گفتوگوی پانا با عبدالله اسکندری به مناسبت روز گریمور
عبدالله اسکندری: با 50 سال سابقه کار گریم، هرگز از انتخاب آن پشیمان نبودهام
تهران (پانا)- چهرهپرداز پیشکسوت سینمای ایران میگوید از سال 1350 که وارد کار گریم شده و هرگز از انتخاب این شغل پشیمان نبوده است.
عبدالله اسکندری چهرهپرداز و گریمور پیشکسوت سینمای ایران چهرهپردازی را زیر نظر بیژن محتشم در تلویزیون ملی ایران آغاز کرد. اسکندری از جمله اولین هنرمندانی است که چهرهپردازی را بر اساس شخصیت انجام داد، که از جمله کارهای او در این زمینه میتوان به سریال دایی جان ناپلئون در تلویزیون و فیلم گوزنها در سینما اشاره کرد. در سال ۱۹۹۹ مجله معتبر چهرهپردازی Make-up artist، کشور ایران را رده ۱۰ کشور برتر جهان و عبدالله اسکندری را جزو ۱۰ طراح مهم جهان انتخاب کرد.
وی ۶ بار سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی جشنواره فیلم فجر و نیز تندیس خانه سینما را دریافت کرده است. عبدالله اسکندری بیش از ۱۶۰ پروژه سینمایی و تلویزیون را در ایران طراحی کردهاست. از جمله کارهای او «هزاردستان»، «مثل آباد»، گوزنها، «کندو»، «سایههای بلند باد»، «دست فروش به بانو»، ناصرالدین شاه آکتور سینما، روز واقعه، «بازمانده»، ساحره، «آدمبرفی»، دلشدگان، مادر، مسافر ری و … است.
عبدالله اسکندری با اشاره به اینکه اجرای گریم در سینما، تئاتر یا تلویزیون سختتر است گفت: «تئاتر و تلویزیون برای اجرای گریم درجه سختی آنها در مرحله دو و سه قرار دارد اما کار گریم در سینما از تمامشان سختتر است زیرا در سینما تصویر که بر روی پرده میافتد بسیار بزرگ میشود و اگر ضعف کوچکی در تصویر باشد سریعا دیده میشود و لو میرود. فرضا اگر یک ابرو در صورت بازیگر زیاد باشد مانند یک طناب دیده میشود. بنابراین کوچکترین لغزش شما روی پرده لو میرود. سایهها، خطها و هر چیزی که شما میکشید روی پرده چند برابر بزرگ میشود و اگر عیبی در آن باشد، بلافاصله خودش را نشان میدهد. اما در تلویزیون آن چنان ایرادها لو نمیرود.»
وی ادامه داد:«همانطور که گفتم تلویزیون در درجه دوم سختی قرار دارد زیرا در تلویزیون تصویر کوچک است و اشکال ریز آنقدر آشکار نمیشوند. برای اجرای گریم تئاتر در درجه سوم سختی قرار دارد اما در تئاتر چون فاصله بازیگر تا تماشاچی زیاد است صورتش دیده نمیشود فرقی هم ندارد کاراکتر چه شخصیتی داشته باشد، در هر حال به سختی دیده میشود.»
این هنرمند با اشاره به نحوه انتخاب گریم مناسب برای هر نقش تصریح کرد:«برای گریم یک شخصیت ابتدا قصه را میخوانم و میفهمم کارگردان چه شخصیتی از من میخواهد. سپس ما به ازاء شخصیت را در جامعه پیدا میکنم اگر در جامعه نباشد در کتابها و منابع دیگر میگردم که ببینیم آن شخصیت چگونه بوده است سپس شخصیت بازیگری که قرار است بازی کند را در نظر میگیرم و به این فکر می کنم که آیا شخصیتی که در تصویر میبینم به کاراکتری که قرار است بازی کند میخورد یا خیر.»
اسکندری افزود:«در ادامه سعی میکنیم شباهتها را بیشتر نمایان کنیم و ضعفهایی که در شخصیت کاراکترمان وجود دارد را اصلاح کنیم و به شخصیت دلخواهمان نزدیک شویم. تصویر یک شخصیت زنده تصویر خود بازیگر است پس نباید چهره بازیگر را از بین ببریم.»
این گریمور با اشاره به اینکه گریم شخصیتهای تاریخی به چه صورت انجام میشوند عنوان کرد: «بهطور مثال اگر گریموری بخواهد چهره اسلامی روی صورت بازیگری طراحی کند، با چهره یک فرنگی یا مسیحی خیلی فرق دارد. این مساله به جغرافیایی که گریمور در آن زندگی میکند، بستگی دارد. اگر گریمور قرار باشد موضوع تاریخی درباره جغرافیای تاریخ خودش انجام دهد، ناخودآگاه ۳۰ درصد به این مساله آگاهی دارد و مسلط است و بقیه کار را هم با مطالعه، شنیدهها و توصیفهایی که در تاریخ درباره آن شخصیت نوشته شده به دست میآورد.»
وی ادامه داد: «بهطور مثال ما میخواهیم کوروش را بسازیم، چون از کودکی و دوران مدرسه در وصف این شخصیت شنیده و خواندهایم، پس۳۰ درصد به چهره شخصیت مسلط هستیم. همچنین از شنیدههای مردم جامعه، اندکی هم از سنگواره و نقاشیهایی که درباره کوروش موجود است، تحقیق میکنیم. البته خودم نیز باید ابتکار داشته باشم تا بتوانم آن شنیدهها را به یک شخصیت تبدیل کنم. گریم شخصیتهای تاریخی اینگونه انجام میشود.»
اسکندری در پاسخ به این سوال که آیا از انتخاب شغل چهرهپردازی راضی هست یا خیر گفت: «از سال ۱۳۵۰ که وارد این حرفه شدم تا به حال در پروژههای زیادی همکاری کردهام، شخصیتهای زیادی را با دستانم خلق کردهام و تا این لحظه از زندگیام که نزدیک به نیم قرن از آغاز فعالیت حرفهایام در کار گریم میگذرد هرگز از انتخاب این شغل پشیمان نبودهام.»
نرگس ذکایی
ارسال دیدگاه