روایت یک دانشآموز خبرنگار از اولین حضور در حرم مطهر امام خمینی(ره)
پاکدشت (پانا) - دانشآموز خبرنگار پانا پاکدشت از اولین حضور خود در حرم مطهر امام خمینی(ره) به مناسبت ارتحال امام خمینی میگوید.
این اولینباری است که بهمناسبت سیوپنجمین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به حرم مطهر امام خمینی(ره) مشرف میشدم، برای دیدار سیدی که با دست بیسلاح و تکیه بر نیروی ایمان، انقلابی را رقم بزند که جهانیان در عجب ماندهاند.
پیر و جوان، مرد و زن، از شهرهای دور و نزدیک به حرم مطهر امام خمینی (قدسسره)، رهبر کبیر انقلاب آمده بودند، تا با آرمانهای امام فرزانه تجدید میثاق کنند. قلم در مقابل شکوه، عظمت و زیادی جمعیت عاجز بود؛ مراسمی پرشور که با حضور مردم مؤمن و انقلابی باشکوهتر برگزار شد.
صفهای طولانی و انبوهِ جمعیت تنها یک چیز را نشان میداد؛ عشق و علاقه مردم نسبت به امام راحل؛ کسانی را دیدم که میگفتند: «از طلوع آفتاب به اینجا آمدهایم فقط برای دیدار با رهبر».
مادرانی را دیدم که در گرمایهوا با نوزاد و کودکان کوچک آمده بودند. پیرمردان و پیرزنانی را دیدم که از دیدار با امام راحل در جماران صحبت میکردند و با هم میگفتند: «مردم با همین میزان شور و اشتیاق پای سخنان امام مینشستند و درس خداشناسی و ایمان میآموختند».
در این حرم دیگر جمله معروف «این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده» تنها یک شعار نبود؛ بلکه حقیقت بود. نوجوانان و جوانان زیادی آمده بودند تا پای صحبتهای پر نور و روشنیبخش رهبر بنشینند و درس بیاموزند.
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی با سخنرانی در جمع مشتاقان و دلدادگان، سخنان گهرباری که بار دیگر به مردم ولایتمدارحاضر در حرم و تمام کسانی که امکان حضور در حرم را نداشتند قدرت و انسجام میبخشید. مردم مؤمن نیز که از سرتاسر ایران حضور به هم رسانده بودند با گفتن تکبیر سخنان رهبر را تایید میکردند و سخنان آن حضرت را سرلوحه کارهای خویش قرار دادند.
در راه برگشت که به سخنان رهبر فکر میکردم یادم آمد که رهبر فرموند: «همه باید وصیتنامه امام را مطالعه کنند»؛ تصمیم گرفتم که چند صفحهای از این وصیتنامه را بخوانم؛ در وصیتنامه نوشته شده بود: «نصیحت مشفقانه من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است که از راه اشتباه برگردید؛ و با محرومین جامعه که با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت میکنند متحد شوید؛ و برای ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا کشور و ملت از شرّ مخالفین نجات پیدا کند».
هرچند من به شوق دیدار با رهبر از نزدیک رفته بودم اما سیل جمعیت مانع میشد و فقط توانستم ایشان را از دور تماشا کنم؛ به امید روزی که بتوانم رهبرم را از نزدیک زیارت کنم.
ارسال دیدگاه