«روزهای زخمی»؛ روایت مکتوب یک مستندساز از جنگ عراق و شام
تهران (پانا) - کتاب «روزهای زخمی» یادداشتهای مستند و روزانه محمد صدری کارگردان و مستندساز کشور از سفرهایش به عراق و سوریه و به عبارتی شبه گزارش جنگ در این کشورهاست.
کتاب روزهای زخمی یادداشتهای مستند و روزانه محمد صدری از سفرهایش به عراق و سوریه منتشر شد.
محمد صدری (زاده۱۳۴۲ در تهران) تهیه کننده و کارگردان ایرانی و فارغالتحصیل رشته سینما از دانشگاه هنر و کارشناس ارشد پژوهش هنر از همان دانشگاه است.
او ۲۰ سال سابقه کار در زمینه تولید برنامههای مستند در اقصی نقاط جهان دارد.
روایت فتح، شقایق، سرزمین خسته، سفری به شرق دور، از آفریقا، همراه با نیل، چشمه و شقایق، کوبا مرز سایه روشن از جمله آثار تصویری اوست.
صدری در پیشگفتار کتاب روزهای زخمی نوشته است: زمستان ۹۸ بعد از بازگشت از سفر سوم سوریه بود که ویروس کرونا همه را خانهنشین کرد. قرنطینه خانگی خیلیها را به کارهایی واداشت که در وضعیت معمول فرصت انجامشان را نداشتند. من هم بیمار شدم و دوران نسبتاً طولانی بیماری، که همه علائم ابتلا به کرونا را هم داشت، پشت سر گذاشتم و پس از بهبودی نسبی کار نوشتن کتاب را آغاز کردم. چندین بار خاطرات و عکسهای سفر عراق و سوریه را مرور کردم. حاصل آن کتابی است که حالا پیش روی شما است.
نویسنده با توجه به سابقه مستندسازی در پی داستانسرایی و قصهپردازی نیست و سعی میکند واقعیتها را منتقل کند چون معتقد است که گاهی واقعیت از هر قصهای جذابتر است.
او ادامه میدهد: سعی کردهام خواننده را با تجربههای خود در مسیر ثبت و ضبط رویدادها و همقدمی و همنفسی با مردان جنگ شریک کنم و آنچه را که دیده، شنیده و فهمیدهام بازگو کنم. اگر جایی به تناسب موقعیت و موضوع، اطلاعاتی را در کنار خاطرهای بیان کردهام مطلقاً قصد ورود به بحثهای کارشناسانه و تخصصی در آن موضوع نداشته و فقط خواستهام خواننده را نسبت به مطالعه بیشتر در آن زمینه ترغیب کنم. این رویه را از حدود سی سال پیش، و در جریان نگارش سفرنامههای سه جلدی سیاره رنج، هم داشتهام.
این مستند ساز با اشاره به تلاشش برای نوشتن در کنار تولیدات تلویزیونی، معتقد است: خاطراتم گاهی در نهایت اختصار و در حد پرداختن به کلیات امور و گاهی کمی مفصل و با جزئیات بیشتر است. انگیزه اصلی هم بیان دردها و رنجهایی است که بشر امروز برای پرداختن بهای زندگیهای مرفه و بیدرد سرمایهسالاران ینگهدنیایی کشیده و میکشد.
صدری میگوید: بارها در ایران خودمان و میان دوستانم با این پرسش مواجه بودهام که چرا مستند جنگی میسازی. سؤالی که هیچکس از مستندسازان راز بقا، که مثلاً به زندگی خرسهای قطبی میپردازند، نمیپرسد. و من نمیدانم جواب این دوستان را چه بدهم. اگر این، پرسش شما هم باشد، شاید بتوانید پاسخش را لابهلای یادداشتهای روزهای زخمی پیدا کنید.
«سفر اول؛ سلیمان بیک»، «سفر دوم؛ وادی یابس»، «سفر سوم؛ بادیه الشام» و «سفر چهارم؛ سرزمینهای شمالی» از بخشهای مختلف کتاب روزهای زخمی هستند.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
همان طور که حدس می زدم پذیرایی الغدیری ها کم کم فروکش می کند. دیشب به هتل دیگری به نام قصر الرضا منتقل شدم. در قصر الرضا از تمیزی هتل زمزم خبری نیست. ملحفه ها کثیف و لایه ای از گرد و خاک همه جا را گرفته. سرویس بهداشتی مرتب و تمیزی هم ندارد. حس می کنم این سیر نزولی باز هم ادامه دارد. خدا به خیر کند.
صبح حدود ساعت هشت علی انصاری می آید هتل و راهی بغداد می شویم. بین راه با علی درباره مسائل مختلف حرف می زنیم. خوشبختانه خودرویی که در اختیارمان گذاشته اند بهتر از اتومبیلی است که با آن از بغداد به نجف آمدم. یک ون هیوندای استارکس؛ بزرگ، جادار و نسبتا نو. نام راننده تحسین عبید است و تا پایان کار و بازگشت به نجف همراهمان خواهد بود... (ص. ۲۳)
این کتاب در ۲۶۸ صفحه با شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
ارسال دیدگاه