علیرضاتابش*
«دسته دختران» فیلمی برای نسلهای بعد
فیلم «دسته دختران» اگر در اکران هم مورد کم توجهی یا بیمهری قرار گیرد، بهیقین در تاریخ ماندگار میشود و سالها توسط چند نسل مخاطب سینما، دیده خواهد شد.
پرده اوّل
در دهه ۹۰ شاهد حضور چند کارگردان جدید در سینمای ایران بودیم که خانم منیر قیدی، یکی از این چهرههای شاخص بهشمار میآمد. فیلم اوّلش؛ «ویلاییها» در دوره مدیریت من با حمایت بنیاد سینمایی فارابی ساخته شد. فیلمی صمیمی و خوشساخت که برای کار نخست، نمره قبولی گرفت. نگاه به دفاع مقدّس از دریچهای که کمتر به آن نگاه شده: «حضور زنان کمی آنطرفتر از خطّ مقدّم و پر از مادرانگی برای فرزندان خطّ مقدّم.» فیلم، در داخل و خارج از کشور مورد توجّه مخاطبان و منتقدان قرار گرفت.
پرده دوّم
با این زمینه، طرح فیلمنامه بعدی؛ «دسته دختران» در فروردین ۱۳۹۹ به فارابی ارائه شد، با نگارش: میلاد اکبرنژاد، ابراهیم امینی و منیر قیدی.
قیدی، اینبار هم با همان دغدغه، پا را فراتر گذاشته بود؛ «حضور زنان در خطّ مقدّم و جنگیدن. حضور در مردانهترین سکانس تاریخ یک ملّت.»
فیلمنامه چندین نوبت در شورای فیلمنانه دفاع مقدّس و دو نوبت در شورای فیلمنامه اجتماعی بررسی و جلسات متعدّدی با نویسندگان برگزار شد. دغدغه بنیاد فارابی در نگارش فیلمنامه، فاصلهگرفتن از اغراق در روایت و ارائه تصویری واقعی و مستند از حماسه حضور زنان در دفاع مقدّس بود. در نهایت، برای یک حمایت اوّلیه و بهبود و پیشرفت کار، قرارداد نگارش فیلمنامه بسته شد.
پرده سوّم
سیام آذر ۱۳۹۹ «دسته دختران» کلید خورد. فیلمبرداری در شهرهای آبادان، خرّمشهر، اهواز و تهران انجام شد. در احاطه «پیک چهارم کرونا» و شرایط حادّ پاندمی در خوزستانِ اسفند ۹۹ و فروردین ۱۴۰۰! و پس از ۱۱۰ روز کاری و ۹۳ جلسه فیلمبرداری، در نیمه اردیبهشتماه بهپایان رسید. در این مدّت، ۹ بار در جلسات هفتگیِ «شورای تولید بنیاد سینمایی فارابی»، برآورد و پیشرفت کار بررسی شد و برخی موارد غیر قابل پیشبینی مانند: بستهشدن پل خرّمشهر و آسیبدیدن بازیگر اصلی حین فیلمبرداری، روند و هزینه تولید را تغییر داد.
حضور چندبارهی نماینده و ناظر بنیاد فارابی سر صحنه و بازبینی چندینباره فیلم پس از ساخت، نشانگر حسّاسیت بنیاد روی این پروژه بود. بهویژه دقّت در حسابرسی صورتگرفته وسیله حسابرسان مستقل و نظارت مالی، از مواردی بود که بنیاد فارابی در فرایند کار، بهجد بر آن پای فشرد.
پرده چهارم
سرمایه گذاری سنگین برای تولید پروژه با توجه به ابعاد کار، بنیاد را به این فکر انداخت که از نهادهای دیگر هم برای پرداخت بخشی از آن کمک و مشارکت بگیرد که در نهایت، با ابراز تمایل حوزه هنری، این نهاد، با سهم ۴۰ درصدی در تولید فیلم مشارکت کرد.
پرده پنجم
دسته دختران بهمن ۱۴۰۰ در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. شفّافسازی بنیاد سینمایی فارابی طیّ این سالها باعث شد که همه مخاطبان کموبیش از سرمایه گذاری برای تولید فیلم با خبر باشند. فارابی با ۶۰ درصد مشارکت، کمی بیش از یازده میلیارد تومان در تولید اثر سرمایهگذاری کرده بود.
پرسشی که در نشستهای جشنواره فجر، از گوشهوکنار، با لحن کنایه شنیده شد: «سرمایهگذاری بالا روی یک فیلم سینمایی در شرایط تحریم، همهگیری کرونا و …، گذاشتن همه تخم مرغها در یک سبد نیست؟!»
نقدها را باید با جان دل شنید با اینحال، مقاومت مردمی و تکریم حضور بانوان در هشت سال دفاع مقدّس و صف مقدم مقاومت، قطعاً ارزش توجّه و تأمّل و همچنین سرمایهگذاری در چنین پروژهای را توسط نهادهای متولی سینما دارد.
پرده آخر
فیلم دسته دختران در اردیبهشت ۱۴۰۲ به اکران عمومی رسیده است. محمدرضا منصوری تهیه کننده دسته دختران از شرایط اکران فیلم گلایهمند است و روی آنتن زنده برنامه سینمامعیار رادیو گفتوگو میگوید: «ساخت دسته دختران برای ما این تجربه را داشت که در سال آخرِ هیچ دولتی هیچ فیلمی با حمایت آن دولت نباید بسازیم! چون برای نمایش در دولت بعد حتما به مشکل میخورد و تازه اگر روی پرده برود با ممنوعیت تیزر و بیلبورد روبرو میشود… هفته اول جنگ خانمها چه گرایشاتی داشتند و از چه طبقاتی بودند و چگونه جنگیدند؟ اشکالی دارد یک خانم بتواند یک فیلم خوش ساخت جنگی بسازد و اینها را نشان دهد و به نسل امروز بگوید با هر پوشش و از هر طبقه و قشری کنار هم بودیم و اگر باز هم اتفاقی برای این کشور بیفتد باز هم همه از آن دفاع خواهند کرد؟ اما آقایان این را دوست ندارند و نمیخواهند! با این اقدامات دیگر، بازیگران و تهیهکنندگان و کارگردانان سراغ ساخت فیلم جنگی نمیرود، میدانم برای آقایان این مساله اصلا مهم نیست و دوست دارند تیم خودشان را بیاورند اما از بچههایی که کار دفاع مقدس کردند بپرسید تا ببینید که دعوت از بازیگران به راحتی ممکن نیست چون بین
آنها و مدیریت سینما فاصله افتاده است.»
فیلم دسته دختران ادایِ دینِ سینمای ایران به حضور همه زنان گمنام در طول دوران دفاع مقدس بخصوص مقاومت ۳۴ روزه مردم مظلوم خرمشهر در روزهای آغازین جنگ تحمیلی است، چنین فیلمی اگر در اکران هم مورد کمتوجهی یا بیمهری قرار گیرد، بهیقین در تاریخ ماندگار میشود و سالها توسط چند نسل مخاطب سینما ، دیده خواهد شد.
جنگ چهره زنانه هم دارد و زنان، نیمی از جمعیت ایرانند که صدا و تصویر آنان، حماسه و سلحشوری آنها و دلسپردن و عشق به مام وطن، میباید بر جریده عالم ثبت شود.
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی*
ارسال دیدگاه