«ایران دَرودی» از پاریس تا سرطان

تهران (پانا) - «سالوادور دالی»، جهانی‌ترین نقاش واقع‌گرای اسپانیایی «ایران درودی» را هنرمندی از خطه شرق توصیف می‌کرد که دارای ذوق و استعداد بی‌نهایتی است. ایران درودی به دلیل سبک خاصش در نقاشی به یکی از برجسته‌ترین بانوان در این عرصه در ایران و جهان مبدل شده است به‌گونه‌ای که مورد تحسین بزرگانی همچون مالرو، سالوادور مالی، ژان کوکتو و... قرارگرفته است. «ایران درودی» امروز 7 آبان ماه براثر ایست قلبی درگذشت.

کد مطلب: ۱۲۲۶۴۶۶
لینک کوتاه کپی شد
«ایران دَرودی» از پاریس تا سرطان

درودی بیش از ۲۰ سال بود که به بیماری سرطان مبتلا شده بود. وی از این بیماری با عنوان معجزه زندگی‌و نقطه عطفی در خلق آثار مهم هنری خود یاد می‌کند و گفته بود: «هیچ‌گاه سرطان را جدی نگرفتم. سرطان معجزه زندگی من بود. معجزه‌ای که به من زنده‌بودن را یادآوری کرده و هر ثانیه از زندگی‌ام را لبریز از عشق کرده است. هر اثری که می‌کشم، من را به حالت عرفانی می‌برد و نقاشی‌هایم به‌گونه‌ای ترجمان و تصویر دنیای ذهنیات من هستند. این چیزی است که من را بعد از ۲۳ بار جراحی، سرپا نگه داشته است.»
وی درباره خلق بداهه نقاشی‌هایش گفته بود: « نقاشی‌های من نمی‌توانند چیزی جز بداهه باشند. من این‌طور فکر می‌کنم، چراکه سعی دارم حسم را القا کنم، نه این‌که حادثه یا داستانی را روایت کنم. من حتی رنگ‌هایی را که درون‌مایه‌اصلی تابلو را به ‌وجود می‌آورند، از پیش انتخاب نمی‌کنم. خلاصه کنم: من با ندانسته‌هایم نقاشی می‌کنم، چراکه باور دارم دانسته‌های انسان محدودند، بنابراین به ندانسته‌هایم یا به‌عبارت دیگر، به ناخودآگاهم رجوع می‌کنم. به‌همین ‌خاطر، وقتی آخرین قلم را می‌زنم و اثر تمام‌شده را می‌نگرم، حتی برای خودم سؤال‌برانگیز است که اندیشه‌ام در حین خلق اثر با چه موضوع یا حسی درگیر بوده است؟»
یکی از مهم‌ترین آثار وی در سال ۱۳۴۷ که به سفارش شرکت ITT که لوله‌کشی نفت آبادان به ماهشهر را برعهده داشتند، خلق شد و آن تابلوی نفت ایران بود. تصویر این تابلو با تیتراژی میلیونی در روزنامه های مهم جهان از جمله لایف، نیوزویک، تایمز و … به چاپ رسید و احمد شاملو در ۱۳۵۲ خورشیدی برای آن شعری سرود.


ایران دَرودی در نگاه جهانی
نقاشی این بانوی هنرمند تحت تاثیر اشعار مولانا، سهروردی، بایزید بسطامی، عطار و دیگر عارفان بزرگ ایران بوده و از آنجا که عنصر نو در تابلوهای او بسیار برجسته است، او را بانوی نور، بلور و آینه لقب داده‌اند. آندره مالرو درباره نقاشی های درودی نوشته است: «ایران درودی در تلاش یافتن بزرگی و حقیقتی در آدمیان است که آدمیان خود آن را فراموش کرده اند.» این جمله مالرو را می توان حکایتی از تمام نقاشی های بزرگ بانوی نقاشی ایران دانست.
ایران دَرودی را برخی منتقدان و صاحب نظران، یک نقاش سوررئال می‌دانند، برخی دیگر سمبولیست و برخی ترکیبی از چند مکتب. به گمان برخی دیگر او پیرو مکاتب متعارف نیست، بلکه او به نوعی اصالت سبکی رسیده و شیوه هنر ورزیدنش ایران درودیسم است.
آنتونیو رودریگز منتقد بزرگ مکزیکی درباره او می‌نویسد: «بعضی سبک او را در حد فاصل میان سوررئالیسم و سمبلیسم توصیف می‌کنند و برخی دیگر هر دو اطلاق را صحیح می‌دانند. حقیقت اما این است که درودی از طبقه بندی شدن در چارچوب‌ها و سبک‌ها گریزان است، چراکه ضمن ترسیم جهان تصاویر ذهنی و رویاهای بلند پرواز خود در میان گل های روئیده در دورنماهای غریب نورانی، مفاهیمی‌برخاسته از فرهنگ خود را بیان می‌دارد که درک آنها در هیچ قالبی نمی‌گنجد.»
بیشتر افراد، کارهای وی را با فضاهای ویژه و رنگ های خاصی که روحیات درونی او را منعکس می کنند، می شناسند. جلوه هایی که در ظاهر، هر بار متفاوت بر دل بوم نقاشی نشسته است اما در باطن، تلالوی روحیات انسانی بزرگ اند، که تلاش می کند تا افکار و احساسات عمیق خود را با هنری که بسیار در آن ماهر است، با دیگران به اشتراک بگذارد و از این طریق قلب و ذهن آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. با وجود این که هدف یکی است، اما فضا و رنگ در هر اثر ایران درودی به شکلی تازه و منحصر به فرد جلوه می کند؛ همان گونه که احساسات نقاش و مخاطبانش دائما یکسان و بر یک خط نیست، حال و هوای آثار وی هم در نقاشی های مختلف، گوناگون است و رقص قلموی او بر بوم نقاشی، هربار صحبتی تازه با مخاطبانش دارد.
باید اذعان داشت که درودی نقاشی سبک و سیاق خودش را داشت، به گونه‌ای که برخی سبک آثارش را «ایران درّودیسم» نامیده اند.


زندگی در اروپا و ایران
ایران درودی در ۱۱ شهریور ۱۳۱۵ در خانواده‌ای اشرافی در خراسان به‌دنیا آمد. پدرش خراسانی بود و مادرش قفقازی تبار بود. خانواده مادری ‌اش بازرگان بودند و به همراه خانواده بعد از انقلاب اکتبر و تشکیل کشور شوروی از قفقاز به ایران مهاجرت کردند. وی در کودکی با خانواده به اروپا سفر کرد. وقتی جنگ جهانی دوم شروع شد خانواده او در هامبورگ زندگی می‌کرد و با شروع جنگ به ایران بازگشتند و مدتی در مشهد زندگی کردند و بعد ساکن تهران شدند.
درودی در مدرسه به دلیل علاقه به نقاشی به کلاس‌های آزاد طراحی و نقاشی می‌رفت. وی در سال ۱۹۵۴ برای تحصیل در رشته نقاشی در دانشکده بوزار در پاریس به تحصیل مشغول شد و در سال‌های ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۸ به یادگیری هنر در آموزشگاه‌ها و دانشکده‌های گوناگون پرداخت. پس از پایان تحصیلات به ایران بازگشت و در اردیبهشت ۱۳۳۹ آثارش در تالار فرهنگ تهران به نمایش گذاشته شد.
ازدواج در آمریکا؛ زندگی در ایران
در سال‌های دهه چهل خورشیدی در شهرهای مختلف اروپا آثار خود را در گالری‌های مختلف به نمایش گذاشت و سپس به آمریکا رفت. در آمریکا با پرویز مقدسی کارگردان تآتر و سینما ازدواج کرد. هر چند دوران زندگی مشترک این دو با مرگ زود هنگام مقدسی به پایان رسید اما تأثیر بسیار عمیقی بر درودی گذاشت و او دیگر هرگز ازدواج نکرد.
ایران درودی در بیش از ۶۳ نمایشگاه انفرادی و بیش از ۲۵۰ نمایشگاه گروهی در ایران و سراسر جهان، آثار خود را به دید عموم گذاشت و با نوشتن کتاب «در فاصلهٔ دو نقطه» به نویسندگی نیز روی آورد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار