کتابفروشی با قدیمیترین مجلههای آرشیوی در گفتگو با پانا
مجلهها از کتابها مهمتر هستند چون تجدید چاپ ندارند
تهران (پانا) - «حسین تقوی» یکی از فروشندگان کتب و مجلههای قدیمی است. وی می گوید سالها پیش این کار را بر اساس علاقهاش شروع کرد و حالا حرفهاش نگهداری، خریدوفروش کتابها و مجلههای قدیمی است.
شاید برای بسیاری از ما اتفاق افتاده است که وقتی مجله یا کتاب قدیمی را ورق میزنیم چنان غرق در آن میشویم که گویی زمان در برههای از تاریخ ایستاده است تا یک حال خوب را تجربه کنیم. گاهی این حس خوب ورق زدن مکتوبات قدیمی تا جایی پیش میرود که میشود شغل حرفهای برای نان درآوردن.
کتابفروشی در قد و قواره احمد شاملو من را به کتابفروشی علاقهمند کرد
«حسین تقوی» در گفتوگو با پانا از عشقش به کتاب میگوید و افسوس از بین رفتن بسیاری از کتابها و مجلات قدیمی را میخورد. تقوی درباره شروع کار کتابفروشیاش گفت: «سال ۶۴ که تحصیلات دبیرستانیام تمامشده بود، به یک کتابفروشی در چهارراه لشکر رفتم و مشغول به کار شدم. یادم هست چون صاحب کتابفروشی «سیما» و قد و قوارهاش خیلی شبیه «احمد شاملو» بود، به این کار بیشتر علاقهمند شدم.»
وی افزود: «آن کتابفروشی پاتوق بسیاری از این افراد بود و من با هنرمندانی آشنا شدم که از بهترینها بودند. افرادی مانند «ایرج زند» نقاش و مجسمهساز، «ایرج محمدی» مجسمهساز، «محمد قاضی» مترجم نامدار و خیلی از خانوادههای قدیمی و اصیل که در ساختمانهای پارک پرنس و ایران سکنا و آ. اس. پ زندگی میکردند. آشنایی با این افراد باعث شد علاقهام به هنر و کتاب و مجله بیشتر شود.»
نشریه ها از منابع مهم پژوهشی هستند
تقوی که فعالیتش فروش نسخههای اصلی و بازتولیدی نشریههای فرهنگی قدیمی عنوان کرد: «یکی از منابع اصلی تحقیق و پژوهش درباره تاریخنگاری ایران معاصر، نشریههای منتشرشده در طی دهههای مختلف این قرن است.»
وی اظهار کرد: «بسیاری از نشریههایی که در موضوعات هنر، ادبیات و فلسفه در فاصله سالهای دهه ۲۰ تا دهه ۶۰ منتشر میشدند، نشریههایی باکیفیت و با بار علمی زیاد بودند. بسیاری از پژوهشگران در حوزههای تاریخ هنر و ادبیات ایران و حتی پژوهشگران فلسفه، جامعهشناسی و حوزه رسانه، برای تهیه و خرید این نشریهها به ما مراجعه میکنند.»
مجلهها از کتابها مهمتر هستند چون تجدید چاپ ندارند
تقوی از جذابیتهای شغلش سخن گفت و افزود: «این کار شغل بسیار جذابی است. زمانیکه در انبار مجلهای را دست میگیرم متوجه میشوم علیرغم کار زیادی که دارم ۲ ساعت است که در حال خواندن مجله هستم. اصلاً همهچیز را فراموش میکنم. یادم میآید استاد ایرج افشار میگفت نشریات از کتابها مهمترند. برای اینکه موجز و مختصر و مفیدند و هیچوقت تجدید چاپ نمیشوند. برای نوشتن یک مقاله باید دهها کتابخوانده شود و تحقیق میدانی انجام شود تا اینکه یک مقاله ۲ صفحهای قابلتأمل به نگارش درآید.»
ایده کتابفروشی از کجا شروع شد؟
حسین تقوی درباره شروع کار کتابفروشیاش در پاساژ صفوی عنوان کرد: «سال ۶۵ و قبل از اینکه به کتابفروشی خیابان ونک بروم به پاساژ صفوی رفتوآمد میکردم. این پاساژ جاذبه عجیبوغریبی برای من داشت. آقایی آنجا بود به نام «قدرت الله آذری» که یک آذریزبان خوشبرخورد و مهربان بود. او کارمند «ایرج افشار» و «احسان یار شاطر» در انجمن کتاب بود که بعد از انقلاب تعطیلشده بود. آقای آذری سال ۵۸ در این پاساژ مغازهای خریده بود و شغلی را که در انجمن کتاب داشت، تهیه نشریات قدیم از زمان قاجار، ادامه داد. این نشریات را دوره میکرد و به سراسر کتابخانههای ایران و جهان میفرستاد. درواقع او نخستین کتابفروش و مجله فروش پاساژ صفوی بود.»
وی افزود: «یکی از روزهای سال ۷۱ به پاساژ صفوی آمدم و متوجه شدم آقای آذری فوت کرده است. با پسر او آشنا شدم و آقای شهبازی هم که به آنجا رفتوآمد داشت، سفارش کرد و کار را با پسر آقای آذری شروع کردیم. بعد از ۴ سال پسر آقای آذری مغازههای پدر را فروخت و رفت. من قبل از آن مغازه روبهروی همین مغازهای که هستم را اجاره کرده بودم و فکر میکنم بهعنوان دومین کتابفروش و مجله فروش آن پاساژ شروع به کار کردم. بعد هم آقای شهبازی آمد که البته سابقهاش از همه ما بیشتر بود، ولی در پاساژ نبود.»
کتابفروشی با کتابهایی از قرن هفدهم
حسین تقوی معتقد است آرشیو شخصیاش از بسیاری دیگر از کتابخانهها غنیتر است. وی افزود: «یکی از بهترین کتابخانههای ایران کتابخانه حسینیه ارشاد است که تنها کتابخانه ایران بود و زمانی ۵۰۰ نشریه روز را مشترک بود. حتی کتابخانه ملی با این بودجه، مشترک این تعداد نشریه نیست، ولی مدیر کتابخانه عوضشده و حالا باید امیدوار باشیم که با همان شیوه کار را ادامه دهند. چند سال پیش شخصی در شهرداری مسئول کتابخانههای شهرداری بود که تحولی در کل کتابخانههای زیرمجموعه شهرداری ایجاد کرد، ولی برکنار شد. خیلی از کتابخانهها یا مراکز پژوهشی آرشیوی را که از من میخرند، کیلویی میفروشند. حتی دیدهام کتابهای قرن هفدهم و کتابهای امضاشده علیاصغر خان حکمت یا ملکالشعرای بهار به همین شکل از دست میروند. البته مدتی پیش آقای حقشناس از طرف شورایشهر از انبار من دیدن کرد و خیلی هم استقبال کرد که موزهای برای مطبوعات ایجاد بکند، ولی در عمل اتفاقی نیافتاد.»
ارسال دیدگاه