در برنامه «نقد سینما» مطرح شد؛
الهی: سینما متاثر از سیاست است
عبدالعلیزاده: غفلت از روایت و بازخوانی جنایات منافقان خطرناک است/ شاهحاتمی: «پرونده باز است» برای کیومرث پوراحمد کار قابل دفاعی نیست
سومین قسمت برنامه «نقد سینما» شب گذشته ۱۴ بهمن با میزبانی از عوامل سه فیلم سینمایی نمایش داده شده در پردیس ملت، خبرنگاران سینما و منتقدان روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
در ابتدای این برنامه امیررضا مافی میزبان بازیگران نوجوان فیلم «پرونده باز است» بود. مهبد جهاننوش که امسال دو فیلم در جشنواره فیلم فجر دارد، بیان کرد: به نام خداوند رنگین کمان. به خانوادههایی که در این چند ماه اخیر داغدار شدند، تسلیت میگویم.
پویا نجفی بازیگر ۱۵ ساله فیلم سینمایی «پرونده باز است» نیز درباره شیوه آشنایی خود با کیومرث پوراحمد گفت: سال ۹۸ بازیگر تئاتری بودم که آقای پوراحمد به تماشای آن نشست و بعد از چند سال افتخار این همکاری را پیدا کردم. من اعتقاد دارم هرکس که تلاش کند، به نتیجهای که میخواهد میرسد.
محمدمتین ستاری دیگر بازیگر «پرونده باز است» نیز در پاسخ به این پرسش که چقدر درباره نقشهایی که بازی میکند، مطالعه دارد، عنوان کرد: نقشی که من در این فیلم داشتم، نقش یک زندانی بود که قبل و بعد ماجرایش در فیلم مشخص نبود. اما در همان حوزه با دستیار کارگردان تحقیق کردیم و دربارهشان خواندیم.
در ادامه برنامه سجاد شاهحاتمی در میز نقد «پرونده باز است» بیان کرد: ما خاطراتی با کارگردان بزرگی مثل کیومرث پوراحمد داشتیم که این خاطرات دستخوش تغییرات شده است. ما از ایشان فیلمهای شب یلدا و اتوبوس شب را به یاد میآوریم؛ فیلمهایی که در همین جشنواره فجر سروصدای زیادی کردند. اما آن مدل فیلمسازی، دیگر جواب نمیدهد. امروز که با مخاطبان صحبت میکردم، انگار فیلم متعلق به دهه شصت و هفتاد است و حتی خود کیومرث پوراحمد هم زیاد در آن موقعیت قرار نگرفته است.
وی یادآور شد: در خود فیلم اشاره میشود که ماجرا در سال ۱۳۹۰ اتفاق افتاده است، اما گوشی دست بازیگر خانم برای دو سال پیش است. وقتی در فیلمی در سطح جشنواره فجر، یک قاب سه نفره میبینم که دو تایشان فلو است، این سینما نیست. «پرونده باز است» برای کیومرث پوراحمد کار قابل دفاعی نیست.
امیررضا مافی نیز در میز نقد فیلم «پرونده باز است» گفت: اصرار به اینکه غولهای سینمای ایران فیلمهای ضعیف بسازند، باعث میشود که کمکم ارج و قرب خودشان را از دست بدهند.
لیلی عاج و جلیل شعبانی کارگردان و تهیهکننده فیلم «سرهنگ ثریا» به همراه ثریا عبدالهی مهمانان بعدی برنامه بودند.
ثریا عبدالهی که شخصیت اصلی فیلم از او الهام گرفته شده بود، تصریح کرد: من، مادرم و عاطفه مادریام را نشان دادم. به دلیل حس مادری، چند سالی در اشرف بودم. به هر صورت، مادر نه تنها عاطفه دارد، قدرت هم دارد. سرهنگ ثریا لقبی است که در آن چهار سالی که در آنجا بودم، ارتش و پلیس روی من گذاشته بود. به این علت که فعالیت من مداوم بود و مسئولیت خانوادهها را برعهده داشتم. پسر من امیرارسلان ۲۱ ساله بود که به مجاهدین پیوست و ۲۱ سال است که من پسرم را ندیدهام.
سپس جلیل شعبانی در تایید صحبتهای امیررضا مافی درباره اتفاق نظر مردم منصف و ایراندوست نسبت به همراهی نکردن با سازمان مجاهدین خلق گفت: من با بازیگری برای یکی از نقشهای این فیلم مذاکره کردم اما گرفتار بود و عذرخواهی کرد که نمیتواند بیاید. از او پرسیدم که علاقهای به این سازمان یا ترسی از آن دارد؟ گفت که نه نه من فقط در یک صورت از این کشور مهاجرت میکنم، آن هم این است که این سازمان بر این مملکت مسلط شود.
لیلی عاج کارگردان فیلم نیز از انگیزه خود برای ساخت اثرش توضیح داد: بیشترین چیزی که من انگیزه میداد، حال خود مادران کمپ آزادی بود. محال بود هنگام صحبت چشمانشان خیس نشود و یک آه عمیق با تمام وجودشان نکشند.
در ادامه، علیاکبر عبدالعلیزاده نیز در میز نقد «سرهنگ ثریا» مطرح کرد: فیلمساز وقتی تصمیم میگیرد درباره واقعیت فیلم بسازد، باید توانایی داشته باشد. درباره سینمای دفاع مقدس ما اجازه نداریم هر آدم تازه از راه رسیدهای را راه بدهیم. مثال میزنم از ضعف فیلم شب اول جشنواره «شماره۱۰». سینمای دفاع مقدس دروازه ورود به سینما نیست بلکه عرصه یک تبیین است.
وی یادآور شد: لیلی عاج که در کارنامه کاریاش ساخت فیلم کوتاه به چشم میخورد و تاکنون تئاترهای بسیاری را روی صحنه برده است، فیلمسازی جدی، دغدغهمند و پرتلاش است. کاری را که شروع میکند نه میگذارد بد به سرانجام برسد و نه رهایش میکند. ما دو دهه از روایت و بازخوانی جنایات منافقان غفلت کردیم. نسل نو چون این تاریخ برایش تبیین نشده است، جهتگیری میکند و این بسیار خطرناک است. لیلی عاج از عهده کار برآمده و فیلمی ساخته که برای مخاطب عام بسیار جذاب است.
در ادامه برنامه فاطمه سادات بکایی و شراره داووی از خبرنگاران سینما به اخبار روز سوم جشنواره فجر ۴۱ پرداختند.
ابتدا فاطمه سادات بکایی بیان کرد: امروز اولین روز جشنواره چهل و یکم بود که حال و هوای جشنواره فیلم فجر را داشت. امروز دو اتفاق مهم افتاد. بد شدن حال ثریا الهی بعد از پخش شدن فیلم «سرهنگ ثریا» و دوم حضور مصطفی زمانی در نشست خبری فیلم «عطرآلود».
شراره داوودی نیز به بحث تحریم جشنواره اشاره کرد، آن را تروریسم فرهنگی خواند و سپس گفت: مصطفی زمانی، آن جوانی بود که فحشها را به جان خرید، در نشست نقد و بررسی فیلمش حاضر شد و حرفش را هم زد.
امیررضا مافی در ادامه برنامه میزبان هادی مقدمدوست کارگردان «عطرآلود» و ابوالفضل اقبالی جامعهشناس به عنوان منتقد اثر شد.
هادی مقدمدوست کارگردان «عطرآلود» درباره استفاده از عطر در فیلم سینمایی گفت: همیشه این چالش و دغدغه را داشتم که چطور میشود عطر را در سینما نشان داد و درباره آن حرف زد؟ بسیار به عطر فکر و حتی بسیاری از مواقع بوها ذخیره و خیالپردازی میکردم که آیا در سینماها امکان این وجود دارد که یک جاهایی بو منتشر کنند. وقتی که به این فیلمنامه برخوردم، دیدم که این هم یکی از موضوعاتی بود که به آن علاقه داشتم و در فیلمنامه بود.
ابوالفضل اقبالی جامعهشناس نیز در نقد فیلم «عطرآلود» مطرح کرد: اساسا حضور زن در خانه و خانواده، یک نوع امتداد حیات است. تولد، حیات و امید. امید با ماجرا و قصه امتداد پیدا میکند. کسی که ماجرا ندارد در زندگی، امید هم ندارد. ماجرای این زندگی آن چیزی است که زن برای آن تلاش میکند. حتی آن عطر و ایده را هم شخصیت زن است که برایش تلاش میکند.
در بخش پایانی گفتگوی ویژه این برنامه با موضوع جشنواره فجر، متاثر از سیاستهای دولتها (سیاست پذیر یا سیاست گذار) و با حضور اکبر نبوی و سعید الهی برگزار شد.
سعید الهی درباره تاثیر سیاست روی سینما عنوان کرد: قاعدتاً نه فقط جشنواره، بلکه سینما متاثر از سیاست است. نه فقط سینما، بقیه هنرها. وقتی در یک کشور سیاست ناشی از استراتژیهای کلان فرهنگی، دکترین فرهنگی و آرمانها و ارزشهایی است که برای یک جامعه طراحی شده است، یک جشنواره و یا یک ابزار رسانهای مانند سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی نمیتواند به اتفاقات و حوادثی که متصل است به سیاست و یا ذیل آن تعریف میشود، بیتفاوت باشد.
وی تصریح کرد: اشتباه بزرگی که در طول چهل و چهار سال اتفاق افتاده، این است که دولتها به محض اینکه تغییر میکنند، سیاستها و استراتژیهای فرهنگی را هم تغییر میدهند. این غلط محض است.
در ادامه اکبر نبوی با اشاره به اینکه فرهنگ یک پدیده سیاسی است، مطرح کرد: اگر ما فرهنگ را هم زیر چتر سیاست تعریف کنیم، میبازیم. سیاست و... باید زیر چتر فرهنگ تعریف بشود. جامعهای که میخواهد روند تعالی را طی بکند، حتما نباید فرهنگ را چنان با سیاست درآمیزد تا افرادی را برای مسئولیتهای فرهنگی انتخاب کند که درک و نسبتی با حوزه فرهنگ و هنر نداشته باشند.
وی خاطرنشان کرد: کسی میتواند سیاستگذاری کند که نسبت به موضوع سینما اهلیت داشته باشد. وقتی من هیچ ورودی و درک و دریافتی از این حوزه ندارم، نمیتوانم سیاستگذاری کنم. بنابراین میشود سیاستپذیر. البته بخشی از این اتفاق بدین دلیل است که وضعیت جوامع یک دگرگونیهایی به خودش دیده است. شاید باید مناسبات و رفتارهایمان را بازتعریف کنیم. جامعهی ما جامعه به شدت سیاستزدهایست و برخی مسئولان و بخشی از حوزه رسانهای حتی پدیدههای اجتماعی را هم به سرعت سیاسی میکنند، و جای نقد هم باقی نمیگذارد.
ارسال دیدگاه