کارن شاهنظرف: برای ماندگار شدن فیلمساز، ساخت دو فیلم خوب هم کافی است
تهران (پانا) - کارن شاهنظرف فیلمساز مطرح سینمای روسیه در کارگاه آموزشی خود در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، برخی از تجربیات سینمایی خود از فیلمسازی در دوران شوروی را با علاقهمندان و سینمادوستان به اشتراک گذاشت.
به گزارش ستاد خبری سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، کارن شاهنظرف کارگردان مطرح سینمای روسیه، روز جمعه ۶ خرداد در کارگاه آموزشی خود در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر که بهصورت مجازی و در قالب گفتگو با کامیار محسنین برگزار شد، به ارائه توضیحاتی درباره کارنامه حرفهای خود پرداخت.
کارن شاهنظرف پیشتر هم با جشنواره همراه بود و بهعنوان مدیر «موس فیلم» همراهی بسیار خوبی با بخش فیلمهای کلاسیک جشنواره داشت. در این سالها دو فیلم «قاتل تزار» و «سوارکاری به نام مرگ» از این فیلمساز در جشنواره جهانی فجر به نمایش درآمده است.
شاهنظرف در ابتدای این کارگاه درباره سابقه حضور خود در جشنواره جهانی فیلم فجر گفت: در سال ۲۰۰۹، با فیلمی اقتباسی از رمان چخوف با نام «اتاق شماره۶» در جشنواره فیلم فجر حضور داشتم و جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگری را برای این فیلم گرفتم. برای من کسب این دو جایزه از جشنواره جهانی فجر بسیار ارزشمند است.
این فیلمساز روس درباره رابطه خود با سینما و انگیزهاش برای ورود به عرصه فیلمسازی گفت: من هیچ پیوند خاصی با سینما نداشتم، جز اینکه یکی از طرفداران سینما، مانند بسیاری از جوانان شوروی بودم، سینما تفریح اصلی ما بود. با اینکه بلیت ارزان نبود، سعی میکردیم همه فیلمها را ببینیم. دلیل اصلی ما برای رفتن به سینما این بود که احساس میکردیم باید مانند منتقدان به این سوال جواب دهیم که «پیام این فیلم چیست؟» راستش ما بهعنوان پسران جوان، بیشتر به دنبال بازیگران فیلمها بودیم اما سینما صرفا برای تفریح نیست و شما این واقعیت را پس از ورود به این عرصه درک میکنید. با این وجود، سینما همچنان ضیافتی هیجانانگیز است و هنوز در فرهنگ ما، لذتبردن از دیدن فیلم وجود دارد، هرچند میدانم کار کردن در این حوزه چقدر سخت است.
او در ادامه درباره تجربههای فیلمسازی تالانکین دیگر فیلمساز روس گفت: او حدود ۲۰ سال، فیلمی نساخت اما بهعنوان یک فیلمساز و برای همیشه به او مدیون هستم، او به من خیلی چیزها یاد داده است. صادقانه بگویم، فیلم ساختن بسیار سخت است. اگر شما زندگینامه فیلمسازان مطرح را ببینید، در مجموع متوجه میشوید یک یا دو فیلم ماندگار دارند که قابل درک است. ساخت یک یا دو فیلم واقعا خوب، برای یک فیلمساز کافی است و میتواند تا سالها او را ماندگار کند. از این منظر فکر میکنم تالانکین دین خود را به سینمای روسیه ادا کرده است، حتی اگر فقط دو فیلم خوب ساخته باشد.
این فیلمساز روس در ادامه با اشاره به ویژگیهای برخی آثار برتر تالانکین گفت: تعامل کارگردانان با بازیگران از ویژگیهای اصلی سینمای روسیه است، برای کارگردانان بیان بازیگر بسیار حائز اهمیت است و سینمای ایران هم در داستانگویی و هم از منظر تصویر بسیار قوی است، برخلاف سینمای روسیه که در تصویر قدرت دارد. بهترین فیلمسازان ایرانی، آنانی هستند که تصاویر شگفتانگیزی خلق میکنند، بخشی از سینمای ملی ایران شبیه سینمای روسیه است.
شاهنظرف تأکید کرد: داستان در سینمای روسیه قوی نیست و این معضل همیشگی سینمای روسیه است، برخلاف تصاویر شگفت انگیزی که فیلمسازان روس خلق میکنند.
او ادامه داد: فیلمسازان بزرگی مانند آیزنشتاین و یا کولوشوف، سینما را تبدیل به یک هنر کردند، پیش از آنها سینما شبیه تئاتر بود اما آنها گفتند سینما یک هنر خاص است که میتواند احساسات مردم را تحریک کند و در همین راستا تدوین اختراع شد. از نظر من آیزنشتاین، چهره اصلی این جریان است.
این فیلمساز که سابقه دستیاری تالانکین را در کارنامه خود داشته است، در ادامه به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت فیلمهای کوتاه کارنامه خود پرداخت.
شاهنظرف در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره نسبت ادبیات و سینمای روسیه گفت: اگر بخواهیم فرهنگ روسیه را بشناسیم، باید ادبیات روسیه را بشناسیم و هنر اصلی در روسیه ادبیات است. همه ما از کودکی با ادبیاتمان بزرگ شدهایم و ادبیات تأثیر ویژهای بر شکلگیری تصورات و ایدههای ما داشته است، حتی ما از ادبیات به فلسفه رسیدهایم. ادبیات روسیه با پوشکین شکل گرفته است و منبع عظیمی از تمامی ایدهها و تفکرات ما وابسته به همین ادبیات است. هر شخص روس متأثر از ادبیات روسیه است و طبیعتا این تأثیر را بر فیلمسازان روس هم میتوان دید.
وی در ادامه درباره «روز شب چهاردهم» گفت: این فیلم را زمانی ساختم که ۴۵ سال داشتم. در این فیلم میخواستم درک خودم را از زندگی روایت کنم، زندگی همین ملاقاتهای روزمره است. درست است که این فیلم در دنیا چندان شناخته شده نیست اما اگر از من بخواهند درک خود را از زندگی بگویم، به همین فیلم ارجاع میدهم. دیده نشدن این فیلم در جهان، چندان برای من حائز اهمیت نیست، چون این یک فیلم جشنوارهای بود و از ابتدا مخاطب عام نداشت.
شاهنظرف تأکید کرد: این فیلم مخاطب خاص خود را دارد و ۱۰۰ هزار بازدید برای این فیلم در اینترنت برای من کافی است. همیشه معتقدم آدم فیلم نمیسازد که به شهرت برسد، گاهی فیلم میسازیم که حس خود را به نمایش درآوریم.
این کارگردان روس در پایان صحبتهایش درباره فیلم دیگر خود با عنوان «ترور تزار» که در جشنواره جهانی فجر هم حضور داشته است و نیز مرز واقعیت و توهم پس از فروریختن دیوار برلین در روایت این فیلم گفت: موضوع این فیلم عجیب بود. در دورهای که این فیلم ساخته شد، نه تنها درباره موضوع محوری آن نمیشد فیلم ساخت که حتی امکان گفتگو درباره آن نبود. میتوانم بگویم این فیلم از آخرین فیلمهای دوره شوروی است. نمایش این فیلم در نوامبر ۱۹۹۲ اتفاق افتاد و یک ماه بعد از آن شاهد فروپاشی شوروی بودیم. به همین دلیل میتوان گفت این فیلم از آخرین آثار سینمای شوروی است و تبدیل به یک سمبل شده است. این فیلم بخشهای دراماتیک تاریخ ما را به نمایش میگذارد.
سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، از ۵ تا ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ به دبیری محمدمهدی عسگرپور نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما در تهران در حال برگزاری است.
ارسال دیدگاه