سکوت برخی سلبریتی ها دربرابر درخشش مجید مجیدی بد بود
تهران (پانا) - هفتاد و پنجمین قسمت از برنامه سینمایی هفت بامداد امروز شنبه با حضور حبیب احمدزاده ( نویسنده و محقق جنگ)، محمدرضا مقدسیان و احمد زایری ( کارشناس و کارگردان فیلم کوتاه درخت زیتون سعد)، کارشناسان رسانه و منتقدین روی آنتن رفت.
در ابتدای این برنامه نخستین میزگرد به مناسبت هفته دفاع مقدس با حضور حبیب احمدزاده نویسنده و محقق جنگی به وضعیت این روزهای سینمای دفاع مقدس پرداخت.
مسئولین کشور باید یاد بگیرند صاحبان کشور نیستند
حبیب احمدزاده در ابتدای سخنان گفت: ما در حال حاضر مانیفستی برای تعریف جنگ و صلح نداریم. تعریفی از شهادت نداریم. ما به یک ده فرمان موسی احتیاج داریم. چیزی که اینها را تعریف کند. من در کل دوران تحصیلم فقط یک چیز یاد گرفتم. پیام حاوی معنا نیست. معنا در ذهن مخاطب است و ما فقط کلید آن را میزنیم.
وی ادامه داد: عقلای نظام باید یک بار بنشینند و این مفاهیم را تعریف کنند. دین ما اساساً ضد جنگ است. زمانی دانش آموزان به سراغ امام خمینی آمدند. شعارشان این بود که اگر امام اجازه دهد ما قلمهای خود را به اسلحه تبدیل میکنیم. امام اما جواب داد ما آمدهایم که اسلحهها را به قلم تبدیل کنیم.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: اگر بخواهیم ژانر دفاع مقدس را با دیگر ژانرها مقایسه کنیم میتوانیم بگوییم هنوز این ژانر بهتر از باقی ژانرهاست. ژانری که هنوز قهرمان دارد. ما باید زبان امروز جهان را بدانیم. آیا ما در حرفهایمان میتوانیم در مخاطب جهانی شک ایجاد کنیم؟ این حکیم بودن آیا در ما وجود دارد؟
احمدزاده ادامه داد: من در زمان جنگ قبل از شلیک گلوله تفکر داشتم به همین علت هیچوقت از کرده خود پشیمان نیستم. این تفکر باید به زبان جهانی تبدیل کرد. شهید طاهری این کنگره شهدا را برای بچه تبدیل به یک جشن کرد و همین باعث شد بچه در همین جشنوارهها نشستند و فیلمهای دفاع مقدس را دیدند.
وی خاطر نشان کرد: مسئولین کشور باید یاد بگیرند صاحبان کشور نیستند. باید یاد بگیرند حرف دیگران را هم بشنوند. مسئولین باید جواب مردم را بدهند. در مورد جنگیدن. در مورد لو رفتن عملیاتها. در مورد صلح کردن. مسئولین میتوانند با جوابهای قانع کننده مردم را روشن کنند اما از این کار خود داری میکنند. بحثهای دفاع مقدس باید در دانشگاهها باید مورد بررسی قرار گیرد. اما باید بدانیم ایران هر چه دارد از همین دفاع مقدس است. مسئولین نباید مردم را نا دیده بگیرند. این باعث دلسردی مردم میشود.
سکوت برخی سلبریتی ها دربرابر درخشش مجید مجیدی بد بود
در میزگرد رسانه برنامه هفت درخشش مجید مجیدی در جشنواره ونیز مورد بحث قرار گرفت.
در ابن بخش عباس گل به استقبال مخاطبان جشنواره ونیز از فیلم خورشید و دیگر فیلمهای ایرانی اشاره کردو گفت: ما شاهد بودیم که خیلی از سلبریتی ها که در هرچیزی نظر میدهند درباره درخشش فیلم خورشید سکوت کردند . ما چند سال است با دو دسته رو به رو هستیم یک دسته کلاً کاری به موضوعات داخلی ندارند و در قرارداد آنها آمده حتی دو نصف شب در فیلم کروات داشته باشند. یک عده هم هستند که وقتی باید سکوت کنند صحبت میکنند وقنی نباید ، حرف میزنند. اگر اقای مجیدی ۴ تا حرف به وضعیت داخلی میانداخت شاید مورد استقبال قرار میگرفت.
در ادامه حسین سلطان محمدی نیز به جشنواره ونیز اشاره کردو گفت: وقتی اقای مجید مجیدی در جشنواره فیلم ونیز مطرح شد و در نست خبری تحریمها را مطرح کرد ، داخل کشور برخی تریبونها صحبت کردند و برخی هم شروع به طعنه زدن کردند. آمدند بحث هزینه تولید فیلم حضرت محمد (ص) را مطرح کردند که قیاس بی ربطی بود. عدهای هم با سکوت کردن پشت این ماجرا قرار گرفتند.
پیدا کردن بازیگر کودک در سوریه واقعاً سخت بود/ کارگردان اصلاً به دنبال خوش رقصی در صحنه نیست
سومین بخش برنامه هفت به نقد و بررسی فیلم کوتاه درخت زیتون سعد ساخته احمد زایری اختصاص داشت.
محمدرضا مقدسیان درباره این فیلم گفت: طرف در جهان وجود ندارد. فیلم درخت زیتون سعد جز فیلمهایی است که سعی میکند بخشی از واقعیتهای ملموس را برای ما به تصویر میکشد. درخت زیتون سینما را خوب فهمیده است و کاربرد صدا را به خوبی درک کرده است. صدا اینجا عضوی از درمان قصه است. مخاطب اینجا صدای خارج از قاب را باید تصویر کند و تصور کند که شخصیت کودک نا بینا چه چیز تصور میکند.
وی ادامه داد: فیلم بیشتر فیلم فیلمنامه است تا کارگردان. کارگردان اصلاً به دنبال خوش رقصی در صحنه نیست. بازیگر زن فیلم واقعاً خوب و باورپذیر است. احمد زایری در ادامه افزود: برای من کودک در هر کجا کره خاکی کودک است. جغرافیای فیلم سوریه است. دلیل من هم این بود که کودکان سوریه در این زمان بیشتر از همه جای جهان آسیب دیدهاند.
این منتقد ادامه داد: من در خیلی از جشنوارههای جهانی قضاوت شدم زیرا یک ایرانی در سوریه فیلم ساخته است. آنها فکر میکردند فیلم یک اثر سیاسی است. اما فیلم کاملاً انسانی است. پیدا کردن بازیگر کودک در سوریه واقعاً سخت بود. خانوادهها رضایت برای حضور کودکان خود نمیدادند. شرایط تولید واقعاً سخت بود. لوکیشن اولیه فیلم حمص بود. زیر بار موشک و جنگ. با همه این شرایط سخت من باید فیلم خودم را میساختم..
گفتنی است، میز نقد این هفته برنامه به نقد و بررسی فیلم سینمایی سفر به چزابه ساخته رسول ملأ قلی پور با حضور مسعود فراستی، امیر جاوید و جواد طوسی سپری شد.
مسعود فراستی در ابتدای سخنانش با اشاره به اینکه در هفته جاری به نقد فیلمهای دفاع مقدسی در این برنامه پرداخته میشود، گفت: این هفته و هفته آینده در مورد سینمای دفاع صحبت خواهیم کرد. این هفته فیلم سفر به چزابه و هفته آینده فیلم بهترین روزهای زندگی من. سفر به چزابه ساخته مرحول رسول ملاقلی پور است. من این فیلم رو دوباره دیدم! همچنان بهمم ریخت. این فیلم برای سال ۷۴ است. ۲۵ سال پیش. اما چرا فیلم از امروز جلوتر است؟
در ادامه جواد طوسی نیز اظهار کرد: من فکر میکنم این فیلم بهانه خوبی است برای پرداختن به ژانر سینمای جنگ. مهمترین گونه سینمایی ایران. که در حال حاضر به دلیل انقطاع بی رحمانه با افت و خیزهای زیادی رو به رو بوده است. گونهای که مدیران سعی کردند با آن کمبودهای مدیریتی خود را مخفی کنند اما به تدریج باعث خاموش شدن آیت گونه شد.
وی ادامه داد: ملاقلی پور و حاتمی کیا جز قلههای این سینما هستند. یکی از ویژگیهای رسول کشف و شهود او در جنگ باعث آزمون خطای شده که به تدریج فیلمهای او به مرور بهتر میشود. در واقع در پرداختن به مضامین پختهتر میشود. سفر به جزابه پختهترین فیلم ملاقلی پور است. هرچند نجات یافتگان ادامه حیات طبیعی افراد سفر به چزابه است. واقعیتر و تلختر. ملاقلی پور در هیوا و مزرعه پدری هم این تخیل را ادامه میدهد اما به این اندازه موفق نمیشود. سفر به چزابه یک نگاه واقع بینانه به انسانها دارد. آدمهای متفاوت. ملاقلی پور به انسانها خوب نگاه میکند و آنها را در سفر به چزابه به تصویر میکشد.
امیرجاوید نیز یادآور شد: من میخواهم یاد کنم از پیمان سنندجی زاده که بازیگر با استعدادی بود اما بر اثر سانحه رانندگی از دنیا رفت. من چند نکته میخواهم اشاره کنم. من عنوانی به نام سینمای دفاع مقدس را یک عنوان تبلیغاتی می دانم. سینمای دفاع مقدس از نظر من محقق نشد. کسانی در ایران گامهایی برداشتند که ژانر دفاع مقدس را تعریف کنند تا این ژانر از ژانر جنگی جدا باشد.
وی ادامه داد: ملاقلی پور یکی از این آدمها بود. اما اتفاقاتی افتاد که این تلاشها را خنثی کرد. سفر به چزابه گام خیلی مهمی بود برای شمایل دادن به سینمای دفاع مقدس. یک ژانر کاملاً بومی. این مهم اتفاق نیافتاد. یکی از علتها سیاستهای مدیران فرهنگی و سینمایی بود. من اینجا دوست دارم بگویم چقدر در آن زمان ملاقلی پور را برای سفر به چزابه و نجات یافتگان اذیت کردند.
این منتقد سینما خاطر نشان کرد: کاری کردند که ملاقلی پور دیگر نتواند خود را پیدا کند. ملاقلی پور در سفر به چزابه تجربه و زیست خود را به خوبی روایت میکند. فیلم در آن سال در گیشه شکست خورد. اول به خاطر نداشتن بازیگران معروف که البته عامدانه و درست است. دوم به خاطر جلو بودن از زمانه. چیزی که امروز بهتر معلوم میشود. فیلم هر بار که در تلویزیون پخش میشود با استقبال بیشتری مواجه میشود. انگار ملاقلی پور واقعاً برای آیندگان فیلم را ساخته است.
در ادامه جواد طوسی با اشاره به خصوصیات بارز این فیلم اظهار کرد: سفر به چزابه یک نمونه متفاوت از شمایل نگاری قهرمان در سینماست. قهرمان این فیلم به شدت دست یافتنی است و خود او از قهرمان بودن فراری است. قهرمانی که گاهی خلوت میکند و خیلی خوب در آن خلوت خود را بازگو میکند. سکانسهایی که واقعاً انسان را تحت تأثیر میگذارد. انسانی با هر عقیده و بینشی را.
مسعود فراستی نیز یادآور شد: از نظر من فیلم سفر به چزابه به همراه دیده بان و مهاجر و همین طور هور در آتش بهترین فیلمهای دفاع مقدس هستند. من هم معتقدند ما ژانر کوچکی به نام دفاع مقدس داشتهایم. ژانری که دارای فضا و ویژگیهای خاص خودش است.
وی ادامه داد: این سینما با ابراهیم و رسول شکل گرفت و جلو رفت. روایت فتح آوینی هم در این مسیر نقش مهمی داشت. خوشبختانه حاتمی کیا هنوز در این ژانر مانده است. ژانری که هنوز برای آن سوژه وجود دارد و اگر کسی اهل آن باشد میتواند اثر تولید کند. سفر به چزابه کار عجیبی میکند. کاری که کامل در سینمای ایران بی نظیر است. حرکت از رئال به سورئال کاری است که با موفقیت در این فیلم اتفاق میافتاد. این چیزی است که از باور میآید. نه از دانش.
فراستی تصریح کرد: جایی با دو پلان ما از واقعیت بریده میشویم و تا آخر هم آن را باور میکنیم. فیلم از یک باور میآید. یک باور نوستالژیک. نوستالژی که رو به عقب نیست و با امروز مماس میشود کاری که به شدت سخن است. اما فیلم در آن موفق است و جوانان امروز هم میتوانند آن را باور کنند. فیلم سوراخهایی دارد. اصلانی خوب نیست. بعضی از نماهای فیلم از لحن فیلم دور میشود و رمانتیک میشود. این نماها هم خوب نیست.
ارسال دیدگاه