چرا 13دوره جشنواره «موسیقی نواحی» در کرمان برگزار شده است
تهران (پانا) - سالهاست که در آستانه تصمیمگیری برای برگزاری جشنواره «موسیقی نواحی» زمزمههایی برای تغییر مکان برگزاری این جشنواره از کرمان به شهر دیگر به گوش میرسد و اما در حد همان زمزمه باقی میماند. در تمامی 13 دورهای که جشنواره موسیقی نواحی برگزارشده است، در شهر کرمان سکنی گزیده و برای دوره چهاردهم نیز قرار نیست از آن شهر خارج شود و این در حالی است که قرار بود جشنواره موسیقی نواحی فقط سه دوره در کرمان برگزار شود و بعدازآن به سایر شهرهای ایران هم برسد.
در سال ۱۳۹۴ در دوره مدیریت «پیروز ارجمند» در دفتر موسیقی وزارت ارشاد که خود اصالتی کرمانی دارد، مقرر شد جشنواره موسیقی نواحی در شهر کرمان به مدت سه سال برگزار شود، اما باوجوداینکه سالهاست آن سه سال تمامشده و علیرغم رفتن «ارجمند» از دفتر موسیقی هنوز این جشنواره در کرمان برگزار میشود.
آغاز زمزمههای تغییر مکان جشنواره موسیقی نواحی
حاشیه جابهجایی محل برگزاری جشنواره موسیقی نواحی در همان روزهای نخست پایان سیزدهمین دوره و انتخاب دبیر این دوره از جشنواره رقم خورد و این انتقادها از فضای مجازی به مجلسیها هم کشیده شد تا آنجا که نماینده مردم کرمان و راور نسبت به این موضوع واکنش نشان داد. همچنین اهالی فرهنگ و هنر کرمانی وارد این کارزار شدند و خواستار بازنگری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از این تصمیم شدند تا میزبانی جشنواره موسیقی نواحی ایران پس از برگزاری ۱۳ دوره در کرمان، بازهم در همین شهر برگزار شود.
درنهایت با نظر مثبت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بار دیگر شهر کرمان میزبان جشنواره موسیقی نواحی ایران میشود. درواقع پس از انتقاد تند محمدرضا پور ابراهیمی، نماینده مردم کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی در مورد لغو استمرار برگزاری موسیقی نواحی در کرمان، سید عباس صالحی با ادامه فعالیت جشنواره موسیقی نواحی ایران در این استان موافقت کرد.
جشنواره موسیقی نواحی برندی بینالمللی برای کرمان
برخی معتقدند ازآنجاییکه جشنواره «موسیقی محلی» ریشه در کرمان دارد باید بهعنوان یک برند برای شهر کرمان باقی بماند و شهرها و نواحی دیگر به فکر برگزاری جشنوارههای دیگری در عرصه موسیقی باشند چنانکه طی سال جشنوارههای متعددی با عنوان موسیقی اقوام در کشور برگزار میشود مانند جشنواره زاگرسنشینان که بهخودیخود یک جشنواره موسیقی نواحی است و تقریباً ۱۵ استان را شامل میشود یا دیگر جشنوارهها که بهصورت متمرکز و غیرمتمرکز در استانهای دیگر برپاشده و این اتفاقات بیانگر این است موسیقی اقوام همچنان در کشور میتپد و برگزار میشود و نباید با انتخاب شهر کرمان صورتمسئله را تغییر بدهیم. بنابراین میتوان با ارائه راهحلهای درست در کنار بهروزرسانی جشنواره موسیقی نواحی تغییری در شاکله اصلی آن ایجاد نکرد.
ایران کشوری چند فرهنگی است و در موسیقی نواحی آن میتوان بسته به نوع اقلیم و منطقۀ جغرافیایی و باورها و فرهنگعامه، جلوههایی از جشن و سوگواری، عواطف، رقص و پایکوبی، آواها و ترانههای کار، عوالم عاشقانه، طبیعت، پیوند و ستیز با دیگران، شور حماسی، نگاه زیباییشناختی، روایتهای شفاهی، آیینهای مذهبی و غیرمذهبی، و مراسم اجتماعی را به شکلی آشکار دید.
پراکندگی و تعدد موسیقی نواحی در ایران
هرچه از مناطق مرکزی دورتر شویم و به سمت نواحی مرزی ایرانبرویم این موسیقی قویتر و دستنخوردهتر میشود و به دنیاهایی اشاره دارد که کاملاً متفاوت با طبیعت شهری و حوزههای روزمره است. مراسم و ذکرهای طلب باران، جشن برداشت محصول در میان کشاورزان یا رقص خنجر در ترکمنصحرا از این زمره است. در فرهنگهای سنتی اصولاً موسیقی نقش مهمی دارد و از تولد تا مرگ با مردمهمراه است. برای نمونه، برای تولد نوزاد آهنگها و اشعار ویژهای در بلوچستان وجود دارد که البته، در فرهنگهایغیر ایرانی هم دیده میشود.
امروزه به دلیل تغییر شرایط و مناسبات جدید اجتماعی، نقشی که موسیقی درگذشته در امور عادی مردم ایفا میکرد سست شده است، بهگونهای که دیگر در بسیاری از مناطقکمتر شاهد پیوند موسیقی با بطن زندگی روزمرۀ مردمهستیم. قطع ارتباط موسیقی با زندگی مردم ابتدا از شهرهای بزرگ شروع شد و بهتدریج، با اشاعه یافتنش در شهرهای دیگر به روستاها رسید. از طرف دیگر، در روستاها هم به دلیل تغییر مناسبات اجتماعی، ضرورتهای شکل زندگی جدید و موج مهاجرت روستاییان به شهرها دیگر کمتر میتوان نشانههای بکر بودن زندگی یا باورها را در فرهنگهای سنتی (جز در موارد استثنایی) دید. این در موسیقی نواحی هم نمود یافته است و دیگر از انتقال سنتها به روش سینهبهسینه چندان خبری نیست و وقتی یکی از بزرگان موسیقی از دنیا برود، گنجینۀ نغمههای سازوآوازش هم زیرخاک میرود.
عمر مفید موسیقی نواحی ۱۰سال است
امروزه امکان تجربه بیواسطه سازوآواز بزرگان موسیقی نواحی ایران با محدودیتهای بسیاری مواجه است و محدود به شنیدن نمونههای صوتی کار آنها (اگر البته موجود باشد) یا رفتن به جشنوارههای این نوع موسیقی است. به گفتۀ محمدرضا درویشی، «با از دست رفتن نسل کهن -که الآنزنده هستند و مورد استناد ما هستند- ازنظر ما موسیقیشفاهی ایران دیگر از بین رفته است. به نظر من، عمر مفید موسیقی مناطق ما تا حدود ده سال آینده است و بعدازآن یا باید به سراغ آرشیوها رفت و یا از افراد درجۀ ۲ و ۳ و ۴ بهره گرفت که در یک تحقیق جدی قابلاستفاده نیستند. اینیک جریان غیرقابلاجتناب است.»
در ایران، موسیقی ترکها، ترکمنها، کردها، کرمانجها (کردهای شمال شرق خراسان)، لرها، بختیاریها، کولیان، و موسیقی نواحی گیلان و طالش، مازندران، گلستان، خراسان، سیستان و بلوچستان، بوشهر، هرمزگان و خوزستان گنجینهای است که به آن تنوعی کمنظیر میبخشد.
موسیقی نواحی خراسان
موسیقی نواحی خراسان یکی از قویترین و زیباترین انواع موسیقی فولکلور است. این موسیقی بنا به موقعیت جغرافیایی، دستهبندیهایی دارد. شمال خراسان در طول تاریخ ۵۰۰ سال، مهاجرهای ترک و کرد را در خود جایداده است. به طبع، این مهاجرتها بر روی فرهنگ قالب این ناحیه تأثیر گذاشته است. مثلاً ساز دوزله از نواحی کردنشین به برخی مناطق ترکمن صحرا راه پیداکرده و شیوههای اجرای موسیقی ترکمنی در نینوازی و دوتارنوازی کردها تأثیر زیادی گذاشته است. از طرف دیگر، شهرهایی مانند درگز که بیشتر ترکمنها در آن سکونت دارند دارای نوع سوم موسیقی شمال خراسان یعنی موسیقی ترکمنی است.
موسیقی کردی شمال خراسان مستقلتر از سایر گونههاست. اما موسیقی ترکزبانهای این منطقه به دلیل ارتباط های زبانی و لهجهای در برخی مقامها، داستانها، شعرها و شیوههای اجرایی دوتار با موسیقی ترکمنی قابل قیاس است و شباهتهای بسیاری باهم دارند. موسیقی کردی شمال خراسان را موسیقی کرمانجی هم میگویند.
موسیقی نواحی خراسان در کنار آدابورسوم ، بیشترین تأثیر خود را از اقلیم جغرافیایی این سرزمین گرفته است که موجب شده موسیقی این منطقه به دو بخش عمده کوهپایهای و جلگهای تقسیم شود.
هرکدام از این مناطق جغرافیایی از نشانههای خاص موسیقایی تبعیت میکنند. برای مثال موسیقی کوهپایهای بیشتر بر آواز تأکید دارد. درحالیکه موسیقی سرزمینهای جلگهای قوچان بیشتر متأثر از موسیقی سازی است.
موسیقی نواحی کردستان
یکی از غنیترین گونههای موسیقی محلی در ایران، موسیقی کردی است. مردمان کرد موسیقی را جزیی از زندگی خود میدانند. در مراسم های آیینی، جشنها و سوگواریها موسیقی نقش مهمی برای این مردمان دارد. موسیقی کردستان ایران و کردستان عراق به علت همجواری باهم همریشه هستند و وجه شباهتهای زیادی با هم دارند. موسیقی کردی به دو صورت اجرا میشود:
موسیقی بدون ساز
این نوع موسیقی بدون آلات موسیقی، تنها با کلام همراه است و بهصورت مرثیه و یا به شکل ریتمیک خوانده میشود و اشعار آن از مسائلی که در ارتباط مستقیم با مردم است، حکایت میکند. ازجمله شرححال افراد و یا توصیف مسائل عاطفی، هنری، اقتصادی، سیاسی و یا دلبستگی به کسی یا چیزی که همگی در اشعارشان گنجانده میشود. به این شیوه نمایش موسیقی (هوره) گفته میشود.
موسیقی با ساز
ازنظر اشعار تفاوت چندانی با موسیقی بدون ساز ندارد. تنها تفاوت این است که اشعار به شکل ریتمیک تری اجرا میشود. در اینگونه از موسیقی کردی، خواننده یا سراینده در تلاش است تا کلام خود را با آهنگ موزون کند. سازهایی که برای این نوع موسیقی در نظر گرفته میشود در کل ناحیه کردستان یکسان است. سازها معمولاً تشکیلشده از سرنا و دهل است. این دو ساز قدمت زیادی در ناحیه کردستان دارند و از دیرباز در این مناطق، نواخته میشدند.
موسیقی نواحی لرستان
موسیقی مناطق مختلف سرزمین زاگرس به دلیل همجواری منطقهای به یکدیگر شباهتهای زیادی دارند. موسیقی لرستان به لحاظ جغرافیایی بخشهای مختلفی و متنوعی دارد. مردمان لر موسیقی خاص هر آیین رادارند. حماسه، شور، هیجان و مبارزه هرکدام موسیقی خاص خود را در میان این قوم دارد.
موسیقی در این خطه عموماً با رقص همراه است. رقص هایی هماهنگ که با ریتم موسیقی موزون شده و اتحاد این مردمان را نشان میدهد. سازهای موسیقی لری عبارتاند از سرنا، دهل، تال (کمانچه) و تنبک. در این بین ساز کمانچه مخصوص موسیقی لری بوده و باقی سازها به اقوام دیگر شباهت دارد.
موسیقی نواحی گیلان
موسیقی این منطقه دو کانون اصلی و متفاوت دارد. یکی منطقه دیلمان در شرق و دیگری منطقه تالش در غرب که در نواحی مرکزی استان باهم ترکیبشدهاند.
موسیقی این نواحی تصویرگر زندگی مردمان طبیعتگرا و جنگل دوست شمال ایران است که بیشتر در مایههای شور و دشتی و بهندرت در چهارگاه و شوشتری اجرا میشود. موسیقی گیلان از جنبههای گوناگونی تحت تأثیر موسیقی اقوام همجوار قرارگرفته است. حضور اقوامی چون ترکها، کردها، اصفهانیها، لرها و مهاجران قفقازی در محدوده جغرافیایی گیلان بر گستره این تأثیر افزوده است. موسیقی مردم دیلمان که یکی از ارکانموسیقی گیلکی است، خود متشکل از فرهنگ مردم کرد، تات و لر است که به این منطقه مهاجرت کردهبودند و موسیقی آنها امروزه همان موسیقی دیلمانی و گیلکی است.
علاوهبر این، بسیاری از نغمهها در مناطق شرقی گیلان و غرب مازندران به حالتها و ویژگیهای موسیقی تبری و گیلکی معتقدند. تنکابن و نواحی اطراف آنْ محل تلاقی دو فرهنگ موسیقاییِ تبری و دیلمانی است. از این منطقه بسیاری از منظومههای مشهور مازندرانی و ریز مقامهایی مانند کِمَرسَری از طریق چارواداران از نواحی کوهپایهای و کوهستانی به مناطقی مانند اِشکِوَر، دیلمان و سیاهکل منتقلشدهاند.
ارسال دیدگاه