در گفتوگو با پانا
رهبر قنبری، فیلمساز سینمای کودک و نوجوان: حذف پیک نوروزی، پایان تحمیل مجازات درتعطیلات نوروز است
کاش فاضل نظری سینماگران بالای ۴۰ سال را به کانون راه ندهد
تهران(پانا) – رهبر قنبری فیلمساز سینمای کودک و نوجوان در گفتوگو ضمن مرور خاطرات خود از تکالیف نوروزی در تعطیلات عید دوران تحصیل خود، به موضوعات روز مطرح درباره سینمای کودک و نوجوان و کانون پرورش فکری پرداخت.
رهبر قنبری کارگردان، مستندساز، نویسنده و تدوینگر ایرانی متولد سال ۱۳۴۰ در شهر اردبیل است. وی فارغالتحصیل مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی است. او تاکنون نویسندگی و کارگردانی فیلم های سینمایی «او»، «پرنده باز کوچک»، «عروسی حسین»، «روییدن در باد»، «فصل بلوغ» و مستندهای «تب مسین»، «آینههای غبار گرفته»، «شیخ محمد خیابانی» و... را برعهده داشته است. وی در آستانه فرارسیدن نوروز و با توجه به حذف پیک نوروزی از تکالیف دانشآموزان در ایام عید درباره تاثیر این اقدام بر روح و روان کودکان، سینمای کودک و نوجوان، بایدها و نبایدهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دوره جدید فعالیت خود و همچنین راهکارهایی برای سرگرم کردن بچهها در دنیای امروز با پانا گفتوگو کرده است. وی همچنین خاطرات خود را از سال های درس و تحصیل که با حل کردن و انجام تکالیف پیک نوروزی همراه بود، مرور کرد.
حذف پیک نوروزی برای دانش آموزان و جایگزینی قصه گویی را چگونه ارزیابی می کنید؟
من به طور کلی به عملکرد آموزش و پرورش انتقاداتی دارم زیرا ساعت سینما در این نظام وجود ندارد. در این وضع چه تفریحی برای بچهها جایگزین می شود؟
با وجود این، حذف پیک نوروزی اتفاق خوبی است زیرا در این باره با اجبار با بچهها برخورد میشد. من به خوبی به یاد دارم وقتی سوم و چهارم ابتدایی بودم، نشریه کیهان بچهها چاپ می شد و داستانی تصویری داشت که همیشه منتظر خرید آن میماندنم. بهای کمی هم داشت و با شوق و اشتیاق آن را میخریدم اما نسبت به پیکهای نوروزی این حس را نداشتم زیرا در پیکهای نوروزی مطالب سنگینی گنجانده میشد و یک جور تکلیف اجباری و مجازات بود.
چه راهکاری برای سرگرم کردن بچه ها در ایام عید پیشنهاد می کنید؟
به نظرم تهیه سی دی هایی از فیلمهای آموزشی در خصوص مطالب مربوط به فیزیک، شیمی، طبیعت و... میتواند راهکار خوبی باشد. این فیلمها و مطالب میتوانند آموزههای زیادی برای بچهها داشته باشند. می توان حتی از کودکان خواست تا نقدی بر این محتوا بنویسند و جوایزی هم برای بهترین نقدهایشان دریافت کنند.
خاطرهای از انجام تکالیف نوروزی در دوران تحصیل خود به یاد دارید؟
برای من که دوران قبل از انقلاب درس میخواندم سالهای تحصیل ابتدایی به سال های ۴۷ تا ۵۳ برمیگردد. آن زمان تکالیف نوروزی سختی به ما داده می شد و بسیار اذیت میشدیم. اما بعدها که تکالیف نوروزی تصویری شد، از رنگآمیزی و انجام آن بیشتر لذت میبردم. راستش را بخواهید بوی کاغذهای پیک نوروزی هنوز در خاطرم مانده است. مدادی که باید تراشیده میشد و مداد رنگیهایی که دلم میخواست زود قدشان کوتاه شود تا مدادهای نویی جایگزین شان شوند. به نظرم پیک نوروزی هم خوب است هم بد. زمانی خوب است که اجباری در کار نباشد و زمانی بد که به یک تکلیف تبدیل شود.
کمی هم به سینما بپردازیم. امسال شاهد برگزاری طرح سیمرغ و پروانه ها همزمان با برگزاری سی و ششمین جشنواره فیلم فجر بودیم که اکران فیلم های منتخب جشنواره فیلم کودک و نوجوان را برای دانش آموزان تهرانی دنبال می کرد. این طرح چقدر موفق بود؟
تنها دو روز اجرا شد. زیرا طرح «سیمرغ و پروانه ها» با فاصله یک هفته مانده به فجر به راه افتاد و تعداد و گستره اجرای آن بسیار کم بود و برنامهریزی دقیق و سنجیدهای برای آن وجود نداشت.
چرا ادامه نیافت؟
زیرا تهران درگیر آلودگی و تعطیلی مدارس بود. برف هم می آمد.
به نظرتان ادامه یافتن آن در دوره های بعدی جشنواره فیلم فجر نتیجهبخش است؟
بله قطعا، به نظرم این طرح باید سال آینده اجرا شود و برای سینمای ما این اتفاقی ضروری است. متاسفانه امروز، سینما در در تمام جنبهها به طورحرفهای دنبال نمیشود. در حالی که باید به رشد و ارتقای حسی و عاطفی کودک و نوجوان کمک کند.
شاید علاوه بر سینما، مراکزی نظیر کانون پرورش و فکری کودکان و نوجوانان نیز این رسالت را بر عهده دارند. برای کانون که دوره جدید فعالیت خود را با مدیریت فاضل نظری آغاز کرده است، چه پیشنهادی دارید؟
شنیدهام فاضل نظری مدیر جوان و پویایی است و قصد اجرای طرحهای بزرگی در کانون دارد. من ایشان را به فعالیتهای کانون در دهه ۵۰ ارجاع میدهم که چطور به اقصی نقاط کشور سینما را رساند و آثاری مثل «ساز دهنی»، «سفر»، «مسافر»، «نان و کوچه» و صدها فیلم کودک و نوجوان دیگر تولید شد. من خود در یکی از نقاط محروم تهران درس میخواندم و در ۱۳ سالگی ساز دهنی را دیدم و شیفته سینما شدم. از مدیر کانون تقاضا دارم به سوابق آنجا رجوع کنند. نیاز به مدیریت وسیع و فکر مضاعفی نیست. اکنون که ابزارها پیشرفت کردهاند، کافی است ایشان تولیدات سینمایی را محدود و مختصر به یک یا دو فیلم بلند در سال آن هم به دست سینماگران شناختهشده حتی خودم نکنند، بلکه باید فرصت برای گروههای جوانتر و تحصیلکردگان فعال سینما که نبوغ زیادی دارند، فراهم شود. به نظرم، من و همنسلان من تلاششان را در سینما کردهاند و کانون باید کار حرفهای خود را بر کشف استعدادهای جوان بگذارد. فیلمسازان برتر و جوان به این گروه راه یابند و امکانات در اختیار آنها قرار بگیرد. کاش فاضل نظری سینماگران بالای ۴۰ سال را به کانون راه ندهد و خود من هم با ۵۶ سال سن داوطلب اجرای این ایده
میشوم.
گفت و گو و تنظیم: رکسانا قهقرایی
ارسال دیدگاه