به یاد فرهاد مهراد؛ جوی هزار زمزمه‌ درد و انتظار

عاطفه بزرگ‌نیا*

9 شهریورماه سالروز خاموشی فرهاد مهراد خواننده ترانه‌های «جمعه» و «یه شب مهتاب» است.

کد مطلب: ۸۴۹۷۶۷
لینک کوتاه کپی شد

با اکران فیلم «رضا موتوری» مسعود کیمیایی در سال ۱۳۴۸ نام خواننده‌ای به نام فرهاد در فضای فرهنگ و هنر آن زمان مطرح شد. این صدای بم و اندوهگین روی تصویر بهروز وثوقی زخمی سوار بر موتورسیکلت در شب‌ بی‌تپش خیابان‌های تهران آهنگ «مرد تنها» را در خاطره فارسی‌زبانان جاودانه کرد: با صدای بی‌صدا/ مث یه کوه بلند/ مث یه خواب کوتاه/ یه مرد بود یه مرد...

بهار فرهاد بعد از «رضاموتوری»

آهنگ اسفندیار منفردزاده بر شعری از شهیار قنبری با مضمونی اجتماعی در کنار عوامل تصویری همگی دست به دست هم دادند تا نام فرهاد به عنوان خواننده‌ای توانمند وارد عرصه موسیقی ایران شود. پیش از آن فرهاد به زبان انگلیسی می‌خواند و علاوه بر خوانندگی به عنوان نوازنده گیتار و پیانو با گروه موسیقی «بلک کتس» در کافه معروف کوچینی برنامه اجرا می‌کرد. اجراهای فرهاد در کوچینی چنان مورد توجه قرار گرفته بود که گفته می‌شود آمریکایی‌های مقیم ایران برای رزرو صندلی‌های جلوی کافه سر و دست می‌شکستند. آن دوره فرهاد به «فرهاد بلک کتس» معروف شده بود و نشریات آن زمان و افرادی که از مخاطبان او در کوچینی بودند لقب «ری چارلز ایران» را به او داده بودند.

با اجرای ترانه «جمعه» برای فیلم «خداحافظ رفیق» امیر نادری صدای فرهاد به عنوان یک صدای اعتراضی در عرصه هنر ایران شناخته شد و هنرمندان بسیاری را به سمت ترانه‌های سیاسی و اعتراضی سوق داد. ترانه «خسته» در فیلم «زنجیری» ساخته خسرو یحیایی و «ماهی‌ها در خاک می میرند» به کارگردانی مشترک امیر جاهد و محمد دلجو دیگر کارهای سینمایی فرهاد در آن دوره بودند.

فرهاد در نهایت گزیده‌کاری از «مرد تنها» تا وقوع انقلاب اسلامی سال ۵۷ تنها ۱۳ ترانه خواند؛ ۱۳ ترانه‌ای که هر یک جایگاهی ویژه در ذهن و خاطره ایرانیان پیدا کردند و نسل‌های بعد از فرهاد هنوز ترانه‌هایی چون اسیر شب، یه شب مهتاب، هفته خاکستری، گنجشکک اشی مشی، سقف، آوار و کودکانه او را زیر لب زمزمه می‌کنند.

یک روز بعد از انقلاب در ایران یعنی در روز ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ سیاوش کسرایی ترانه «وحدت» را برای آهنگسازی به اسفندیار منفردزاده داد و در همان روز صدای فرهاد در ستایش آزادی و آزادگی در تلویزیون ملی طنین‌انداز شد. در واقع‌، فرهاد اولین خواننده‌ای بود که صدایش بعد از انقلاب نیز شنیده می‌شد؛ اما پس از انقلاب، ممنوعیت کار او را سالها خانه‌نشین کرد. فرهاد در این‌سوی مرز پرگهر ماند و صدای فریادش خاموش شد. ده سال از بهترین سال‌های عمر این هنرمند خالق و توانا در سکوت و انزوا گذشت و سرانجام پس از سال‌ها تلاش و دوندگی و تحمل ناملایمات بسیار اجازه یافت اولین آلبوم خود را منتشر کند. در سال ۱۳۷۳آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر شد که شامل چند ترانه فارسی و چند ترانه انگلیسی بود.

تنها کنسرت فرهاد بعد از انقلاب کنسرت سال ۱۳۷۷ در هتل شرق تهران بود که آلبوم «برف» در پی آن منتشر شد.

زمستان فرهاد بعد از اآمدن «برف»

پس از انتشار آخرین آلبومش بنام «برف»، درصدد تهیه آلبومی با نام «آمین» بود که ترانه‌هایی از کشورها و زبان‌های مختلف را در بر می‌گرفت. اما رنج سال‌های خاموشی جسم و جان فرهاد را فرسوده کرده بود. از سال ۱۳۷۸ بیماری‌اش شدت گرفت. او به بیماری هپاتیت سی مبتلا بود و در نتیجه عوارض کبدی ناشی از آن در خرداد ۱۳۸۱ برای درمان به لیل فرانسه رفت و در ۹ شهریور همان سال پس از مدتی اغما در بیمارستان، ساعت ۱ صبح روز شنبه در سن ۵۹ سالگی درگذشت و در ۱۳ شهریور در گورستان تیه (قطعه ۱۱۰، ردیف ۷، سنگ ۲۳) در پاریس دفن شد.

همسرش، پوران گلفام، همه متعلقات فرهاد را به موزه سینما در باغ فردوس تهران هدیه کرد و امروز فضای ویژه‌ای با عنوان «خانه فرهاد» در موزه سینما برای این خواننده در نظر گرفته شده و یادگارهای دیدنی از حضور او در سینما، در این خانه گذاشته شده است.

* خبرنگار

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار