محمدرضا اصلانی:
نیشدارو از اولین فیلمهای دراماتیک در جهان است
تهران (پانا) - مستند «نیشدارو» ساخته منوچهر انور در قالب برنامه «شبهای مستند» موزه سینما که با همکاری انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند برگزار میشود، در سالن فردوس این مجموعه فرهنگی تاریخی به روی پرده رفت.
پس از نمایش این مستند، محمدرضا اصلانی، فیلمساز شناخته شده به واکاوی دقیق این فیلم مستند پرداخت و در معرفی منوچهر انور گفت: انور در سال ۱۳۳۲ روی نمایشنامه «بلبل سرگشته» نوشته علی نصیریان کار کرد و با بازنویسی مجدد این متن، آن را با نام مستعار شاروند اجرا کرد. این تئاتر نخستین نمایشی است که از ایران مدرن به اروپا میرود و تحسینهای فراوانی برمیانگیزد.
وی ادامه داد: انور با وسواس شدید خود، تاریخ ویل دورانت را ویرایش دوباره کرد. او همچنین بر روی رمان «خشم و هیاهو» ویلیام فاکنر یک سال و نیم کار کرد و اثری فاخر را ارائه داد به گونهای که متن او نشانگر شیوه نوشتار فاکنر است.
منوچهر انور؛ یک انسان چند وجهی
اصلانی ادامه داد: بعدها انور به سازمان برنامه دعوت میشود و در بخش فیلمسازی و مستند نگاری، به فعالیت میپردازد. در آنجا او یک طرح گسترده درباره برنامه ریزی صنعتی آب در ایران ارائه میدهد. همچنین سفارشی را از سرم سازی رازی دریافت میکند و برای آن از ابتدا فیلمنامه ویژه مینویسد. انور بعدها به خاطر اختلافات پیش آمده، سازمان برنامه را ترک میکند و فیلمهای او در این مجموعه، مصادره شده باقی میمانند. سرانجام او در دایره المعارف فارسی با مصاحب همکار میشود و بخشهای هنری این دایره المعارف را هدایت میکند. مصاحب از ماجرای سازمان برنامه آگاه میشود و با پادرمیانی او، راشها در اختیار انور قرار میگیرد و او آنها را مونتاژ میکند. مهرداد رهسپار که در عنوان فیلم نامش به عنوان تدوینگر آمده است، اسم مستعار منوچهر انور است. او همچنین در ایران یک شکسپیر شناس است و قطعاتی از شکسپیر را با لهجه آکسفوردی به فصاحت و از حفظ میخوانده است.
وی خاطرنشان کرد: انور همچنین مرکزی مربوط به تولید عکس و فیلمهای صنعتی را راه اندازی کرد. پیش از آن، عکاسی صنعتی وجود نداشت و درواقع انور به عکاسی صنعتی مفهوم بخشید. در همین زمان آلبرت لاموریس فیلم «باد صبا» را درباره ایران میسازد و انور گفتار فیلم را بازنویسی میکند. گفتار او به یک روایت تصویری و زبانی تبدیل میشود و این نکته نشانگر اهمیت کار انور است.
اصلانی با بیان اینکه انور فیلم «باد صبا» را مانند پوستی میدانست که گوشت ندارد، افزود: او بدین وسیله کار لاموریس را مورد انتقاد قرار میدهد. لاموریس به او پیشنهاد میدهد که همراه یکدیگر سفرهایی به نقاط مختلف ایران داشته باشند؛ اما کشته شدن لاموریس باعث میشود این اتفاق سرانجامی نداشته باشد. بعدها نیز او گفتار مستند «جام حسنلو» را انجام داد.
اصلانی با بیان اینکه آشناییاش با انور از دهه ۴۰ است، گفت: در آن زمان من به همراه تعدادی از دوستان همچون بهارلو و شیردل به دفتر نور و صدا میرفتم و او با آن صدای جادویی خود سخن میگفت و ما به آن گوش میدادیم. بازی که او با لحن صدای خود میکرد، برای ما جالبتر از سخن او بود. آشنایی ما عمق دیگری پیدا کرد و او من را سوار اتومبیل خود میکرد و با یکدیگر در آن مسیر طولانی به صحبت میپرداختیم. او از فیلمنامههای مفصل خود میگفت که هر یک اگر ساخته میشدند، بسیار درخشان بودند.
انور از شاخصههای مهم یک دوران به حساب میآید
اصلانی خاطرنشان کرد: یکی از اتفاقات جالب به فیلم اول سهراب شهید ثالث با عنوان «یک اتفاق ساده» مربوط میشود. قرار بود شهید ثالث یک فیلم کوتاه بسازد. اما او نگاتیوهای بیشتری تحویل میگیرد و یک فیلم سینمایی را کارگردانی میکند. این موضوع مورد انتقاد قرار می گیرد زیرا او فقر مردم را مطرح کرده بود. پس از مدتی شهید ثالث ، انور را میبیند و ماجرا را به او میگوید. انور فیلم را میبیند و مشکلات مربوط به آن را رفع می کند.
اصلانی در ادامه گفت: بعد از مدتی انور به اصرار هوشنگ کاوه که مدیر سینمای عصر جدید بود، شروع به گفتن آنونسهای فیلمهایی خاص کرد. او خود متن آنونسها را مینوشت و سبک جدیدی در گفتن آنونسهای ایجاد کرد که بسیار فراگیر شد.
کارگردان فیلم «جام حسنلو» خاطر نشان کرد: پس از آن انور به ترجمه نیز پرداخت و نمایشنامه «عروسکخانه» نوشته هنریک ایبسن را مجددا ترجمه کرد و پس از آن «اردک وحشی» را ترجمه کرد. او همچنین ملانصرالدین را دوباره نویسی کرد که با تصویر گری زرین کلک منتشر شد. آخرین کتابی که از او میشناسم، کتابی تالیفی از نثر دوران تحول ایران است که به بازگشت ادبی مشهور است.
«نیشدارو» یک اثر پیشرو و تجربی است
اصلانی با بیان اینکه منوچهر انور یک ادیب، نویسنده، فیلمساز، عکاس و تئاتریسین و مترجم و مولف بود، بیان داشت: انور از شاخصههای مهم یک دوران به حساب میآید. او اکنون بیش از نود سال دارد اما همچنان خوش حافظه و مرد اخلاق است.
در ادامه محمدرضا اصلانی درباره فیلم «نیشدارو» گفت: این فیلن در سال ۱۳۳۹ ساخته شد و هم زمان با آن فیلم «تخت جمیشد» فریدون رهنما نیز ساخته شده است. این فیلم یک آبستره نگاری و یک کانسپت از یک موضوع است. فیلمی که یک سفارش است، اما تبلیغ یک موضوع نیست. در این فیلم از مسائلی که مشمئز کننده به نظر میآیند، زیبایی کشف میشود. «نیشدارو» یک اکسپرسیونیسم آبستره است و این موضوع حتی در فیلمهای انگلیسی آن دوره مشاهده نمیشود. این فیلم در زمان خود یک اثر پیشرو و یک مستند تجربی بوده است. گفتار فیلم توضیحی است اما گفتار، نوعی ریتم ایجاد میکند و تنها توضیح نیست. ریتم گفتار، خودش نوعی تدوین دیگر است. تدوین فیلم پیش از آنکه به ما توضیح بدهد، اجازه فهم صحنه را میدهد. این نکات در زمان خود یک نوآوری درخشان ادبی و نقاشانه از سینما به شمار میرفته است.
وی ادامه داد: درواقع «نیشدارو» از اولین فیلمهای دراماتیک در جهان است.
اصلانی خاطرنشان کرد: سینمای بدنه و تجاری، تاریخ سینما نیست. تاریخ سینمای ایتالیا با فیلمهای تجاری آغاز نمیشود. بلکه با روسیلینی و ویسکونتی و فیلمی همچون «دزد و دوچرخه» آغاز میشود. نسل جدید البته در حال تجدید نظر است و این موضوع را رهیابی میکند و من امیدوارم به واسطه نسل جدید، نه تنها سینمای ایران گذشته یابی شود، بلکه سینمای ما بتواند خلاقیت جدید را به جهان عرضه کند.
انور جاودانگی از پویش انسانی را مطرح میکند
کارگردان مجموعه «سمک عیار» گفت: انور در این فیلم زیبایی یک پروسه را مطرح کرده و بیننده را به جستجوگری تشویق میکند. در فیلم گفتار، موضوع را برای تماشاگر حل میکند و به همین دلیل تصویر وظیفه دیگری را برعهده میگیرد. زیبایی نگاری از موضوع، برای اولین بار در ایران با فیلم «نیشدارو» مطرح میشود.
اصلانی یاداور شد: منوچهر انور در این فیلم یک جاودانگی از پویش انسانی را مطرح میکند. این فیلم فهم ما را از یک پروسه صنعتی و در عین حال جگر خراش گسترش میدهد و زیبایی این تلاش و رنج را مطرح میکند و این موضوع در آن زمان یک اتفاق مهم بوده است. این مسائل در فیلمهای دیگر انور وجود ندارد و دلیلش این است که انور از ساخت «نیشدارو» سرخورده شد.
در ادامه سعید رشتیان، کارگردان و تهیه کننده سینمای مستند نیز گفت: من از ارتباط میان آقای اصلانی و انور آگاه نبودم و از صحبتهای ایشان بسیار استفاده کردم. سالها پیش یک برنامه نمایش در حدود دو سال برگزار شد و در اکثر این برنامهها، آقای انور با علاقه بسیار زیادی شرکت میکردند. عمده شرکت کنندگان آن برنامه افرادی جوان بودند، اما آقای انور با فروتنی و شوق زیادی به تماشای فیلمها مینشستند و با افراد حاضر در جمع وارد گفتوگو میشدند. برای من باعث تاسف است که او را آنطور که شایسته بود نشناختیم.
سینما برایند همه هنرها است
علی لقمانی فیلمبردار شناخته شده سینمای ایران نیز گفت: با تماشای این فیلم دوباره به این فکر افتادم که ما در حال از دست دادن افراد چند وجهی در حوزه فرهنگ هستیم. درباره فلم «نیشدارو» دو نکته وجود دارد. در فیلم با تصاویری از روند تولید دارو رو به رو هستیم که برای تماشاگران عام مفید است و در مونتاژ به گونهای طرح شده که یک آبستره را به وجود آورده است. اینکه در آن زمان بتوانید به سفارش دهنده چنین موضوعی را دیکته کنید، به هیچ عنوان کار سادهای نیست. نکته دیگر این است که فضای صوتی فیلم بسیار خاص است. انور در این فیلم، از موسیقی پرهیز کرده و افکتها را به صورتی کامل حساب شده و سنجیده به کار گرفته است.
فخرالدین سیدی تهیه کننده مستند نیز گفت: این فیلم میتواند یک الگو و نمونه شاخص برای آموزش به دانشجویان سینما باشد. نزدیک شصت سال از عمر فیلم میگذرد اما هنوز هم بسیار تازه است. «نیشدارو» دارای یک فیلمنامه دقیق، فیلمبرداری مطابق فیلمنامه و تدوینی بسیار عالی است. همچنین صداگذاری بسیار درخشانی دارد که در آن درد و رنج انسانی در حیوانات مشاهده میشود.
نیشدارو بافت فوق العاده ای دارد
ارد عطارپور مستند ساز شناخته شده نیز در این نشست بیان داشت: «نیشدارو» از فیلمهای مورد علاقه من بوده و فکر میکنم دارای بافت فوقالعادهای است و با توجه به سال ساخت، به کار گیری این نوع نگاه از جانب فیلمساز بسیار عجیب است و حتی در کارهای دیگر انور هم تکرار نشد، اما با این وجود، اثر خود را بر روی سینمای مستند ایران باقی گذاشت.
اصلانی در ادامه این جلسه گفت: یکی از وجوه مختلف در کارهای انور، نازک دلی او بوده است و تنها اتفاقی که انور تا به آخر به آن ادامه داد، گویندگی بود. عجیب است که او تنها به دلیل صدایش مورد تحسین قرار بگیرد و استعدادهای دیگر او نادیده گرفته شوند.
اصلانی در پایان بیان داشت: در تاریخ سینما و ادبیات ایران انقطاع وجود دارد و به نقاط تحول توجه نمیشود. تاریخ تنها حوادث نیست بلکه کاراکتر ما است. سینما برآیند همه تفکرات، صنایع و هنرها است. هیچ فیلسوف قرن بیستمی را پیدا نمیکنید که درباره سینما بحث نکرده باشد.
ارسال دیدگاه