کاظم نظری*
بر اهالی تئاتر است که هنرمندانه با خلق آثاری درخور، جنایات صهیونیستها را آشکار کنند
کدام انسان دغدغهمند و دردمندی است که در مقابل ظلم و ستمی که بر دیگران میرود، آرام باشد؟ کدام انسان بیدار و خردمندی است که کشتار زنان و کودکان را ببیند و قرار داشته باشد؟ و آیا هنرمندان سکوت در مقابل جنایات وسیع جنایتکاران را برمیتابند؟
اینک غزه با زنان و کودکانش، مردمان سختکوش و رنجکشیدهاش، در دل تاریخ، آماج کشتار و حملات وحشیانهای قرار دارند که جان آدمی را به درد میآورد. تئاتر بهعنوان آیینهای در مقابل تاریخ نمیتواند صفآرایی جنایتکاران صهیونیست و بنگاههای جنگآفرین غرب را ببیند و سکوت کند و عکسالعملی از خویش نشان ندهد.
گزنده و تراژیک است که نام برخی از بمبهایی که بر سر مادران این منطقه میریزند «مادر بمبها» است. زمانهای که مادران، کودک کشتهشده را در آغوش خود حمل میکنند و سپس به منزلگاه شهادت میشتابند. در این احوال، هنر در همه حوزهها و زمینهها و ازجمله در عرصه پهناور تئاتر در همه ادوار در مواجهه با زورمندان و ستمگران و اربابان قدرت، کوتاهی نکرده و به افشای آنها پرداخته است. از تئاتر یونان باستان تا نمایشنامهنویسان معاصری که با زاویه نگاه و اندیشه و باور خود، به مسئله و تراژدی فلسطین و ستمی که اسرائیل و صهیونیسم جهانی و دولتهای غربی بر فلسطینیان روا داشته، پرداختهاند. این مسئولیت بر دوش هر انسانی سنگینی میکند و هر هنرمندی را نگران و آشفته خواهد کرد. ما معتقدیم این مسئولیت و دلآزردگی برای کشورهای منطقه خاورمیانه، بهویژه برای اهالی تئاتر کشورمان دوچندان است.
فاجعه چنان گسترده و رنجزاست که از گستره جغرافیا و باورهای بومی و ملی عبور کرده است و روشنفکران و هنرمندان جهان غرب و عرب را در این سالها به نقشآفرینی واداشته است.
اگرچه ممکن است با برخی از فضاهای آثار نمایشی همسو نباشیم ولی اصل پرداختن به مسائلی مانند فلسطین و کشتار جنایتکارانه مردمان بیگناه چیزی است که هنر معاصر به آن نیاز دارد. آشکارسازی چهره عبوس و خشن اسرائیل و حامیان آنها ضروری است. تصویری که «اسماعیل خالدی» از مداخله انگلستان در سالهای ۱۹۳۶ ـ ۱۹۳۹ در جنگهای بین فلسطینیان و صهیونیستها در نمایشنامهاش به نام «تنیس در نابلس» و یا نمایش «هاندلا» اثر نمایشنامهنویس «عبدالفتاح ابوسرور» که در ارائه تصویر «مقاومت» جوانان فلسطینی کوشیده است، از این جملهاند. همچنین میتوان به «قلمروها» نوشته «بتی شامیه» و نمایشنامه «۶۰۳» اثر «عماد فرجین» که چهره دستگاه قضایی و زندانهای اسرائیل را افشا میکند، اشاره کرد. نمایش «هفت کودک یهود» اثر «چرچیل» نیز اثری است که به موضوع صهیونیسم و فلسطین پرداخته و در آن به مضمون پرورش و آموزش کودکان یهودی برای خیانت و جنایات آیندهشان پرداخته است.
نمایش «اسلو» اثر «جی تی راجرز» با آشکارسازی چهره مضحک صلح «اعراب» و «اسرائیل» نمونه دیگری از آثار این حوزه است. «چفیه ساخت چین» نوشته «دالبا طاها» ترکیبی از هشت تابلو است. «طرح D» اثر «هانا خلیل» که اشاره به یک عملیات نظامی اسرائیلیها دارد که قصد اخراج فلسطینیها از وطنشان را دارند. اینها گوشهای از فعالیت تئاتر و نمایشنامهنویسان است که در مورد فلسطین آثاری را آفریدهاند که با مراجعه به مقالاتی مرتبط با تئاتر فلسطین میتوان به گستره جهانی حضور هنر دست یافت و اگر جز این باشد، مایه تعجب خواهد بود. در همه این آثار، یکسو مردمان فلسطین و در سوی دیگر دستگاه صهیونیسم جهانی، اسرائیل و غرب قرار دارند. اداره کل هنرهای نمایشی و مجموعه بخشهای مختلف تئاتر، نه بهعنوان مراکز اداری تئاتر، بلکه بهعنوان مراکزی فرهنگی، انتظار دارد تئاتریها در سطحی وسیع و هنرمندانه با خلق نمایشنامههایی درخور، گوشه گوشههای فجایع ادامهدار منطقه را آشکار کنند.»
مدیرکل هنرهای نمایشی
ارسال دیدگاه