محمدرضا دلیر*

نگاهی به سینمای دینی ایران

تهران (پانا) - درتعریف سینمای دینی باید بگوییم سینمایی است که از رهگذر فضای شرعی و دینی که منبعث از مصادیقی مانند مسجد، هیات ، قرآن و تعالیم دینی معصومین است در یک قالب دراماتیک و جذاب مخاطب خود را متوجه مزایا و ویژگی های برجسته قدسی و روحانی آن بکند. گرچه مفهوم سینمای دینی سال‌هاست تعریف مشخصی میان فیلمسازان ، مخاطبان و منتقدان ندارد.

کد مطلب: ۱۵۵۷۲۰۵
لینک کوتاه کپی شد
نگاهی به سینمای دینی ایران

 در این بین برخی اساسا سینمای دینی را نمی پذیرند و برخی نیز هرمفهوم اخلاقی را در ذیل سینمای دینی می گنجانند. افزون بر این اغلب آثار دینی سینمای ایران یا به مناسبت ایام محرم و عاشورا تولید شده اند یا آثاری بیوگرافی درباره زندگی پیامبران و امامان هستند و مناسبت هایی مانند اعیاد قربان  یا غدیر ، بطور مشخص در سینمای دینی جای ندارد .

نکته ای که در این راستا حائز اهمیت است آن است که اگر می‌خواهیم به فرم متمایز سینمای دینی خودمان برسیم که در تاریخ تجارب فرهنگی و هنریمان رد پای آن فرم را پیدا کنیم باید ببینیم فیلم یا فرمی که ما می خواهیم بوجود بیاید چه چیزی از آن درتجارب گذشته می توانیم پیدا کنیم که دستمایه ای به ما بدهد تا آن را پرورش بدهیم. 

اکنون فیلم های زیادی هستند که رویکرد دینی دارند و مخاطبین مختلفی برداشت دینی از آنها داشته اند. لیکن شرط امکان تحقق سینمای دینی وجود یا خلق یک فرمی است که مخاطب را برای تجربه یک جهان دینی آماده می کند. وقتی جهان اثر هنری یک خصلت دینی داشته باشد و مخاطب را درگیر مناسبت های دینی کند ، آن گاه می توان گفت یک اثر دینی است. در سینمای هالیوود از  اول دوران شکل گیری آن شاهد تولید فیلم های دینی بوده ایم؛ فیلم هایی همچون ده فرمان را می توان یکی از اصلی ترین و معروف ترین این فیلم ها دانست. البته ذکر این نکته ضروری است که وجود مضمون دینی به تنهایی نمی تواند فیلم را دینی کندبلکه وجود یک فرم که ما را وارد تجربه جهان دینی کند می تواند معیار تعیین کننده دینی یا غیر دینی بودن یک فیلم باشد.

در فرم دینی فیلم ، تکنیک ها و محتوای مد نظر نویسندگان و نگاه طراحان می‌تواند تاثیر گذارباشد و در نهایت جهان اثر را برای مخاطب خلق کند.

تحقق فرم سینمای دینی منوط به دو شرط اساسی است شرط اول این است که خود فرد علاقمند به تولید فیلم دینی موانست با دین داشته باشد تا بتواند به شکل دقیق تری اثر هنری دینی را تولید کند و شرط دیگر آن است که فیلمساز باید بتواند با انگیزه فراوان نسبت به تولید اثر دینی ممارست داشته باشد و با کنار هم قراردادن تجربه های مختلف به فرم ایده آل برای سینمای دینی برسد.

اساسا سینمای دینی نوعی نگاه معطوف به روح توحیدی عالم است، نگاهی که انسان در مواجهه با آن دچار پالایش روحی بشود، اگر انسان به قرآن کریم نگاه کند درمی یابد که بسیاری از مفاهیم آن و نیز بسیاری از معجزات انبیای سلف شان تصویری دارند و از جنس تصویر هستند. به عبارت دیگر کاملا سینمایی هستند.

فرجام سینمایی که ما می خواهیم مبانی و اولمان را از قرآن استخراج کنیم، باید فرجامی توحیدی و تربیت توحیدی مخاطب باشد. فرجام چنین سینمایی باید در یک مکانیسم تاویلی، بشر را به سمت حیات و غایت خلقت سوق دهد. سینمای دینی یکی از مهم ترین گونه های سینمایی در تمام دنیاست که فارغ از انگاره های مذهبی، نوعی جریان تبلیغاتی نیز به شمار می رود. این گونه آثار به واسطه ساختار گسترده خود، برنامه ریزی و هزینه های بسیاری را می طلبند که این ملزومات، باتوجه به کمبود منابع  ، ناملایمتی را در مسیر تولیدات خود رقم زده است که این اتفاق، مطلوب سینمای ایران نیست.

سینمای دینی در هرکشوری ، بسته به جریان اعتقادی آن کشور ، تعریف و مشخصات متفاوتی دارد. برخی کشورها، سبقه دینی خود را به کار میگیرند، برخی دیگر وجوه حماسی را باسینمای دینی خلط می کنند و برخی نیز دست به نماد سازی می زنند . در کشور ما سینمای دینی، با وجودی که سابقه طولانی دارد اما تداوم حرفه ای نداشته است. چراکه این سینما هیچ وقت به عنوان یک جریان در سینما ما مطرح نشده است و در برهه های مختلف، به صورت موجی گذرا، تکانه هایی را موجب شده است. بنابراین نخستین نکته ای که در باب آسیب شناسی سینمای دینی در ایران مطرح است، عدم دغدغه مندی جریان ساز مدیران و فعالین سینمایی این حوزه است که اجازه نداده تا تولیدات این حوزه به حدی از تکثر برسند تا بتوان شاهد یک جریان سازی مطلوب بود.

فعالان سینمای دینی ، همواره از نبود بودجه، امکانات و حتی عدم همراهی برخی مسئولان، ابراز گلایه می کنند. کافی است در این زمینه، نگاهی به مهم ترین آثار دینی بیندازیم تا ابعاد این موضوع روشن شود .

فیلم ( ملک سلیمان)

با مرارت های بسیاری به تولید رسید و با وجود اینکه حدود ۱۵سال از انتشار خبر تولید فصل دوم این فیلم می گذرد، اما در عمل هنوز اتفاقی نیفتاده است  و یا فیلم( رستاخیز) که مشکلات بسیاری در مسیر تولید و پس از تولید را پشت سر گذاشت. اگر به جشنواره چهل و سوم فیلم فجر نگاهی بیندازیم در می‌یابیم که به غیر از فیلم ( موسی کلیم‌الله ) بقیه تولیدات در ژانر اجتماعی و کمدی قرار می‌گیرند آنهم کمدی نازل و سخیف! جالب اینکه خود مسوولان  و فعالان سینمای دینی، از وضعیت کنونی رضایت ندارند و همواره اعلام می کنند که خواهان بهبود این وضعیت هستند.

سینمای دینی ما روز به روز بافقر تولیدات مواجه می شود و تدبیری در جهت تولید منطقی این گونه آثار اندیشیده نمی شود. درحال حاضر تولیدات سینمای مقاومت، دایره شمول بیشتری از بودجه نهادهای دولتی را به خود اختصاص داده  و این اتفاق، زمینه این تصور اشتباه را رقم زده که حمایت از این آثار ، همردیف حمایت از سینمای دینی است! حال آنکه این دو مولفه، دو مقوله کاملا جدا از هم هستند که تنها در برخی خطوط اعتقادی، جریانی موازی را تشکیل می دهند .

استقبالی که مخاطبان از سینمای دینی طی چند سال گذشته از خود نشان داده اند ، نشان می دهد که پروژه های مر بوط به سینمای دینی در ایران علی رغم سختی کار و هزینه های بالا و محدودیت در به تصویر کشیدن سیمای ائمه اطهار، در گیشه با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو می شود و لازم است مسوولان با برنامه ریزی مدون و کلان، مسیر هدفمندی را در تولیدات سینمای دینی بردارند بطوریکه به تکثر تولیدات در این حوزه بینجامد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار