گفتوگو با محمد خدادی معاون مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در آستانه سالگرد شهادت شهید علی(حمید) خدادی
حفظ استقلال ایران در گرو بازگشت به فرهنگ ایثار و جهاد
تهران (پانا) - ایرانیان، وطن پرستی و پایبندی به اعتقادات توحیدی و ارزشهای دینی را در مقاطع مختلف تاریخی به تصویر کشیدهاند.
بهگزارش ایران، هشت سال دفاع مقدس نیز یکی از همین مقاطع و فرصتی بود تا شیرمردانی از دیار پاکان با عشق به میهن برای دفاع از ولایت فقیه و ارزشهای دینی و انقلاب اسلامی و همچنین پاسداری از جان و مال هممیهنانشان پای در میدان مبارزه بگذارند و با وجود مشکلات بسیار در برابر دست نشاندههای استکبار جهانی قدعلم کنند و با قامتی استوار از وجب به وجب خاک این سرزمین و آزادی تکتک هممیهنان دفاع کنند. یکی از این دلیرمردان شهید علی (حمید) خدادی بود که جان برکفانه در جبهههای حق علیه باطل مردانگی و میهن پرستی را بهتصویر کشید و در راه حفاظت از میهن پنج بار مجروح و سه بار شیمیایی شد. بزرگمردی که زندگی دنیایی را تاب نیاورد و سرانجام به همرزمان شهیدش پیوست. اگرچه او قدم در مسیر شهدا گذاشته و آسمانی شده است اما نقش آفرینیهای او در صحنههای مختلف هشت سال دفاع مقدس و همچنین پاسداری و صیانت خالصانه او از اهداف انقلاب همچنان در اذهان ملت ایران باقی خواهد ماند. از اینرو به بهانه سالگرد شهادت این غیورمرد جبهههای حق علیه باطل با محمد خدادی معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برادر سردار شهید خدادی به گفتوگو نشستهایم تا با گوشهای از ابعاد شخصیتی وی آشنا شویم.
در آستانه سالگرد شهادت شهید خدادی هستیم. خصوصیات اخلاقی و اعتقادی شهدا برای نسلهای امروزی که از جنگ و فرهنگ شهادت دور هستند همانند چراغ راه است. کمی از خصوصیات اخلاقی و زندگانی این شهید گرامی بفرمایید؟
من و برادرم علی(حمید) خیلی زود پدرمان را از دست دادیم. او ۴ سال بیشتر نداشت و من ۶ ساله بودم. مادرمان بانویی متدین بود و این امر باعث شد ما دوران کودکی را در فضایی مذهبی سپری کنیم و ارتباطی تنگاتنگ با فضای روحانی و معنوی مسجد داشته باشیم؛ فضایی که ما در آن رشد یافتیم بسیار اعتقادی بود و بار معرفتی بالایی داشت. از اینرو مهمترین خصوصیت اخلاقی برادرم یعنی اعتقادات خالصانه نسبت به دین، ریشه در محیط خانواده ما داشت. او با همه وجود آرمانهای انقلاب را پذیرفت و پس از من در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در «منطقه ۳ کشوری سپاه» خدمات بسیار ارزندهای را در راستای اهداف والای انقلاب اسلامی انجام داد. بعد از بروز غائله در استانهای غربی کشور، توانست با تدبیر و تمهیدات شایسته در قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) رشادتهای بسیار از خود بهجای بگذارد. او که ۹۶ ماه سابقه حضور در جبهههای حق علیه باطل داشت، بهعنوان معاون اجرایی عملیات قرارگاه خاتم الانبیا در کنار سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری که مسئولیت قرارگاه را برعهده داشت، خدمات ویژهای انجام داد و پس از پایان جنگ به تهران بازگشت. جالب اینجاست که
در این ایام نه تنها کمتر به خانه میآمد بلکه ازدواج هم نکرد. در حقیقت چون در فضای اطلاعاتی فعالیت میکرد گاهی ما ماهها از او بیخبر میماندیم.
در این ایام حتی ۵ بار مجروح و سه بار شیمیایی شد اما من و سایر اعضای خانواده از شرایط بعضاً وخیم او بیخبر بودیم. یکی دیگر از خصوصیات او این بود که گمنام عمل میکرد و سعی میکرد کسی از رنج جسمانی اش مطلع و ناراحت نشود بههمین دلیل ما بعد از شهادتش متوجه شدیم چندین بار مجروح شده است. او فردی صاحب معرفت بود. انسانی که صاحب معرفت است، قلبش برای کشور، نظام، مردم و هرآنچه برای مردم است میتپد. یکی از مهمترین خصوصیات فردی که معرفت را انتخاب میکند، فداکاری است. بههمین خاطر چنین فردی مجروح میشود اما کسی متوجه نمیشود.لازمه استمرار بر معرفت و موفقیت در این مسیر نیز گمنامی است که فرد تظاهر نکند. در واقع خلوص هنگامی اتفاق میافتد که فرد آنچه دارد تقدیم به خدا کند نه به خلق خدا و شهید حمید خدادی نیز همین گونه بود. حتی مجروحیت خود را به تنها برادرش هم اطلاع نمیداد چون با معرفت و خلوص نیت در راه خدا گام نهاده بود. این خصوصیت تنها مربوط به برادر من نیست بلکه همه شهدا این خصوصیات را داشتند و بعد از شهادتشان هم تنها گوشهای از ابعاد وجودی آنها مشخص شده است. سردار شهید خدادی، همانند بسیاری از شهدا، انسانی بااخلاق، مردمدار، سختکوش، خستگیناپذیر و با روحیه ولایتمداری بود که ساده زیستی را انتخاب کرده بود و بیشتر توان خود را برای رفع مشکلات دیگران صرف میکرد.
در عرصه خدمت به انقلاب شهید خدادی یک الگوی ارزشی و مورد تکریم برای نسل امروز است. همچنین ایشان از نیروهای متعهد و مخلص شهید سردار سلیمانی بودند، خدمات و نقش آفرینیهای ایشان در دفاع از انقلاب و ارزشهای اسلامی فراوان است از این خدمات برایمان بگویید؟
برادرم حمید، پس از پایان جنگ تحمیلی و تشکیل ستاد کل نیروهای مسلح، به خدمت در این ستاد مشغول شد. با انتصاب سردار شهید سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران، سردار خدادی وظیفه مشاور و مسئول دفتر سردار سلیمانی را پذیرفت. در طول سالیان طولانی یعنی بیش از ۱۰ سال در کنار سردار سلیمانی خدمت کرد و حتی همراه او در مناطق عملیاتی سوریه و لبنان حضور یافت. یکی از آخرین فعالیتهای او حضور بهعنوان معاون بازرسی و ایمنی در هوا فضا بود. این موضوع بعد از شهادت شهید طهرانی مقدم با هدف افزایش ایمنی سپاه صورت گرفت تا او ایمنی سپاه را به نقطهای برساند که دیگر موشکی منفجر نشود و صدمات ناشی از حوادثی که به از دست دادن سرداران بسیار ارزشمند همچون شهید طهرانی مقدم منجر میشود روی ندهد و برای سپاه هزینه ایجاد نکند. یکی از فرماندهان ارشد سپاه برایم تعریف کرد، بعد از پذیرفتن این مسئولیت توسط حمید و دستیابی به موفقیتهای چشمگیر به وی مأموریت داده شد در کل سپاه این اقدام را انجام دهد و آخرین مسئولیت وی معاون تأمین و ایمنی کل سپاه بود. این فرمانده میگفت حتی میزان حوادث جادهای راهیان نور نیز با تدابیر و ابتکارات این شهید و آیین
نامههایی که نوشته شد به حداقل رسید چون او از جان خویش مایه میگذاشت و با خلوص نیت کار میکرد. سردار حاجیزاده نیز در مصاحبهای درخصوص شهید خدادی گفته بود:«نمیدانم که او چطور صبح بوشهر بود و شب رشت و فردا صبح سنندج. تنها احساس مسئولیتپذیری آن هم از جان و دل میتواند چنین امری را محقق کند.» طبیعتاً این تلاشها اگر پایه اعتقادی نداشته باشد و باور در آن دخیل نباشد به کار اداری زمان بر تبدیل میشود و نتیجهای اثرگذار نخواهد داشت. این بعد اعتقادی به ایران و اسلام است که تبدیل به قدرت میشود و قدرت اصلی ما هم همین است.
امسال چهل و یکمین سال است که از جنگ تحمیلی میگذرد اما هنوز حماسهها و رشادتهای رزمندگان از یادها نرفته است. به نظر شما با توجه به تبلیغات دشمن برای کمرنگ کردن جلوهها و آثار معنوی هشت سال دفاع مقدس، وظیفه دستگاههای فرهنگی و همچنین مردم برای استمرار و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا که امنیت کشور را تضمین کردند، چیست؟
ما با نسلهایی روبهرو هستیم که در جنگ و دفاع مقدس نبودهاند. در واقع ما چهار نسل دهههای شصت، هفتاد، هشتاد و نود را داریم که جنگ را ندیدهاند و ابعاد جنگ برایشان روشن نیست. ابعاد جنگ گرفتن یک زمین یا پس گرفتن یک سرزمین نیست بلکه آن فرهنگی است که باعث میشود در راه آزادی و آزادگی از جان و مال خود بگذرید. ما خانوادههایی داریم که بعضاً چهار یا پنج شهید دادهاند و به آن افتخار میکنند. از اینرو میتوان گفت آنچه که بهعنوان قدرت ما محسوب میشد، باور و اعتقادات ما بود که با نفس امام راحل و همت همه مردم نهادینه شده بود. آنچه امروز ما با آن مواجه هستیم، نخست بازخوانی آن روزها است که البته باید در همه ابعاد صورت بگیرد. به این معنا که آن روزها آسیبها، فساد و تبعیض در حداقل بود و عدالت در حداکثر قرار داشت. آنچه رهبر معظم انقلاب نیز در مورد عدالت تأکید کردهاند همین نکته است. ما به جز بازگشت به فرهنگ دفاع مقدس راهی برای استقلال ایران نداریم. حفظ نظام، دفاع از مردم و تأمین امنیت و رفاه مردم با بازگشت به فرهنگ دفاع مقدس امکان پذیر است. فرهنگ دفاع مقدس باورها و اعتقاداتی است که در هر نقطهای که خلوص، فداکاری و
معرفت باشد به قدرت تبدیل میشود. مثال عینی آن همین شعر فردوسی است که میگوید «چو ایران نباشد تن من مباد» ما هر گاه در تاریخ ایران به این موضوع معتقد بودهایم، پیروز شدهایم و تمامیت ارضی ما حفظ شده است. اما هرگاه منافع فردی مهم شدند، ما پیروزی را از دست دادیم. در دفاع مقدس فرد ایثار میکرد و بالاترین داشتهاش یعنی جانش را فدا میکرد. امروز هم در صحنه اداره کشور هر کجا که موفق هستیم به دلیل فداکاری انسانهایی است که بر پایه معرفت الهی، ایثار میکنند. معرفت الهی تبدیل به خلوص میشود و فردی که این خصوصیات را داشته باشد با همه وجود وارد میدان شده و به استقبال بلا میرود تا اطرافیانش آسودگی را تجربه کنند.
آنچه این روزها جامعه به آن نیاز دارد تقویت و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در مقابله با دشمن است و اینکه این فرهنگ موجب افزایش سرمایه اجتماعی و تقویت همبستگی اجتماعی میشود. در این باره نظرتان را بفرمایید؟
به اعتقاد من ترویج تنها مهم و راهگشا نیست و باید عمل کنیم. من خودم بهعنوان معاون مطبوعاتی ارشاد باید الگوی رفتاری باشم تا از دیگران انتظار داشته باشم. صرف ترویج، چیزی را حل نمیکند. ما باید بیش از اعلام، اقدام کنیم و مردم در رفتار ما مشاهده کنند. طبیعتاً سرمایه اجتماعی موقعی شکل میگیرد که خلوص نیت بالا داشته باشیم. سرمایه اجتماعی کشور در جایی قرار دارد که باور و خلوص حداکثری ایجاد میشود و این خلوص حداکثری یعنی تصمیم براساس منافع جمع نه براساس منافع فرد. در این هنگام فساد و تبعیض از بین خواهد رفت و طبیعتاً خود به خود مردم در کنار یکدیگر قرار میگیرند. هنگامی که احساس شود هرکس بهدنبال کار خودش است، مردم از یکدیگر دور خواهند شد. ما پاکترین خونهای تاریخ را دادهایم. خونهای پاک زیادی در طول تاریخ ریخته شده اما ما همواره از آنها شنیدهایم اما خونهای پاکی را که در دفاع مقدس ریخته شده به چشم دیدهایم. به این جمله بسیار اعتقاد دارم ما صاحبان این خونها را دیدهایم همان شهدای گمنامی که اکثریت آنها هنوز هم ناشناخته هستند. چرا که از نیت و درون افراد اطلاع کمی داریم و همان اطلاعات کم هم به درستی منتقل نشده
است. طبیعتاً ما باید بازگردیم به مسیر شهدا و تلاش کنیم آنها را بهتر بشناسیم و به دیگران بشناسانیم.
همانطور که گفتید شهیدانی همچون شهید بزرگوار خدادی در گمنامی زندگی کردند و با ایثار و از خودگذشتگی برای عزت و سربلندی انقلاب و ایران اسلامی غریبانه شهید شدند و همچنان این مسیر را مدافعان حرم ادامه می دهند اما خیلی از افراد جامعه از این ایثارگریها یا خبر ندارند یا اینکه کمتر مطلعند. رسانهها در این خصوص چه وظایفی دارند؟
بحران رسانه امروز ما مهارت تولید محتوا است. کارکرد رسانهای در کشور ما تبلیغی است و تبیینی نیست و اساساً به رسانههای پوششی تبدیل شدهایم نه سوژه ای. خبرنگاران ما هم توان اصلیشان به سمت رسانههایی با کارکرد پوششی رفته است. بزرگترین مشکل امروز رسانه این است که کارکرد آن کمی شده و اساساً مهارت تولید محتوای ما دچار بحران و مشکل جدی شده است. لذا باید به سمتی برویم که رسانههای ما کارکرد تبیینی داشته باشند. خبرنگاران میبایست به سمت سوژه سوق پیدا کنند و اساساً مهارت خود را به کار ببندند تا آنچه مردم نمیدانند را در اختیارشان قرار دهند. رسانه امروز مانند همه مردم ایران مسئول خون شهداست و باید بهعنوان رسانه، صدای فردی که خون خود را در راه اعتقاد و شرافت میهن داده به نسلهای بعد منتقل کند.در حقیقت وظیفه انتقال اعتقادات این نسل به نسلهای بعدی برعهده رسانه است و باید در این زمینه اهتمام جدی داشته باشیم.
ارسال دیدگاه