وقتی سکوت آغاز میشود
تهران (پانا) - بعضی از مفاهیم ریشه در اموری دارند که همنشینی با آنها در امور بسیاری دلچسب و گاهی دلانگیز میشود. وقتی از ساخت یک اثر هنری گفته میشود استفاده از چنین مفاهیمی تاثیری دو چندان به خود میگیرد.
فرض کنید اگر با مفهوم «سکوت» سر و کار داشته باشید و بخواهید آن را در یک فیلم مستند کوتاه دنبال کنید. این همان راهی است که میتوان به طرق مختلف در چهار مستند کوتاه «ناخدا»، «ترانههای رود»، «بازگشت به لوگا» و «درس انار» تماشا کرد. آثاری که شاید هیچ یک به شکل مستقیم مخاطبش را به تفکر درباره سکوت وادار نکنند و حتی ایده و سوژه آنها هم درباره مسائل دیگری باشد، اما مفهوم سکوت نهفته در دل کار آنها را به فیلمهایی اثرگذار تبدیل میکند.
«ناخدا»؛ نقاشی، دریا، سکوت
مستند «ناخدا» ساخته علی ارکیان شریفی است و در آن به معرفی ناخدا عبدالرسول غریبی میپردازد. مستند صیادی را دنبال میکند که از قضا نقاش است و تاریخ قدیم بوشهر را به تصویر میکشد. ویژگی بزرگ «ناخدا» همسان شدن دوربین مستند با صدای طبیعت است. وجه متمایز صدای طبیعت هم سکوت گاه و بیگاه آن است و این همان حکایتی است که «ناخدا» را به یک پدیده آرام در میان مستندهای کوتاه تبدیل میکند. همراهی دوربین مستندساز با شخصیت اصلیاش از دریچه دریا با صید ماهی و قایقرانی و شنا آغاز میشود و به کشیدن تصاویری میرسد که خودآموخته ناخداست و یک هویتبخشی اساسی را به تصویر در میآورد. اما آنچه که بیش از همه در «ناخدا» به چشم مخاطب میآید همان همراه شدن با مفهوم سکوت است و این همراهی در نهایت فضایی متفاوت را در مستند به وجود میآورد.
«ترانههای رود»؛ آرامش در میان رود
مستند «ترانههای رود» دغدغهها و نگرانیهای یک مرد بلوچ را نشان میدهد که در کناره رود سرباز زندگی میکند. در واقع این مرد متوجه میشود که رود در آستانه خشکی قرار دارد و همچنین تاثیراتی که مردم روی آب میگذارند و آلودگیهایی که ایجاد میکنند، همگی این مسائل برایش نگرانیهایی به وجود آورده است. این نگرانیها باعث میشود که او سراغ فضاهای مختلف برود تا بتواند مانع از این آسیبها شود. به طور کلی مستند «ترانههای رود» درمورد دغدغههای زیستمحیطیِ یک مرد بلوچ است که در کنار زیستگاه خودش، رودخانه سرباز زندگی میکند و میخواهد حفظش کند. هرچند که تلاشهای این مرد برای حفظ محیط زیست رود گاهی با هیاهو همراه است اما محسن رخشانی، نویسنده و کارگردان «ترانههای رود»، با هوشیاری کسب آرامش شخصیت اصلی خود از رود را از همان ابتدا به نمایش میگذارد. در این مستند هم مفهوم سکوت عیان میشود اما شکل بیان آن تفاوتهایی کلیدی دارد. «ترانههای رود» داستان تلاش برای نگهداری رودی است که آرامش و سکوت را برای شخصیت اصلی آن به بار میآورد و این همان لحظهای است که فیلمساز در ابتدا و انتهای مستند خود به نمایش میگذارد.
«بازگشت به لوگا»؛ فرار از سکوت در میانه سکوت
محسن شیرزایی در مستند «بازگشت به لوگا» به قصه چهار ملوان بلوچ در جنوب سیستان و بلوچستان میپردازد که به مدت ۶ تا ۷ سال از عمرشان را اسیر دزدان دریاییِ سومالیایی شدهاند. دوربین مستند با ملوانها همراه میشود تا به این موضوع بپردازد که در ۶، ۷ سالی که اسیر دزدان دریایی سومالیایی بودهاند چه بر آنها گذشته است. «بازگشت به لوگا» با داستان ترس آغاز میشود. ماجرای آدمهایی که دیگر نمیخواهند به دریا بازگردند چرا که روزگار سختی بر آنها گذشته است. روزگاری که بخش مهمی از آن به مرگ عزیزان و دوستانشان و دوری از خانواده و کشور و سرزمین منتهی شده است. حرفهای ملوانها درباره این اتفاق به گونهای است که آنها از سکوت در این باره فرار میکنند اما در عین حال به حالی رسیدهاند که چارهای جز سکوت ندارند. داستان «بازگشت به لوگا» حکایت مردمانی است که سختی زیادی را تحمل کردهاند و این سختی مسیری برای آنان ساخته که مشخص نیست انتهای آن کجا باشد. آدمهایی که گویا به زندگی بازگشتهاند اما درباره کیفیت آن ترجیح بر سکوت دارند.
ارسال دیدگاه