امیر محمد تفتی*
موسیقی شعر را به اعماق روح آدمی مینشاند
اگر ما موسیقی ایرانی را به دو بخش تقسیم کنیم یک بخش موسیقی بی کلام و بخش دیگر موسیقی باکلام است که هر کدام از آنها دارای ویژگی و مشخصه های خود هستند که می توان مفصل درباره ویژگی های آنها صحبت کرد. ولی در حال حاضر به موسیقی باکلام که خود نیز به دو دسته تقسیم می شود می پردازیم.
یک بخش از موسیقی باکلام ساز و آواز و بخش دیگر تصنیف یا ترانه است که ساز و آواز موسیقی باکلام بدون ریتم و تصنیف و ترانه ریتمیک است. چون بحث پیرامون تصنیف و ترانه بحث مفصلی است حال مختصری درباره موسیقی باکلام ساز و آواز می پردازیم.
ساز و آواز گفتگویی موسیقایی بین نوازنده و خواننده است که هر کدام در حین اجرا زمانیکه به صورت بداهه نواخته و یا خوانده می شود به یک دیگر شور و هیجانی را انتقال می دهند که باعث خلق ملودی های بدیع در لحظه می شود. اما در مورد آواز ایرانی وقتی که موسیقی آوازی را بررسی می کنیم می بینیم که زیربنای اصلی آن شعر است. چرا که ما در هنگام خواندن علاوه بر ادای تحریرها و درآمدهای آوازی که با حنجره اجرا می کنیم اصل آواز اجرای شعر است که با موسیقی آوازی تلفیق شده و زیبایی های شعر و معنای آن را به مخاطب انتقال می دهد.
معمولا در آوازها از اشعار کلاسیک و موزون استفاده می شود چرا که در ردیف سازی هم ما اوزان عروضی را داریم و به همین دلیل ردیف های سازی و گوشه های آوازی با یک دیگر قرابت داشته و به هم نزدیک هستند و می تواند به زیبایی با موسیقی آوازی تلفیق شود. به همین جهت چنان چه شعری خوب انتخاب شود و دستگاه آن درست انتخاب و تلفیق خوبی داشته باشد در صورت اجرای خوب بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
و اینجاست که موسیقی می تواند شعر و پیام آن را به اعماق روح آدمی بنشاند و سبب می شود علاوه بر لذت شنوایی مضامین و مطالب شعر درست درک و دریافت شود و در زندگی واقعی ما نیز تاثیرگذار باشد.
یکی دیگر از ویژگی های آواز این است که علاوه بر موزون بودن و ریتم درونی بسیار آرام اجرا می شود و مخاطب می تواند با حوصله و با دقت خاص به شعر گوش داده و محتوای آن را دریافت کند و این درگیر شدن با شعر با کمک موسیقی سبب ایجاد تفکر درباره موضوع و سوژه شعر می شود و انسان می تواند جواب برخی از سوالات ذهنیش را دریافت کند و یا اینکه سوال های جدیدی طرح کند و دنبال جواب آن بگردد.
پس شعر بسیار اهمیت دارد و بزرگان شعر و ادب سرزمین ما سخنان نغز فراوانی دارند که هر کدامشان دنیایی از تفکر، عشق، معرفت، حکمت، فلسفه، خودشناسی و...است که این خود سبب خردورزی و تعقل درباره پدیده های گوناگون هستی می باشد. پس نمی توان از شعر خوب که با آواز جذاب و شنیدنی همراه می شود به راحتی گذشت.
ممکن است ما شعری را بارها از روی کتاب بخوانیم ولی هنگامی که با آواز خوش و موسیقی آن را می شنویم به لطایف و زوایای دیگری از آن شعر پی برده و شاید درک و دریافت بهتری داشته باشیم. این نوع ساز و آواز مختص این فرهنگ، اقلیم، زبان فارسی و موسیقی ایرانی است پس نمی توان ساده انگارانه به آن نگاه کرد و یا آن را حزن انگیز و ملال آور دانست و یا اینکه بسیار سخیف و مبتدیانه و نادرست اجرا کرد که این کار به موسیقی و شعر فاخر ایرانی آسیب وارد می کند. ساز و آواز ایرانی و موسیقی آوازی میراث گرانبها و گران قدری است که طی قرن ها به ما رسیده است و علی رقم نگاههای متعصبانه و بی مهری های گروهی که نسبت به آن هیچ شناختی ندارند در طول تاریخ قرار گرفته است و این چیزی نیست که یک شبه درست شده و بخواهد از بین رود و فراموش شود و چنانچه نسبت به آن شناخت درستی پیدا کنیم و شناخت درستی را به جوانان عزیزمان بدهیم قطعا در راه رشد و تعالی این هنر والا و ارزشمند ملی گام برداشته و در حفظ و حراست آن نقش موثری ایفا خواهیم کرد.
در این میان نقش رسانه ها اعم از رادیو و تلویزیون که بسیار رسانه مهمی است و همچنین رسانه های نوین و فضای مجازی و حتی مطبوعات و رسانه های نوشتاری بسیار مهم بوده و می توانند با تولید، نشر، پخش و آگاه ساختن جوانان ما این هنر گران قدر را زنده و با صلابت و پر جوش و خروش حفظ و حراست نمایند.
خواننده موسیقی سنتی
ارسال دیدگاه