سارا شاهرودیان*

تصویری امپرسیونیستی از جنگ در «ملوان جنگ»

«ملوان جنگ» یک مجموعه کوتاه همه‌جانبه در مورد ضرباتی است که جنگ به زندگی آدم‌های مختلف وارد می‌کند.

کد مطلب: ۱۳۷۱۰۵۹
لینک کوتاه کپی شد
تصویری امپرسیونیستی از جنگ در «ملوان جنگ»

«ملوان جنگ» نام مجموعه‌ای سه‌قسمتی است که در سال ۲۰۲۳ توسط نتفلیکس توزیع شده و هم‌اکنون با دوبله اختصاصی توسط پلتفرم فیلم‌نت در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.
«ملوان جنگ» در اصل یک فیلم ۱۵۰ دقیقه‌ای بود که در سال ۲۰۲۲ در نروژ ساخته شد و عنوان پرهزینه‌ترین فیلم سینمایی تاریخ این کشور را به خود اختصاص داد. «ملوان جنگ» نماینده نروژ در بخش بهترین فیلم بین‌المللی جوایز اسکار هم بود که البته نتوانست در جمع نامزدهای نهایی قرار گیرد. نسخه‌ای که در نتفلیکس ارائه شده کمی طولانی‌تر از نسخه سینمایی است اما اسکلت فیلم در این‌جا حفظ شده است.
کارگردان «ملوان جنگ» گونار ویکن است و کریستوفر جونر، اینه ماری ویلمن و پل سوره هاگن هم سه بازیگر اصلی این مجموعه کوتاه هستند.
محور «ملوان جنگ» مشارکت نروژ، به‌ویژه کشتی‌های تجاری نیروی دریایی آن کشور، در جنگ جهانی دوم است. شخصیت اصلی این مجموعه آلفرد نام دارد. او که خانواده‌ای تشکیل داده است، شغل ملوانی را همراه با بهترین دوستش سیگبیورن آغاز می‌کند. این همان زمانی است که جنگ جهانی دوم آغاز می‌شود. آنها به‌زودی متوجه می‌شوند که، با تصمیم دولت، تمام کشتی‌های تجاری باید در جنگ مشارکت کنند. این تصمیم، زندگی آلفرد، سیگبیورن و البته اعضای خانواده آلفرد را، همچون بسیاری دیگر از مردم نروژ، برای همیشه تغییر می‌دهد.

این خط داستانی، فرصت پرداختن به ابعاد مختلفی از تاثیرات جنگ را فراهم می‌آورد. همه ما فیلم‌های جنگی زیادی (چه از سینمای ایران و چه جهان) دیده‌ایم. هر کدام از این آثار به جنبه‌هایی از پدیده هولناکی مثل جنگ پرداخته‌اند: شکل‌گیری رفاقت‌هایی مردانه در دوران جنگ، رشادت نیروهای جنگی، فروپاشی خانواده‌ها به‌واسطه وقوع جنگ، سختی‌های زنان و اعضای خانواده نیروهای مبارزه در پشت جبهه‌ها، مرگ‌های پوچ و غمبار، دردسرهای کهنه‌سربازان برای بازگشت به شرایط عادی پس از پایان جنگ، به رسمیت شناخته‌نشدن سربازان پس از جنگ و... نکته این است که «ملوان جنگ» تقریبا تمام این ابعاد را پوشش می‌دهد و همین است که آن را به اثری خاص در حوزه سینمای جنگ تبدیل می‌کند.

در واقع در «ملوان جنگ» قرار نیست با موضوعات بدیعی روبه‌رو شویم. نکته اصلی، همه‌جانبه‌بودن این مجموعه است.

با این توضیحات، تماشای «ملوان جنگ» این حس را ایجاد می‌کند که داریم چند فیلم جنگی را تماشا می‌کنیم بدون این‌که احساس کنیم با اثری چندپاره و مغشوش روبه‌روییم. هر کدام از اپیزودهای این سریال کوتاه حس‌وحال جداگانه‌ای دارد. در قسمت اول عمدتا با روابط خانوادگی آلفرد روبه‌روییم و شکل‌گیری تدریجی رفاقت‌های تازه در دل جنگ را مشاهده می‌کنیم؛ بخش اعظم قسمت دوم به فجایع رخ‌داده در حین جنگ اختصاص دارد و محور قسمت سوم، درام و اخلاقیات پیچیده شکل‌گرفته پس از جنگ است. آن‌چه این سه قسمت را به یکدیگر پیوند می‌دهد (جدا از خطوط داستانی به‌هم‌پیوسته و شخصیت‌های ثابت)، حسّ تراژیکی است که تقریبا در تمام دقایق موج می‌زند. این‌که آدم‌های اصلی داستان کاملا ناخواسته درگیر جنگ شدند، تراژیک بودن موقعیت‌ها را افزایش می‌دهد.

هر چند داریم در مورد یک فیلم جنگی صحبت می‌کنیم، اما پیش از تماشای «ملوان جنگ» باید به این نکته توجه کنیم که ضرباهنگ این سریال، در مقایسه با آن‌چه عموما از فیلم‌های جنگی به‌یاد می‌آوریم، کند است. هر چند این سریال به‌هیچ‌وجه خالی از انفجار و بمباران نیست، اما سازندگان آن بیشتر به مطالعه شخصیت‌های درگیر در جنگ و تغییرات درونی آنها توجه کرده‌اند تا تاکید بر کنش‌های بیرونی. گونار ویکن و دیگر عوامل «ملوان جنگ» بیشتر از لحظات غافلگیرکننده، بیشتر بر لحظاتی تاکید می‌کنند که شخصیت‌ها باید در خلوت خود با آن اتفاقات غیرمنتظره و تکان‌دهنده کنار بیایند. اصلا شاید بتوان چنین گفت که «ملوان جنگ» بیش از این‌که سریالی در مورد خود جنگ باشد، اثری است در مورد کنار آمدن با تبعات جنگ. با توجه به پیش‌زمینه داستانی‌اش، «ملوان جنگ» می‌توانست یک درام جنگی به‌شدت سیاسی باشد اما سازندگان این سریال کاملا از نزدیک‌شدن به جنبه سیاسی جنگ و قضاوت سیاستمداران پرهیز می‌کنند. بنابراین استراتژی روایی و تصویری ویکن، خلق لحظات نسبتا کوتاه‌مدتی با تنش بالا و در عوض لحظات طولانی‌تری است که در آن بر درونیات و رابط آدم‌ها تاکید می‌شود.

علاوه بر این موارد، «ملوان جنگ» یک ضرب شست تکنیکی هم هست که نشان می‌دهد با یک بودجه ۱۱ میلیون دلاری می‌توان چه صحنه‌های تاثیرگذاری خلق کرد. استفاده از برداشت بلند در برخی از سکانس‌های ملتهب، شلوغ و پرانفجار در مواردی آدم را یاد «دانکرک» (کریستوفر نولان) می‌اندازد و بهره‌گیری از لنزهای مختلف در طول داستان برای نمایش حالت‌های مختلف (از جمله برخی از نماهای نزدیک که به‌نظر می‌رسد با لنز واید فیلمبرداری شده‌اند و حس‌وحالی مالیخولیایی ایجاد می‌کنند و نماهای دیگری که حسی کلاستروفوبیک پدید می‌آورند) نشان می‌دهد که عوامل اجرایی کاربلدی پشت دوربین قرار داشته‌اند.

با توجه به آن‌چه از پدیده جنگ در این سریال می‌بینیم، می‌توان «ملوان جنگ» را تصویری امپرسیونیستی از جنگ معرفی کرد: تصاویری که در هر کدام انبوهی از جزییات نهفته است و گاه این جزییات را در نگاه اول به‌سختی می‌توان تشخیص داد اما شمایی کلی و تاثیرگذار از پدیده مخوف جنگ می‌سازند. «ملوان جنگ» سریالی است که کمتر از حدّ شایستگی‌اش مورد توجه قرار گرفته است اما بی‌شک ارزش تماشا دارد.
سریال سه‌قسمتی «ملوان جنگ» را می‌توانید با دوبله اختصاصی یا با زیرنویس فارسی در پلتفرم فیلم‌نت تماشا کنید.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار