنفس در سینمای ایران است
تهران (پانا) - فریدون جیرانی در جلسه نقد و بررسی فیلم «در آرزوی ازدواج» که در پنجمین روز از «هفته فیلم ازدواج» اکران و نقد و بررسی شد، این فیلم را نخستین اثر سینمایی با پایان تلخ ذکر کرد که در سینمای ایران اجازه اکران یافت.
به گزارش ستاد خبری این رویداد، «هفته فیلم ازدواج» که به همت وزارت ورزش و جوانان از ۱۱ مردادماه در باغ کتاب تهران آغاز شده بود، شامگاه سهشنبه ۱۵ مردادماه با نمایش فیلم «در آرزوی ازدواج» ساخته اصغر هاشمی و برگزاری جلسه نقد و بررسی این فیلم به کار خود خاتمه داد.
جلسه نقد و بررسی فیلم «در آرزوی ازدواج» با حضور فریدون جیرانی یکی از دو فیلمنامهنویس این فیلم، امیر پوریا منتقد و کارشناس سینمایی و دکتر ناصر قاسمزاد کارشناس روانشناسی برگزار شد.
اواخر دهه ۶۰ سالهای تنفس در سینمای ایران است/ آزادی نسبی در سینما
در ابتدای این نشست فریدون جیرانی درباره شرایط ساخت این فیلم در سالهای پایانی دهه ۶۰ بیان کرد: اواخر دهه ۶۰ سالهای تنفس در سینمای ایران است، زمانی که جنگ تمام شد و دوران ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی شروع شد که با افزایش اختیارات رییس جمهور همراه بود و شعار جامعه نیز شعار ساختن و سازندگی بود و به این ترتیب، در این شرایط یک آزادی نسبی وارد سینما شد.
جیرانی با اشاره به این آزادیهای نسبی در سینما یادآور شد: در آن سالها، مسئولان وزارت ارشاد وقت تصمیم گرفتند که تصویب فیلمنامه را محدود به فیملسازانی کنند که درجه «ج» گرفتهاند و به فیلمسازانی که درجه «الف» و «ب» گرفتهاند این اجازه را دادند که بدون تصویب فیلمنامه، فیلمهایشان را بسازند.
ساخت فیلم همراه با تأییدنامه
این فیلمساز در ادامه گفت: وقتی این درجهبندی صورت گرفت، در اواخر سال ۶۷، مدیران تصمیم گرفتند که بر اساس این درجهبندی، تصویب فیلمنامه را آزاد کنند یعنی فیلم درجه «ب» میتواند نامهای با امضای سه فیلمساز شاخص درجه اول داشته باشد، این مجوز و معیاری برای تصویب فیلمنامههای فیلمسازان شد و دیگر نیازی به نظر شورا نبود. ما هم برای فیلم «در آرزوی ازدواج» از آقای داوودنژاد و فخیمزاده و یک نفر دیگر که خاطرم نیست، نامه تایید گرفتیم. فیلمسازان درجه «الف» هم اصلا نیازی به تصویب فیلمنامه خود نداشتند و میتوانستند فیلمشان را بسازند.
وی افزود: حاصل این برنامهها، اتفاق خوبی بود که تا سال ۱۳۷۱ ادامه داشت و به اعتقاد من شاخصترین فیلمهای دهه ۶۰ در همین سالهای ۶۸ تا ۷۱ ساخته شدند، از «هامون» گرفته تا «دندان مار»، «مادر» و «کلوزآپ» که هر کدام یک سرفصل از تاریخ سینما هستند و در سینمای اجتماعی ایران نیز نظیر «زیر بامهای شهر»، «در آرزوی ازدواج»، «نرگس» و ... ساخته شد. سال ۷۱ پایان این دوره است که «همسر» ساخته شد و در انتهای این سال وارد دوران دیگری شدیم که محدودیتها برای تصویب فیلمنامه برگشت و این فضا تا سال ۷۶ ادامه داشت. دو فیلم «نرگس» و «در آرزوی ازدواج» حاصل این سالها در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ است.
جای روانشناسان در سینمای اجتماعی خالی است
در ادامه این جلسه، نتصر قاسمزاد روانشناس اجتماعی درباره فیلم «در آرزوی ازدواج» بیان کرد: در جوامع پیشرفته، سینما بیانگر نیازهای اصلی جامعه است و روانشناسان اجتماعی بخش مهمی از همراهان یک گروه سینمایی را تشکیل میدهند چرا که جامعه و دردهای آن را به خوبی میشناسند، جای این کارشناسان و روانشناسان اجتماعی در سینمای ما خالی است.
سینمای ما امید و انگیزه را به جامعه تزریق نمیکند
وی با اشاره به تلخی فیلم «در آرزوی ازدواج» و مسائل و مشکلات مردم در دهه ۶۰ و ۷۰ و تشابه و تفاوت آن با مسائل و مشکلات امروز مردم در جامعه اظهار کرد: در اواخر دهه ۶۰ تلاش مسئولان بر این بود که امید و انگیزه را به افراد جامعه منتقل کنند و آنها را به سمت حل کردن مسائل ازدواج سوق دهند، اما امروز که تغییرات روانشناختی و جامعهشناسی در کشور ما در فاصله این دههها رخ داده است، باز هم هیچ امید و انگیزه و آینده بهتری را در فیلمهای سینمایی شاهد نیستیم.
اکران اولین فیلم با پایان تلخ در سینمای ایران/ اولین تصویرها از مدیران دولتی ریاکار
در ادامه امیر پوریا از جیرانی خواست درباره پایان تلخ فیلم «در آرزوی ازدواج» توضیح دهد و جیرانی گفت: تا قبل از این فیلم، هیچ فیلمی پایان تلخ را در زندگی طبقه متوسط به تصویر نکشید و این اولین فیلم با پایان تلخ است که در سالهای پایانی دهه ۶۰ اجازه اکران گرفت.
وی با اشاره به نمایش تصویری از مدیران دولتی ریاکار در این فیلم تصریح کرد: برای نخستین بار بود که در سینما تصویری از مدیران دولتی ریاکار اجازه نمایش پیدا میکرد که عملی کردن آن هم بسیار سخت بود و ما تصور میکردیم که فیلم گرفتار سانسور شود، اما خوشبختانه سانسور نشد و هیچ اصلاحی هم در آن صورت نگرفت.
«نرگس» و «در آرزوی ازدواج» متاثر از سینمای ایتالیاست
جیرانی با بیان این که دو فیلم «نرگس» و «در آرزوی ازدواج» متأثر از سینمای نئورئالیست ایتالیاست، یادآور شد: همیشه بعد از پایان جنگها که جامعه در حال ترمیم و جبران خرابی جنگ است، سینمای اجتماعی هم در آن جا شکل میگیرد و در ایران نیز سینمای اجتماعی با پایان جنگ تحمیلی شکل گرفت.
«نرگس» با ۱۶ پایان مختلف/ پایان «نرگس» متاثر از فیلم الیا کازان
فیلمنامهنویس فیلم «نرگس» درباره این فیلم هم گفت: برای فیلم «نرگس» که آن هم پایان تلخی دارد، ۱۶ پایان در نظر داشتیم و حدود یک ماه درباره صحنه پایان آن فکر میکردیم که در نهایت پایان آن متأثر از فیلم بسیار خوب الیا کازان با عنوان «شکوه علفزار» شکل گرفت.
کارگردان فیلم «قرمز» شخصیت آفاق در فیلم «نرگس» را اولین زن بزهکار سینمای ایران ذکر کرد که تماشاگر با او همدلی دارد.
سینما باید به رفع مشکلات اجتماعی جامعه کمک کند
قاسمزاد در ادامه این بحث با اشاره به وظایف سینما تصریح کرد: سینما باید بتواند با جریان عمومی جامعه هماندیشی داشته باشد.
وی با ارائه آماری از آسیبهای اجتماعی و روانی در سطح جامعه بیان کرد: بر اساس آمارها، در جامعه بیش از چهار میلیون نفر بی کار داریم. از هر ۱۰ جوان، یک نفر شکست مطلق عشقی را تجربه میکند که خروجی آن برای هر دو نفر این ماجرا حداقل اضطراب، افسردگی و در نهایت بیماری روانی است و از هر سه ازدواج یک مورد به طلاق میانجامد. بنابراین اگر چه سینما باید چنین مشکلاتی را در جامعه نشان دهد، اما انتظاری که از سینما میرود این است که بتواند برای رفع این آسیبها به بخش دولتی کمک کند و اگر نمایش دردها و تلخیهای جامعه لازم است، راهکار برونرفت از این مشکلات هم لازم است.
امیر پوریا هم با بیان این که کار هنر پرسیدن است، نه پاسخ دادن، یادآور شد: سینما میتواند بدون پرداخت شعارگونه، نوع دیگری از نگریستن به مسائل و مشکلات را هم ارائه کند. همانطور که شخصیت نرگس در فیلم «نرگس» رویکرد متفاوتی داشت.
آخرین نفسهای گفتمان چپ در سینما
در ادامه، فریدون جیرانی فیلم «نرگس» و «در آرزوی ازدواج» را حاصل آخرین روزهای حضور بقایای گفتمان چپ در سینمای اجتماعی ایران ذکر کرد و افزود: بقایای گفتمان چپ که در فیلمهای «گوزنها»، «قیصر»، «کلاغ» و... حضور دارد، آخرین نفسهای این گفتمان را در فیلم «نرگس» و «در آرزوی ازدواج» شاهدیم. همانطور که این گفتمان به تدریج در دنیا از بین میرود در سینمای اجتماعی ایران نیز به تدریج تمام میشود و از دوره اصلاحات، گفتمان جدیدی وارد سینمای اجتماعی ایران میشود که گفتمان مبتنی بر لیبرالیسم است و در آن گفتمان دیگر نگاههای فردی، شخصی و جمعی مطرح نیست و از دل آن فیلمهای شاخصی هم بیرون میآید.
جیرانی تأکید کرد: فیلمهای «نرگس» و «در آرزوی ازدواج» مربوط به همان شرایطی است که حال و هوای آن در فیلم دیده میشود و سازندگان فیلم متأثر از شرایط جامعه فیلم خود را ساختهاند.
از قدرت سینما به درستی استفاده نشده است
قاسمزاد نیز با اشاره به رسالت سینما و تأثیرگذاری آن بر عامه مردم بیان کرد: سینما جریانی است که مردم به آن اقبال بیشتری دارند، اما سینما با همه قدرت و توانمندی که دارد، نتوانسته اثرات سازنده خود را در لایههای جامعه بر جای بگذارد و معتقدم از قدرت سینما در این راستا به درستی استفاده نشده است.
وی افزود: ما از سینماگران انتظار داریم مصلح اجتماع باشند اما اگر «قیصر» زمانی در سینمای ایران الگوی میلیونها ایرانی میشود، حتما کاراکتری است که گمشده مردم بوده و توانسته مردم را جذب کند و امروز جای این موارد در سینمای ایران خالی است.
نسل جدید و نگاه تازه فیلمسازان ایرانی/ گفتمانها پیشبرنده سینمای اجتماعی ایران هستند
جیرانی در ادامه درباره تفاوت نگاه نسل تازه فیلمسازان سینما با کهنهکاران این عرصه بیان کرد: به نظر من از زمان ورود اصغر فرهادی به سینمای ایران، تاریخ و تفکر دیگری در سینمای ایران شروع شده است، امروز آزادیهای فردی مهمتر از عدالت اجتماعی است و مسئله امروز سینما مسئله گفتمانهاست که سینمای اجتماعی ایران را نیز گفتمانها جلو میبرند.
وی با طرح دو سوال از روانشناس این جلسه ادامه داد: این که چگونه میشود تلخی جامعه را دید و همراه با این تلخی امید هم به جامعه تزریق کرد، باید ابتدا پرسید که آیا نسل امروز ما رویای ملی دارد؟ آیا نسل امروز ما در آینده زندگی میکند؟
وجه تمایز تلخی و پوچی در آثار سینمایی
در ادامه امیر پوریا با بیان اینکه پایان فیلم «نرگس» علیرغم تلخ بودن، نوعی نگاه امیدوارانه دارد، تصریح کرد: باید وجه تمایزی میان تلخی و پوچی در نوع نگاه فیلم به شرایط انسان در جامعه و در پهنه حیات وجود داشته باشد.
قاسمزاد هم در ادامه گفت: حضور یک روانشناس در کنار همه تیمهای ورزشی که میلیاردها هزینه میکنند، الزامی است، همانطور که در میان روسای دولتی، وزیران، مدیران میانی و سینماگران حضور روانشناسان و مشاوران روانشناسی اجتماعی لازم است و شاید اگر از حضور یک مشاور روانشناس در برخی فیلمها استفاده میشد، به ایجاد امید به آینده به دور از هرگونه شعارزدگی کمک میکرد.
وی در پایان تصریح کرد: به هر حال مشکلات در همه جوامع دنیا وجود دارد اما مهم این است که در کنار نشان دادن آسیبهای اجتماعی در سینما، راهکار عملی و پذیرش رنج و سازگاری را هم به مخاطب نشان دهیم.
در پایان این جلسه، لوح تقدیرهای حاضران در جلسه را نبئی معاون دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان و نجابتیان مدیر گروه مشاوره این دفتر اهدا کردند.
«هفته فیلم ازدواج» برای اولین بار و به همت دبیرخانه ستاد ملی هفته ازدواج با همکاری اداره کل ورزش و جوانان استان تهران و باغ کتاب تهران برگزار شد.
این برنامه همزمان با هفته ازدواج از روز جمعه ۱۱ مرداد آغاز شد و تا روز سهشنبه ۱۵ مرداد ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۱:۳۰ در سالن شماره ۸ باغ کتاب ادامه داشت.
در این برنامه ۵ فیلم «ازدواج به سبک ایرانی» ساخته حسن فتحی و «همسر» ساخته مهدی فخیمزاده با حضور کارگردانان این آثار، «نرگس» ساخته رخشان بنیاعتماد با حضور عاطفه رضوی بازیگر نقش نرگس، «عروس» ساخته بهروز افخمی با حضور عبدالله اسکندری طراح چهرهپردازی فیلم و «در آرزوی ازدواج» ساخته اصغر هاشمی با حضور فریدون جیرانی فیلمنامهنویس این اثر به نمایش در آمد و پس از اکران، با حضور امیر پوریا منتقد و نویسنده سینما و ۵ روانشناس و کارشناس علوم اجتماعی و امور خانواده تحلیل و بررسی شد.
ارسال دیدگاه