رامتین شهبازی*
ژانر در «فیلم کوتاه» محدودیت یا گشایش؟
تهران (پانا) - توجه به فیلمهای ژانری در فیلم کوتاه را نباید فقط در انجمن سینمای جوانان ایران و جشنواره فیلم کوتاه جستجو کرد، بلکه دانشگاهها نیز باید به این مهم همت گمارده تا بتوان از پس یک آموزش سینمایی مناسب، جوانان علاقمند را با این حوزه بیشتر آشنا کرد.
مقوله ژانر در سینما تاکنون بارها و بارها مورد مطالعه قرار گرفته است و در این راستا نیز آثار مختلفی به انتشار رسیده است. در دانشگاههای ایران نیز موضوع پایاننامهها و رسالههای قابل توجهی به این مورد اختصاص داده شده است. مطالعه ژانر در سینما در وهله نخست ارائه دهنده طرحوارههایی است که این طرحوارهها به مخاطب یاری میرساند تا فیلم مورد بحث را بهتر شناسایی کرده و نحوه تعامل خود را با آن سرعت بخشد. اگرچه که این مخاطب ممکن است اطلاعات چندانی از جزئیات این ژانرها نداشته باشد اما بر اساس عادتها برای خود نشانههایی را در ذهن ترسیم میکند که این نشانهها یاری دهنده وی محسوب میشود.
از سوی دیگر ژانرها در مطالعات اقتصاد سینما نیز مورد مطالعه قرار میگیرند. ژانرهایی همانند ملودرام، از ژانرهای همیشه محبوب سینما محسوب شده و در پی آن توانستهاند مخاطب بیشتری را به سینما بکشانند و ژانرهای دیگر نیز هستند که با اقبال کمتری مواجه شدهاند. ژانرها از سمتی دیگر ارتباط نزدیکی با تحولات سیاسی و اجتماعی در کشورها دارند. برای نمونه، ژانر جنگی در سینمای جهان که توانسته بخشهایی از تاریخ نبردهای سهمگین قرن بیستم را به نمایش بگذارد و همین ژانر زمانی که به ایران میرسد تبدیل به سینمای دفاع مقدس میشود که مؤلفههایی کاملاً بومی را با خود به همراه میآورد.
ژانرهای سینمایی در وهله نخست متولد شده شرکتهای بزرگ سینمایی در هالیوود هستند، زیرا که در بخش مطالعات اقتصادی سینما این شرکتها با رواج و یا از رونق انداختن یک ژانر کوشیدهاند در برهههای مختلف نبض اقتصادی سینما را نیز در دست گرفته و آن را با شریانهای سیاسی و اجتماعی همخوان کنند. از همین روی به دلیل نبود شرکتهای منسجم تولید فیلم در ایران، تولید فیلم براساس ژانر چندان به سینمای ایران راه نیافت و به جز سینمای دفاع مقدس که نوعی شبه ژانر را پدید آورد، گونههای دیگر بومی سازی نشده و نتوانستند آنچنان که باید و شاید موفق عمل کنند.
* مواجهه بدون پیش زمینه
در سالهایی که عالقمندان و پیروان مکتب ژانر در سینما موفق بودند و کارهای پژوهشی خود را انجام میدادند، افرادی دیگر نیز بودند که از این نگاه فاصله گرفته و سعی داشتند نگاهی پدیدارشناسانه به سینما را تجربه کنند. این افراد که حرکتهای نخستین خود را از مطالعه در حوزۀ ادبیات آغاز کرده بودند، اعتقاد داشتند هرگونه دسته بندی در آثار هنری منجر به محدود شدن آن هنر شده و جایی که نیاز به شکستن قواعد دارد ناکام میماند. نمونه بارز آن در تاریخ ادبیات نمایشی جهان، بحث و منازعهای بود که هنگام نمایش «ارنانی» اثر ویکتور هوگو صورت گرفت. هوگو که خود یک نویسنده رمانتیک بود، با این نمایشنامه سعی داشت تا بایسته های مکتبی را که آن را آغازیده بود عرضه دارد که با مخالفت نئوکلاسیکها مواجه شده و چند اجرای نخستین این نمایشنامه را به آشوب کشاند.
جدا از این واقعه تاریخی، منتقدانی نیز بودند که اعتقاد داشتند نباید حتی به نوشتارها و متون، عناوین کلی همچون نمایشنامه، داستان کوتاه یا رمان داد. بلکه باید آن آثار را با نام خود خواند؛ مثال: متن بلندیهای بادگیر اثر برونته. مخاطب باید با اثر بدون هیچ پیش زمینه طرحوارهای مواجه شود.
این اتفاق در سینما نیز رخ داد و باعث شد تا سینمای هنری اروپا در مقابل سینمای ژنریک آمریکایی قرار گیرد. فیلمهای موسوم به هنری سعی میکردند با روشی که در اختیار دارند از قیدوبندهای طرحوارهای رهایی یابند. برای همین با شاخهای که به سینمای مستقل آمریکا درآمیخت، مبانی تازهای را در تولید آثار سینمایی بنیان نهادند. این منازعه تا جایی گسترش یافت تا با گسترش حوزههای مطالعاتی پساساختگرایانه و بسط آن در حوزه مطالعات هنر، ژانرها نیز وارد شیوههای جدیدی در ارائه شدند. التقاط ژانرها و گریز از طرحوارهای مشخص حاصل همین دوران است. جایی که توانست آشتی نسبی میان دو نگاه پیشینی برقرار کند.
* آگاهی بر مولفه های ژنریک
در مطالعات سینمایی از سویی مؤلفههای ژنریک تلفیق شده در فیلم ها وجود داشت و از سویی دیگر هر فیلمسازی با زبانی خودویژه توانست به تلفیقی تازه از این ژانرها دست یابد. در زمینه فیلم کوتاه این داستان کمی پیچیدهتر است. در بین فیلمسازان فیلم کوتاه، پذیرش مؤلفههای ژنریک کمی دشوار به نظر میرسد و این درحالیست که در جهان جشنواره معتبری وجود دارند که میکوشند اتفاقا با ارائه طرحوارههای ژنریک به ژانری شدن این نوع فیلمها یاری رسانند. در طول سالیان برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران، فیلمسازانی بودهاند که نسبت به تولید فیلمهای ژانری از خود علاقمندیهایی نشان دادهاند. اگرچه این نکته که در کدام ژانرها موفق بودهاند خود نیازمند یک بررسی پژوهشی است اما در هرحال هر یک از این ژانرها میتواند زمینه و سبب ساز تنوع باشد. از سویی دیگر توجه به درهم آمیزی ژانرها نیز در این میان نباید مغفول واقع شود. آنجاست که فیلم کوتاه در سینمای ایران میتواند به همانندی با آنچه در سینمای جهان رواج دارد دست یابد.
البته این نکته و توجه به فیلمهای ژانری در فیلم کوتاه را نباید فقط در انجمن سینمای جوانان ایران و جشنواره فیلم کوتاه جستجو کرد، بلکه دانشگاهها نیز باید به این مهم همت گمارده تا بتوان از پس یک آموزش سینمایی مناسب، جوانان علاقمند را با این حوزه بیشتر آشنا کرد. هم اکنون درسی با عنوان ژانر در دانشگاههای سینمایی وجود ندارد و باید این عنوان با شرح درسی بهروز به برنامههای درسی افزوده شود. علاقمندان سینما بیشتر بر اساس آنچه جریان روز سینما قرار دارد، چندان خودجوش به سمت این ژانرها میروند. بنابراین انجمن سینمای جوانان ایران در این زمینه میتواند طرح بحث اولیه را ایجاد کند تا از پس آن پژوهشهای آتی شکل گرفته و از دل آن، این امکانها و محدودیتها بیش از پیش خود را نمایان سازد.
ارسال دیدگاه